یادداشتی بر عملکرد «خانم ترزامی» نخست و زیر «انگلستان» در دیدار با «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور «ترکیه»

روز 16 ماه مه (26 اردیبهشت ماه) سال جاری 2018 میلادی در دیدارهای ملتمسانه رئیس جمهور ترکیه از لندن، ضمن مصاحبه مشترک مطبوعاتی، خانم ترزامی عالی ترین مسئوول اداره کشور مشروطه سلطنتی انگلستان ((کورد را به تروریسم Terrorism Kurdish» معرفی کردند. نگارنده نه به جهات شمول اتهام تروریستی یا به صرف عرق تعلق تبار کوردی ام که بنیانگزار ایران باستان است. سعی دارم چون متهم در برابر محکمه فقط به رد مدلل این تهمت بپردازم. در جایگاه مطالبات این ملت صلح طلب و رشید در دفاع و حفظ و بقای کیان او در تاریخ بدواً باید بنازم. در ضمن از انبوه دسایس و فتنه ها و مظالم آشکار و پنهان «دولت مداران انگلیس» و حاکمان عثمانی که عقبه ی آن ترکیه نوین است، نام ببرم. گرچه به رسم قضائی ما شاغلین قضاء در برابر تفهیم اتهام متهم، پرداختن به جرائم و گناهان طرف دعوی، تلویحاً قبول اتهام خود است. ولی لازم میدانم آنچه را از زبان مستشرقین و جهانگردان در سفر نامه ها راجع به دیدارشان در مسیر راه ابریشم و عبور و مرور از سرزمینهای باستانی اکراد و سایر ایرانیان گذشته است به اختصار بگویم:

این ملل در جوامع بسته‌­ی تاریخ خود همواره به میهمان نوازی، بذل مال و عطوفت انسانی زائد الوصف، و وفای به قرارداد و وعده و قول یا در عین سلحشوری، سرآمد و سرآغازگر صدق بوده اند. کورد تا پای جان از بذل مال و مایملک از پناهنده و میهمان و از موطن خود دفاع کرده، تا وقتی زهر دشمن را بر خاک و وطن و خانه اش ندیده و نچشیده اند، در مقام تلافی و طرد شرارت بر نیامده اند. به خاک کسی بنظر تجاوز ننگریسته و به حکومتهای دیگران تعدی نکرده، جز در تغییرات و امواج حرکت طبیعی و سیر جوامع و تبادلات اقتصادی و اجتماعی انسانها، در خاک هیچ ملتی وارد و به توطئه و فساد نپرداخته اند. هرچند این صفات در دنیای سیاست مداران مقبول نبوده به همین دلیل کوردها از کمترین سهم تاریخ حقوق بین الملل و بین الدول برای تشکیل دولتهای نوین برخوردار بوده اند. کوهستان نشینی، در عرفان زیستن و به قناعت بسنده کردن، گله داری و زراعت مختصر برای خودکفائی و نظام بیشتر عشیرتی و ییلاق و قشلاق رفتن، کمتر به جهانگردی و تجارت کلان پرداختن، خاصه عدم تمایل به خدمت در دربارها و خودنمائی ها، عملاً کردها را منزوی و چسبیده و بسنده به خاک خود نموده است. این خصوصیات در سروده های باستانی، کتیبه های تاریخی و دیوان شعراء آنان و ملل همجوار مضبوط است. دیوان خانه های عمومی برای پذیرایی از هر میهمان تا این اواخر، نه فقط در قعر کوهستان ها و قلعه و جایگاه رؤسا، خان ها، بیگ ها، آقاها و حفظ رسومات آنها نسل بعد از نسل مرسوم بوده، بلکه در دشتهای حاصلخیز و مشرف به رودخانه و چشم اندازهای دلنواز و در شهر و روستا هم معمول بوده است، این موارد ادعائی نیست که بر کسی خاصه برای جاسوسان، نظامیان و سفرنامه نویسان دربار و دولت های بریتانیای استثمارگر پوشیده باشد.

نحوه روابط قرون اخیر ارباب رعیتی روس و انگلیسیها در ایران، نوشته های مستند آشکار و پنهان، کتابهای طنز: حیدربابای اصفهانی، دائی جان ناپلئون، انگلیسیها در ایران، فرمانروایان شاخ زرین، یادداشتهای شیخ رئوف ضیائی، علل تجزیه ایران دکتر هوشنگ طالع و ده ها اثر مکتوب دیگر (جدا از آثار و نوشتجات و گزارشهای رسمی موجود در آرشیو وزارت خانه ها و کنسول خانه های خارجی و داخلی ایران و عثمانی یا در روابط با کشورهای عربی و کشورهای منطقه مدیترانه تا شرق هیمالیا)، گویای آنهاست.

اینها جداست از چگونگی جنگهای سلطه گری و تصرفات استعماری انگلیسیها، بعد از افول قدرت پرتقالیها در شرق جهان و افول نفوذ و قدرت اسپانیولیها بر ممالک قاره ی غرب تازه کشف شده، در آمریکای شمالی و میانه و جنوبی، که آخرین جنگ زورگویانه بریتانیا خروج مجدد تصرف جزیره مالویناس (فالکلند) از دست ملت آرژانتین بعد از (بازی حکومتی) خروج بحرین از تصرف ایران است.

 البته با اطلاعات محدود در پیش ما آنچه ذکر شده به اصطلاح مشتی از خروار است.

درباره اقدامات دولتمردان انگلیس: در هندوستان، افغانستان و پاکستان و ایران و عراق و دول عربی اطراف خلیج فارس و دریای هند تا شرق و جنوب شرقی آسیا و استرالیا و جزایر زلاندنو در وسط اقیانوس آرام که اصطلاحاً گویند «آفتاب هیچگاه از متصرفات و زمین های زیر سلطه­‌ی انگلیس غروب نمی کند» اسناد کثیره و آثار و کتب و خاطرات عدیده گویاست.

 آنچه گاندی کبیر ناجی ملتهای شبه قاره هند و یا از زبان رهبران  مالزی و سنگاپور، اندونزی، چین و کره و ژاپن و ... شنیده و خوانده ایم، هم نمی توان جز به ذکر گوشه ای از هزاران جنگ و توطئه و قتل و فتنه های «حاکمان دولتهای انگلیس ـ نه ملتهای ساکن در کشور و جزایر و مناطق حوزه های تسلط و تابعه بریتانیا» پرداخت.

دولتیان انگلستان بهره برداری و برپائی جنگهای بظاهر مذهبی و ملی حکومت ها ولی بقصد غارت منابع آنان، آوردن یا به سقوط کشاندن حاکمان در کشورها، طرح نقشه های پنهان و مکشوفه ترورهای مستقیم یا مع الواسطه ای، اعم از ترور فیزیکی یا ترور اقدامات و شخصیت رهبران معارض، تخریب حاکمان آبادگر یا اصلاح طلب، جایگزین کردن و بالا و پایین بردن دست نشاندگان دوروی چون قوام السلطنه شاه منش و به سقوط و خانه نشین کردن دکتر محمد مصدق ملی گرا در ایران و... بوده اند، انکار نشده است.

 البته «خانم ترزامی» که با «متهم کردن همه کوردها» به «تروریسم کوردی» می پردازد، در دیدار با اردوغان که داعش را پرورش داده و با او سازش پنهان دارد، و در بمباران روستاها و توپ باران ساکنین کورد نشین دره ها و آبادیها و مرزها و یا تصرف شهر عفرین ... دستهایش تا آرنج و دامنش تا گریبان به ریختن خون همه اعم از کورد  و ترک و توطئه بین ملل همجوار آلوده است، با متهم کردن کوردها، (نه شخص یا گروهی بدون ذکرنام آنان) به روش کهنه استعماری متوسل شده است. تاریخ به اقدامات همتای قبلی او (خانم تاچر) و سایر نخست وزیران اسلافش چون: چرچیل سیاستمدارکهنه کار که با کشاندن پای آمریکا به جنگ خانمانسوز جهانی از اروپا تا آسیای شرقی که با بکارگیری بمب اتمی در دو شهر هیروشیما و ناکازاکی ژاپن، عزت و شهرت دموکراسی خواهی و آزادیخواهی قاره تازه کشف شده و افتخار ملی اتحاد پنجاه قدرت ناحیه ای «ایالات متحده آمریکا» را خدشه دار ساخت، آیا وقوف کامل دارد؟

تاریخ اقدامات حاکمان جهان را از خیر و شر در سینه ی خود نگهداری کرده: صفات حسنه، اخلاق، کرامات و درک حق و معلومات یا رذائل حکومت ها را هم در عملکردهایشان و زیر سلطه استعماری در روابط بین الملل و بین الدول و ضوابط غیر ملی هر دولت اعمال شده شان را، دیر یا زود نشان می دهد.

آیا خانم ترزامی، کتابهای مستند و تألیفات غربی یا شرقی درباره «جنگهای مذهبی صلیبی» را خوانده‌اند؟ میدانند هنگامیکه ریچارد شیردل پادشاه سپاه انگلیس در جنگ های تن به تن صلیبی، با سرداران و سربازان کورد، اسبش زخمی و شمشیرش شکسته شد و راهی جز تسلیم و مرگ نداشت، صلاح الدین شاه کورد از تپه مقابل فوراً اسب و شمشیر جایگزین برای او فرستاد و به قاصد تاکید کرده بود، تا بگوید برای ما عار و برای شاهی چون ریچارد حیف است در جنگ بی اسب و شمشیر بماند! البته ریچارد شیردل هدیه را با نا باوری پذیرفت.

ما نمونه های غیرسیاسی موردنظر و مصادیق رسیدگی قضائی عادلانه ـ تروریسم کوردیش ـ  در بیان خانم نخست وزیر بعدی دولت های انگلیس را بیاد نداریم. ولی به کشیدن مرزها در بین خاک و تقسیم ملت ها و کشورها و قربانیان آنها همه وقوف کامل دارند.

اصولاً کوردها  در حکومتهای (له و علیه)، و در امارات کوردنشین، کمتر پنهان کاری بلدند و یا به آن تکیه و تأکید کرده اند. حتی در جنگهای محدود عشیرتی و رقابتی داخلی و یا در رابطه با دشمن و دوست رقیب هم فاقد سیاسی کاری و مخفی کاری ـ تروریسم ـ بوده اند.

 آیا به رادیو و تلویزیونهای در دست کوردها و مطبوعات آنها، در مقایسه با بی بی سی، که مدعی اند به بیست و هفت زبان دنیا «غیر از زبان کوردی» شب و روز سخن پراکنی دارد، نگریسته اید، که از سادگی سیاسیون کورد و بی پیرایه و صراحت در بیاناتشان و عدم پنهان کاری آنان آکنده است؟ در قبال زبان فتنه جویان و هیزم کشان آتش معرکه ها و سخن چینان رسانه های امثال BBC یا رسانه های در دست حکومتهای دست نشانده استعماری و استبدادی دولت ها.

امیدوارم، خانم نخست وزیر،  وزیران، سفرا، کارگزاران، رؤسای احزاب و پادشاهی سنتی انگلیس (نه ملت آزادیخواه دوران: شکسپیر ـ جان لاک، جان استوارت میل، جیمز تامسون، تا اتباع اسکاتلندی آزایخواه در راه کسب استقلال) در روابط سیاسی، تاریخی، استعماری، اقتصادی و فرهنگی با ملتهای دنیا تجدیدنظر کرده و بخود آیند. اگر رنگهای نظامی­گری آنان در جهان بیرنگ یا پیروی گردیده،  و هر جامعەای را که برای احقاق حقوق طبیعی و از دست رفته خود بپا خواسته اند و سیاست های امثال اردوغان جنگ طلب و دولت مداران مستبد و سلطه طلب را نمی پسندند، از فتنه ها و ترفندهای استعماری کهنه شده از سیاست «تفرقه انداز و حکومت کن» علیه آن ها باید دست بردارند.

درست است «جامعه دول اروپائی سابق» و «سازمان ملل متحد یا دول نامتحد فعلی» ضعیف و سلب اختیار شده، ساخته و پرداخته آنان و سایر حاکمان قدرتهای بزرگ دارای (فورم ـ نه ـ نورم وتو) در جهان است. لیکن آینده بشریت به روزی خواهد رسید که قدرت مردم فقط در دست ‌آنها است، تا در اتحاد واقعی بین مردم کره زمین همگی بسر منزل مقصود و صلح و آرامش  برسند.                                                                                          

1ـ طرح ترور خانم گاندی از رهبران هند توسط سیک های نگهبانش که در لندن فراهم شده مستند به سند پنجاه صفحه ای از انگلیسی به فارسی در دارالترجمه های تهران

2ـ اینکه امام خمینی (ره) آمریکا را بدتر از شوروی و شوروی را بدتر از آمریکا و انگلیس را بدتر از هر دو معرفی کردند. یا  آیت الله خامنه ای آن را «انگلیس خبیث» خواندند. قطعاً اسناد و دلایل و مدارک بیشتر و مؤثرتر در آرشیو علیه حاکمان این دولتها را در اختیار داشته و دارند.

شریف عظیمی

مهاباد ـ وکیل دادگستری