تاريخ: ۱۳۹۵ پنج شنبه ۱۵ مهر ساعت ۲۰:۳۳ بازدید: 1945      نظرات: 0      کد مطلب: 2031

خطر تکرار حادثه شین آباد در کمین مدارس جنوب استان آذربایجان غربی


هاژه ـ وقتی صحبت از آن به میان می آید، ناخودآگاه به یاد شین آباد می افتیم، داغ آن به حدی بر دلها سنگینی می کند که با گذشت چند سال، صحنه های دردناک و ضجه های مرگ سوختن کودکان معصوم در آتش آزارمان می دهد. هیچ کس تصورش را نمی کرد سهل انگاری آموزش و پرورش در نقطه صفر مرزی و در منطقه ای کوردنشین که منجر به آتش سوزی کلاس درس دختران بی گناه و کتابهای درسشان شد، چنین سایه بهت و اندوه بر جهان بگستراند، طوریکه نمایندگان مجلس با جمع آوری امضاء و طرح استیضاح "حمید رضا حاجی بابایی" وزیر وقت آموزش و پرورش در صدد اثبات بی کفایتی وی در عدم ساماندهی و پیگیری مشکلات مدارس به خصوص در مناطق محروم کشور برآمدند و وزیر نیز تنها با اکتفا به یک عذرخواهی ساده خواستار ختم به خیر همه قضایا و ریختن آب بر آتش خشم همگان شد! عذر خواهی وزیر و به گفته خود، عذرخواهی برای تمامی اتفاقات رخ داده در آموزش و پرورش تا صبح قیامت هم اثری در قدم اول مجلس برای استیضاح او موثر نبود.
حال، با گذشت حدود چهار سال از این وقایع و با وجود تغییرات محسوس در فضای اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی کشور حرکت آموزش و پرورش به سوی استانداردسازی مدارس کماکان لاک پشتی و قابل لمس نیست و بحث پیرامون این مسایل به طور ریشه ای نه از سوی این سازمان و نه از سوی نمایندگان مردم در مجلس پیگیری نشده و تنها مختص به جو و زمانهای خاصی است.  تداوم دلخوشی والدین همزمان با فرا رسیدن ماه مهر و بازگشایی مدارس تنها با ایمن سازی مدارس و در تعریفی وسیع تر استانداردسازی آن پایدار است.


در استان آذربایجان غربی و طبق آخرین اظهارات مدیرکل نوسازی توسعه و تجهیز مدارس این استان، سیستم تامین گرمایی نه هزار کلاس درس آذربایجان غربی به صورت سنتی انجام می شود که از این میزان 6000 کلاس درس با بخاری نفتی اداره می‌شوند.


در شهرستان مهاباد نیز، اگرچه آمار دقیقی در خصوص میزان و تعداد کلاس هایی که به طور سنتی و با بخاری های مرگ گرم می شوند در دست نیست ولی شواهد و تحقیقات نشان می دهد بسیاری از مدارس به خصوص در روستاهای این شهرستان از حداقل استانداردهای ممکن برخوردار نیستند. در خود سطح شهر نیز کم نیستند مدارسی که از فرسودگی سیستم گرمایشی مدارس به ستوه آمده و اقدامات آموزش و پرورش را غیرعملی، ناکافی و تنها در حد نامه نگاری های بی جواب توصیف می کنند! و جواب قریب به اتفاقشان یکیست: دولت در پرداختن هزینه ها ناتوان است!


در این میان برخی از مدارس سطح شهرستان با سیستم گرمایشی موتورخانه مشترک اداره می شوند که بی توجهی و عدم پیگیری های لازم و حتی اقرار به ناتوانی در تامین سوخت، تعمیر و بازسازی آنها به موضوعات حساس و ممنوعه مبدل گشته است!


در روستاهای شهرستان و علی الخصوص روستاهای منطقه منگور، گورک و محال نیز وضعیت مدارس از این زارتر است، گاه پیمودن راههای سخت و برف گیر و درس خواندن در کانکس ها و نبود حداقل امکانات آموزشی و استانداردها در آن مکانها بیشتر به تحصیل در کمپ آورگان می ماند.


این کشتی فرو رفته در گِل مشکلات فراوانی دارد، اما در این میان آنچه مهم و حیاتیست نگاه ویژه مسئولین امر، نمایندگان مردم در مجلس و خیرین نیکوکار است، تا با دسته بندی مشکلات مدارس سطح شهرستان (شهر و روستا) نسبت به بازسازی، استاندارسازی و اصلاح سیستم گرمایشی آنها اقدامات لازم صورت پذیرد. آموزش و پرورش نیز موظف است با سعه صدر به بیان مشکلات و ارائه کمبودها در این زمینه بپردازد، چرا که مسئولیت جانی فرزندان مردم در گرو فعالیت صادقانه و خدمت خالصانه آنهاست.





ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
چاپ
نسخه چاپی


نظر کاربران


نظر خود را براي ما ارسال كنيد