۱۴۰۳/۲/۸ ۰:۱۷
| تاريخ: ۱۳۹۸ پنج شنبه ۹ خرداد ساعت ۲۲:۳ | بازدید: 1165 نظرات: 3 کد مطلب: 11074 |
ناهنجاریهای سد معابر، دغدغه‌ها و راهکارها
بختیار سیدنظامی
امروز در مسیر باغ اسماعیل آقا با وانتی مواجه شدم که در در داخل پیاده رو و دقیقا در محل تقاطع دو خیابان، با سد کردن پیاده رو، خط عابر پیاده و نقض مقررات مختلف در حال عرضه هندوانه بود.
به روال معمول از دور چند قطعه عکس تهیه کرده تا آن را در کانال به عنوان یک عارضه شایع برای چندمین بار قرار دهم؛ با توهمی توام با امید که شاید شهردار و مسوول رفع سد معابر با دیدن چند باره این تصاویر به خود آمده و بالاخره بعد از دو سال تکرار مکررات و تهیه مطالب مشابه، به خود حرکتی داده و به این شرایط ناهنجار سر و سامانی دهند! در حال دور شدن از محل بودم و درگیر با این افکار که واقعا حل این نوع مشکلات سخت است یا مقدور نیست یا ... و صدها چرای دیگر که فکری به ذهنم رسید. دوباره دور زدم و در کنار صاحب وانت توقف کردم.
گفتم شما صاحب وانت هستید! گفت بله،
گفتم فکر نمی کنید جای بدی نگه داشته اید و ممکن است توقف برای خرید و سد معبر برای عابرین و خود شما مشکلاتی ایجاد کند؟
آیا می دانید که اگر عابر پیاده به جهت سد شدن معبر، به ناچار وارد خیابان شود و دچار سانحه شده و صدمه ببیند، هم شما مقصر هستید و هم شهرداری؟
گفت چه عرض کنم!
گفتم می دانید دیه یک نفر چقدر است و ممکن است برای کسب روزی حلال خود را گرفتار چه عوارضی مادی کنید؟
کماکان ضمن قبول خطا در خصوص توقف نامناسب، همان جواب‌های قبلی داده شد!
با ذکر چند مطلب مهم از سوی او ...
واحد سد معبر به من اجازه داده است! محل پیاده رو را خودم برای توقف خاکریزی و مناسب کارم کرده ام! حدود هفت سال است اینجا هستم! پروانه کسب سیار هم دارم!....
داشتم فکر می کردم:
هفت سال!؟ زمان واقعا زیادی است. مگر می شود هفت سال باشی و حال به تو گفت کارت درست نیست! به چه قیمتی و ...
با خود کلنجار رفتم که در موردش بنویسم؟ آخر فردا واحد سد معبر با او چه خواهد کرد؟ مانع رزق و روزیش نمی شوم؟ از من گلایه نخواهد کرد و چند دعای آتشین نثارم نخواهد کرد؟مگر با اصلاح وضعیت او هر چند موقت، این همه درد در شهر حل خواهد شد؟ گیرم او را از محل راندند و در جای دیگر مکان دادند! باز این ماجرا از کجا و چگونه سر برخواهد آورد؟ و البته دهها سوال دیگر که برای من مرز اخلاق و قانون و شرایط فعلی را به هم آمیخته و مرددم نموده بود!
خود را قانع کردم که حداقل مزیت اینکار محافظت او از عوارض تقصیری است که ممکن است متوجهش باشد!
می دانم به محض رویت این فیلم و تصاویر آن در کانال ده نگی هاوشاری(@Dengihawshari)مسوول سد معبر برآشفته شده و احتمالا برای تبرئه خود، در اقدامی قاطعانه، وضعیت را سر و سامان خواهد داد! ولی چه سود؟ وقتی هر نقطه شهر را نگاه می کنی همین داستان، به شیوه های بسیار ناخوشایند تر در حال تکرار و تشدید است!
همراه فروشنده، خود را سرایدار مدرسه روبرو معرفی کرد! گفت چرا از این آقا سوال می کنی؟! برو سه راه میدان آرد را ببین، برو سر برداش را ببین! چه افتضاحی است.
آن ور خیابان را ببین! اکثرا میلیاردر هستند و اتومبیلشان را داخل پیاده رو پارک کرده اند! اندکی پایین تر را ببین که فلانی دارد ساختمان بزرگ چندین طبقه می سازد و تمام عرض پیاده رو را در مسیری طولانی با مصالح و ادوات ساختمانی پر کرده است! شهرداری هم کاری با او ندارد، چون پول دارد!چرا به این بیچاره گیر داده ای؟
فکر می کنی با گفتن و عکس گرفتن وضعیت اصلاح می شود؟ بارها خودم به آقای ... که همکار فرهنگی و در شوراست زنگ زده و گفته ام که به شهرداری بگوید چند میله و مانع در این پیاده رو نصب کنند، آخر این مسیر پیاده رو به پیست جولان فلان بچه پول دار همسایه، با لکسوسش تبدیل شده و پدر ما را درآورده! نگران بچه های مدرسه هستم که آسیب ببینند!گفتند چشم ولی چه چشمی! این وضعیتی است که شما می بینی! وضعیت اصلاح نمی شود، خودت را خسته نکن! بی فایده است! فیلم این بدبخت را هم پخش نکن! اینها اگر راست می گفتند جلوی این زورمند ها را بگیرند!این بدبخت را ولش کن!
بازهم دو راهی قانون و اخلاق و در هم تنیدگی معیشت و دغدغه های فردی و جمعی!
برای رعایت عدالت در همان مسیر تعدادی عکس تهیه کردم! نوع اتومبیلها و شیوه پارکشان خود نمایانگر تمول فرد از ثروت و عاری بودنش از احترام به حقوق دیگران بود. کمی پایین تر ساختمان بزرگی را دیدم که تمامی معبر را با ادوات و کانکس و ... کاملا بسته بود.
قطعا مالک متوجه عوارض کارش و تضییع حقوق دیگران نیست، چرا که همه در شهر اعم از غنی و فقیر اینگونه می سازند و تا پایان ساخت هم اینگونه عمل می کنند! از دکتر تحصیلکرده در ابتدای خیابان استاد مجدی گرفته تا فلان حاشینه نشین مستضعف، با یک تفاوت عمده! تخلف در ابعاد وسیع و نقض و درنوردیدن تمامی ضوابط و مقررات برای ثروتمندان بسیار راحت تر و کم هزینه تر و پر سود تر از آن حاشیه نشین است! چرا؟ چون پول دارد! متشخص است و تحصیلکرده است و برو و بیایی دارد! نا خودآگاه یاد قتل اخیر شهردار سابق تهران افتادم! شیوه برخورد کاملا با رافت و محترمانه در اداره آگاهی و دادن چای و تعظیم و تکریم را دیدید! آخر هر چه باشد زمانی قدرتی داشته و برو و بیایی داشته! فرق می کند! باید هم متفاوت باشد!داستان همه جا به یک شکل است، اینجا هم همان داستان به گونه ای دیگر برای ثروتمندان در حال تکرار است. شهردار این روزها، مخلص شهروندان ثروتمند است! چون بهتر و بیشتر و قدرتمندانه تر تخلف می کنند و بیشتر هم پول می دهند! پرسنل شهرداری حقوق می خواهند! چه راهکاری بهتر از فروش آسمان و زمین به قیمت سد معبر و نقض قوانین و مقررات و طرح تفصیلی و ...
اصلا طرح تفصیلی و مقررات شهرسازی فقط مختص مستضعفین است. ثروتمند بسازد با هر تعداد طبقه و بدون حیاط و به هر مقدار که دلش می خواهد و توانش را دارد! خدا اعضای کمیسیون ماده ۱۰۰ را محفوظ بدارد، اعضای بانک کسب درآمد شهرداری از تخلفات ریز و درشت هستند!پول داشته باش، هر قدر خواستی و هر قدر توانستی بساز! هر تخلفی، با پول حل می شود! بگذریم که هر معضلی را نگاه می کنی نقش مدیران شهری در آن بسیار برجسته است! مردم هم دنبال منافع خود هستند و نقش مدیران در اصلاح و جلوگیری از تداخل منافع فردی با جمعی بسیار مهم است و نباید نادیده انگاشته شود! قانون حاکم نباشد، هر کس ساز خود را می زند و فکر هم می کند به حق و درست ساز میزند! امروز نوشتن و به نوعی ایفای نقش در قالبی که وظیفه مسوولین است هم عارضه دارد و هم هزینه! گاهی نقد و هشدار در خصوص عوارض عملکردها دستمایه مسوول بی توجه و سهل انگار شده و به جای اصلاح روند و انجام وظیفه یا با نقل ناقص اطلاعات، دشمنانی بالقوه خواهد تراشید یا کینه و غرض، خواسته یا ناخواسته او را مترصد فرصتها برای جبران! خواهد کرد. به همین مقدار بسنده می کنم، راهکارهای عملی و برد برد زیادند که هم مردم از آثار آن بهره مند گردند و هم مسوولین، به جهت جلوگیری از اطاله این یادداشت به نوشتاری دیگر واگذار شد. فیلم تهیه شده را به همراه چند تصویر از آن فروشنده در کانال قرار می دهم و به جهت رعایت عدالت تصاویر مورد اشاره دیگر را نیز ضمیمه یاداشت می کنم و به امید آنم سرانجام شهرداری بخواهد باعمل به قوانین ساده و ارزشمند شهری به این ناهنجاریهای اجتماعی پایان دهد، یا در حد امکان مصادیقش را کم و نادر نماید.
منبع: ده‌نگی هاوشاری
|
