به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی هاژه، تفاوت اساسی انسان با حیوانات قدرت تفکر است که به انسان امکان میدهد رازهای نهفته در جهان را کشف کند. چناچه هیچ انسانی بدون بکارگیری عقل و اندیشیدن نمیتواند به بقا ادامه دهد. عقل دو دنیای متفاوت را در خود حمل میکند ، یکی منطق که بلوغ آن توسط خود فرد و اثرات جامعه صورت میگیرد، دیگری احساس که بخشی از غریزه را شامل میشود.
حتی با در نظر گرفتن قدرت تفکر و اندیشه، انسان همیشه در مسیر درست پا نگذاشته است، به عبارتی اشتباهات به بخشی از تجربیات و همین تجارب به بخشی از زندگی و درسی برای ادامه مسیر میانجامد. یک زندگی متعادل مانند یک اتومبیل خوب است که راننده با تسلط بر ماشین میتواند اداره کند. راننده، فرمان و ترمز ماشین عقل است. موتور، پدال، گاز، سوخت و بنزین، احساس است.
زندگی با منطق و دودوتا چهارتا زندگی سردی است، مثل ماشینی که خاموش است و زیاد حرکت نمیکند. زندگی بدون عقل و تنها با احساس، مثل اتومبیلی است که موتور و بنزینش خوب است اما فرمان و ترمز ندارد و به زودی موجب نابودی راننده و سرنشینان خواهد شد.
دو تفاوت اساسی تفکر منطقی و تفکر احساسی
1.وسعت عمل
در تفکر منطقی با بررسی مساله معمولا بهترین راه را انتخاب میکنیم بدون درنظر گرفتن نفع شخصی، اما در تفکر احساسی راهحل را محدود نمیکنیم و درصدد آنیم که راههای زیادی را بیابیم. این وضعیت حتی پس از یافتن راه مناسب نیز ادامه دارد.
2.مسیر و جهت عمل
در تفکر منطقی مسیر و جهت مشخصی دنبال میشود و برای فرد روشن که از چه راهی به هدفش میرسد. در حالیکه در تفکر احساسی راهها و جهات مختلف وجود دارد و فرد در تلاش است تا بتواند تغییر و حرکتی ایجاد کند و تنها برای رسیدن به مقصود تلاش نمیکند.
یک خبر مهم اینست که بدانید که افراد نابغه و کسانی که در جهان تحولات بزرگی را ایجاد نمودهاند هم احساسی بودهاند و هم منطقی. یعنی اینکه هر دو نیمکره مغزشان دارای فعالیت فراوان بوده و به همین خاطر میتوانند به جهان هستی نگاه کاملی داشته باشند و نتیجه اعمالشان نیز بسیار موفقیتآمیز خواهد بود و این موضوع مهم به ما این نکته ظریف را هدیه میدهد که: ما بایست هر دو نیمکره مغزمان را فعال کنیم.
هر دوی نیمکره مغز در حال فعالیت و انجام وظایف خود می باشند ولی پژوهش ها نشان داده که فعالیت یکی از دو نیمکره از نیمکره دیگر بیشتر شده و این باعث می شود که افراد راست مغز افراد احساسی و افراد چپ مغز افرادی منطقی باشند.
توصیه به افراد منطقی: موانع پرورش نیمکره راست مغز
– به این فکر کنید که چطور بازخورد شما روی دیگران تاثیر دارد
– حق اشتباه کردن ندارم.
– اگر از نتیجه کاری مطمئن نیستم نباید انجام دهم.
– کاری که انجام می دهم باید خوشایند دیگران باشد.
–با جنبه های مثبت همیشه شروع کنیم.
– همیشه دنباله رو آدم های موفق باشم و شیوه عمل آنها را تقلید کنم.
توصیه به افراد احساسی: راه های تقویت نیمکره چپ مغز:
– به مسائل به صورت کلی نگاه کنیم نه جزئی.
– به خود مجال فکرهای تخیلی و خیال بافی بدهیم.
– از گردش در طبیعت لذت ببریم و به اصوات و رایحه ها توجه کنیم.
– رمان بخوانیم و داستان را به شکل تصویر در ذهن مرور کنیم.
– بازی های فکری داشته باشیم.
– یادگیری را همیشه با کشیدن شکل و طرح انجام بدهیم.
پس هماهنگی بین اندیشه و احساس. بدون هریک از اینها زندگی بیمعنا خواهد بود. شما هر رفتاری که انجام دهید، احساس متناسب با آن در شما ایجاد میشود. اگر بخواهید حس منفی بگیرید پس شک نکنید سراغتان خواهد آمد. فکر و رفتار اختیاری است.