تاريخ: ۱۳۹۷ پنج شنبه ۲ اسفند ساعت ۱۱:۰ | بازدید: 1741 نظرات: 3 کد مطلب: 10649 |
عبداله عبدالهزاده
آنان که به زبان مادری سخن نمی گویند خارجی تلقی می شوند.
زبان مادری، زبان طبیعی که شخص از مادرش فرا میگیرد زبانی که با آن لایی لایی مادرش را شنیده با آن شیر خورده، با آن گریسته و خوابیده و آرامش گرفته است. از نظر بلومفیلد(Bloomfield) زبانشناس رفتارگرا، تمام فعالیتهای ذهن انسان از زبان سرچشمه میگیرد و بر پایه آن قرار دارد. زبان مادری ریشه و نفوذ عمیقی در ذهن افراد دو زبانه دارد، در حالی که زبان دوم، دارای چنین نفوذ و تاثیر عمیقی نیست. برای اثبات این نظر، گروهی از نظریهپردازان زبان، شواهد و مدارکی معتبری از بیماران آسیب دیده مغزی ارائه نمودند. بیماران دو زبانهای که به واسطهء ضایعات مغزی زبان خود را از دست دادهاند در جریان بهبود، نخست زبانی را بخاطر آوردهاند که بعنوان زبان مادری یعنی زبان اول آموختهاند. به بیان دیگر، روند بهبود زبان مادری که ریشه عمیقتری در ذهن فرد دو زبانه دارد، آغاز میگردد.
برای حفظ، اصالت، پویایی و تقویت زبان مادری، مادران نقش اساسی و اصلی را عهده دار هستند. زبانشناسان بر این باورند مادرانی که دایره لغات و گرامر و ساختار زبانی محدودی دارند و یا مادرانی که با اطفال خود کمتر تکلم و صحبت میکنند بر ساختار و شکلگیری زبان فرزندانشان تاثیر مستقیم دارند. مادران باید بیش از همه کسان دیگر از اهمیت زبان مادری باخبر باشند. چون اطفال در مرحله اول، از طریق زبان و نغمههای مادری با دنیای خارج ارتباط می یابند.
از نظر یک شخص عادی ممکن است زبان تنها وسیله و ابزاری برای ارتباط تلقی شود اما از دیدگاه یک زبانشناس، این تعریف بسیار ناقص است. از دیدگاه او، زبان وسیله و ابزار نیست بلکه زبان، هدف است زبان مظهر هویت و ملیت است، برجستهترین تکیهگاه اندیشه بشر است، عالیترین پدیده فرهنگی و موثرترین عامل تعیین وابستگی قومی و نعمت بسیار مهم و مافوق ابزار است. زبان می تواند چیزهای دیگری غیر از اندیشه را هم منتقل کند. هنوز تعریف کامل و رضایت بخش و مقنعی از زبان ارائه نشده است.
زبان و اجتماع آینه تمام نمای همدیگر هستند بدین معنا که تمام رویدادها و حوادث اجتماعی در زبان انعکاس پیدا می کند. "ادوارد ساپیر" و "بینجامین لی ورف" دو زبانشناس ساختگرای آمریکایی در فرضیه نسبیت بر این نظر تاکید دارند که هر شخصی از طریق زبان خود به دنیای درون و خارج از خود می نگرد. آنان بر این باورند که زبان نظر ما را نسبت به جهان معیًن می سازد هر چه زبانی غنی تر باشد و دارای کدزبانی بیشتر و شفافتر باشد، سخنوران آن زبان بهتر و زودتر می توانند موضوعات و مفاهیم و مباحث را دریابند.
طبق تعریف پیترو بمبو " آنچه فاقد ادبیات است، زبان نیست". بنابراین وجود ادبیات بر سنگ و ثقل و قدرت و اهمیت و غنی کردن زبان تاثیر فوقالعادهای دارد. با این تعریف از زبان، متوجه کارهای بسیار ارزشمند احمد خانی(1651-1707) در نگارش فرهنگ "نوبهار" و رمانس عاشقانه "مام و زین" و خدمت خاندان بدرخان در انتشار اولین روزنامه کردی در سال 1898 در قاهره مصر در تبعیدی می شویم.
متاسفانه اجرای اصل 15 قانون اساسی ایران راجع به استفاده از زبانهای مادری و بومی در مدارس در کنار زبان رسمی، هنوز بصورت یک رؤیا و مرکب روی کاغذ بلااستفاده و بصورت یک شعار تبلیغی برجای مانده است علیرغم این، برای پویایی زبان مادری باید پدیده بسیار حیاتی و ضروری یعنی برنامهریزی زبانی (language Planning) را مورد توجه جدی قرار دهیم که مقولاتی مانند معیارسازی زبان: (تبدیل گونهای از زبان به زبان معیار)، نوسازی زبان: (گسترش واژگان زبان برای رفع نیازهای ارتباطی) و خط سازی زبان: (ایجاد نظام نوشتاری منسجم زبان) را بصورت آگاهانه دربر میگیرد تا یادگیری زبان را سهولت بخشد.
منابع:
1_ H. Douglas Brown. Principles of Language Learning and Teaching, Sixth Edition.
2_ سید حسینی، رضا و دیگران (1381). زبانشناسی (مجموعه مقالات). تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
3_ پی.اچ.متیوز. زبانشناسی. ترجمه حشمت الله صباغی (1388). تهران: فرهنگ معاصر