تاريخ: ۱۳۹۷ پنج شنبه ۸ آذر ساعت ۱۱:۲۱ | بازدید: 5930 نظرات: 5 کد مطلب: 10320 |
سیروان محمودی (عثمان)، مدیر انجمن جامعه شناسی ایران دفتر سردشت
پیرو دعوتی که جهت شرکت در مراسم افتتاحیه باغ موزه و نمایشگاه مردم شناسی «استاد عثمان رحمن زاده» واقع در روستای ناچیت، شهرستان بوکان در مورخ 3 مهرماه 1397 از انجمن جامعه شناسی ایران دفتر سردشت بعمل آمد، به همراه جناب آقای اهون سعیدی به عنوان نماینده انجمن جامعه شناسی سردشت در این مراسم شرکت کردیم. به محض ورود به نمایشگاه، بنرها و تابلوهایی را مشاهده کردیم که در آن جناب عثمان رحمن زاده به عنوان «پدر ژپتوی ایران» معرفی شده بود. لازم است بصورت مختصر به تاریخچه ی این لقب بپردازیم. «ژپتو» یا «پدر ژپتو» شخصیت داستانی است که در رمان ماجراهای «پینوکیو» حضور دارد، این رُمان تخیلی نوشته کارلو کُلُودی ایتالیایی است که بین سالهای 1881 و 1883 میلادی در شهر فلورانس ایتالیا به رشته تحریر در آمد. او یک نجّار پیر و طراح عروسکهای چوبی از جمله پینوکیو بود. داستان از آنجا آغاز میشود که ژپتو فرزندی ندارد و تنها در کارگاه نجاریش همراه با دو شخصیت گربه و دارکوب زندگی و با نجاری و هنرش امرار معاش میکند. روزی پسرکی چوبی میسازد و اسم آن را پینوکیو می گذارد، با ساخت این عروسک باور میکند که کودکی دارد و با او اوقاتش را در گارگاه نجاری سپری میکند. اما فرشتهای مهربان وقتی متوجه آرزوی قلبی پیرمرد (ژپتو) میشود، با جان بخشیدن به عروسک آرزوی او را برآورده میکند.
می توان گفت استاد عثمان رحمن زاده همان «پدر ژپتو» می باشد که آداب و رسوم، عناصر و المان های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی کوردستان را به شکل مجسمه، پیکر، ماکت و مدل نشان می دهد و با عشق و علاقه ای که به تاریخ و فرهنگ کوردستان دارد و با دمیدن روح و جان در آنها، میراث فرهنگی کوردستان را برای نسل ها زنده نگه داشته است.
بنده عثمان رحمن زاده، ساکن روستای ناچیت از توابع شهرستان بوکان، استان آذربایجان غربی هستم. 62 سال سن دارم. در مورد برپایی نمایشگاه، و ساخت پیکر و ماکت های آداب و رسوم فرهنگی کوردستان، نزد کسی تلمذ (شاگردی) نکردم و دوره ی آموزشی خاصی در این ارتباط هم نگذرانده ام و در واقع هیچ کسی این ایده را به من پیشنهاد نداده است و حتی مدرسه هم نرفته ام و تحصیلاتی ندارم. از 36 سال قبل، شروع به فعالیت در این حوزه نمودم. و جز اعضای خانواده ام یا کسانی که به منزلم رفت و آمد داشتند، از فعالیتم در این حوزه خبر نداشتند. از زمانی که خواستم آداب و رسوم فرهنگی- اجتماعی کوردستان را با مصالح و متریالی مانند چوب، گل، سنگ و... به صورت ماکت و مدل بسازم، همه شگفت زده شده بودند و مدام می گفتند که این کار شدنی نیست و نمی توانی آن را به سرانجام برسانی. اما من مانند همین امروز که توانستم پروژه ام را به پایان برسانم و در قالب یک نمایشگاه مردم شناسی برپا کنم، این تصور را داشتم و در ذهنم مجسم می کردم و به خودم می گفتم که این کار شدنی است و روزی موفق خواهم شد که نمایشگاهی باشکوه از آداب و رسوم مردم کوردستان را برپا کنم و مردم از آن استقبال کنند. از 36 سال پیش که علاقمند به این حوزه شدم و فعالیتم را شروع کردم، با وجود اینکه متأهل بودم و فرزند کوچک داشتم و .... اما تا جایی که وقت داشتم حتی یک دقیقه، یک ساعت و یا یک روز، به اتاق کوچک کارم میرفتم و شروع به ساخت این مدل و ماکت ها می کردم. در کل می توانم بگویم که این کار (نمایشگاه)، متعلق به من نیست، بلکه متعلق به تک تک ماست. به همه ی ما تعلق دارد و افتخاری برای کوردستان و ایران است.
از زمان بچگی عادت داشتم در هر وضعیت و شرایطی با چوب، سنگ و گل و... شیء یا چیزی بسازم. و از ترکیب مواد و متریالی که در دسترسم بود، آدمک یا شیءای درست می کردم. حتی احساس می کنم به صورت غریزی این حس با من بوده است.
بیشتر ماکت یا مجسمه و پیکرهایی را که در نمایشگاه به عنوان آداب و رسوم فرهنگی در نمایشگاه به عرصه ی نمایش گذاشته ام، خودم دیده ام و جزئی از فرهنگ زندگی ام و جامعه ام بوده اند و با آنها بزرگ شده ام. حتی آسیاب آبی که در نمایشگاه به نمایش گذاشته ام، خودم قبلا درست کرده ام و با آن کار کردم. پدرم آسیاب بان بوده و الان هم می توانم با همان سبک سنتی درست کنم و با آن آسیاب انجام دهم. تمام ریزه کاری های قدیمی از آداب و رسوم فرهنگی گرفته تا فعالیت های کشاورزی، یدی، تفریحی، اعیاد و جشن ها و مراسمات.... را می توانم تصور و تجسم کنم و همه ی آنها برای من زنده اند و با آنها زندگی کردم و می کنم. بعضی از آداب و رسوم یا مقولات فرهنگی که نمی دانستم یا فراموش کرده بودم را از افراد مسن و باتجربه می پرسیدم. ولی اکثر فعالیت و آثاری که در این نمایشگاه مشاهده می کنید در ذهنم وجود دارند، نحوه ی کار هم بدین صورت بوده که قبل از اقدام به ساخت آنها، در ذهنم تجسم می کردم به طوری که جلوی دیدگانم ظاهر می شدند و در مرحله ی بعد اقدام به ساخت آنها می کردم.
بیشتر شامل منطقه موکریان (بوکان، مهاباد، سردشت، اشنویه و پیرانشهر و.....) هستند و همچنین بخشی از آداب و رسوم فرهنگی منطقه اورامانات را هم به نمایش گذاشته ام. در آینده امید دارم که نمایشگاه را وسعت ببخشم و فضای بیشتری را به آن اختصاص دهم و بتوانم رسومات فرهنگی دیگر مناطق کوردستان را هم به عرصه ی نمایش بگذارم. حتی در مورد فرهنگ مناطق آذری (ترک نشین) هم فعالیت داشتم و تخصص دارم. اگر مجال باشد حتما در مورد فرهنگ آن مناطق هم نمایشگاه برگزار خواهم کرد.
در این امر، هیچ کسی به من کمکی نکرده است و از من حمایت نکرده اند. چندین سال است که به سازمان صدا و سیما، اداره فرمانداری و شهرداری بوکان و به روزنامه ها و نماینده مجلس هم پیشنهاد داده ام و گفتم که با کمک و همیاری همدیگر بتوانیم این نمایشگاه را برپا کنیم و حتی بارها اعلام آمادگی کرده ام، اما پاسخ و واکنش مثبتی از آنها دریافت نکرده ام. امسال هم خودم با کمک برخی از دوستان و مالکان باغ، نمایشگاه را برپا کردیم. سال گذشته نمایشگاه را در چادرها برگزار کردم که بخاطر وقوع سیل و آبگرفتگی چادرها و خراب شدن آنها، متوقف شد. ولی امسال از فروردین ماه (1397) با کمک پسرهایم شروع به برپایی این نمایشگاه کردیم و تا جایی که توان مالی داشتم صرف آن نمودیم تا موفق شدیم و بدین شکل تقدیم علاقمندان کنیم.
متاسفانه خیر، اما مایلم که به آن مناطق سفر داشته باشم و در برنامه و پروژهای بعدی فعالیت ام قرار خواهد گرفت.
با وجود اینکه 36 سال در این حوزه فعالیت می کنم، اگر 50 سال دیگر هم فعالیت داشته باشم، باز هم اول کار است و جای فعالیت و کار در این حوزه فراوان است و تمام شدنی نیست. پروژه ای نیست که ظرف مدت خاصی یا اینکه صرفا با برگزاری یک نمایشگاه به اتمام برسد. فرهنگ کوردستان آنقدر غنی هست و در هر منطقه ای از کوردستان، آداب و رسوم فرهنگی و اجتماعی خاصی وجود دارد که این پروژه تمام شدنی نیست و باز هم جای کار دارد. بازم تأکید می کنم اگر 100 سال دیگر هم در این حوزه فعالیت داشته باشیم باز هم اول راه هستیم.
قصد دارم فعالیتم را در این حوزه گسترش دهم و وسعت ببخشم. باز هم به سراسر مناطق کوردستان و ایران سفر خواهم کرد. می خواهم پروژه ام را جهانی کنم و از کشورهای دیگر هم برای بازدید نمایشگاه و آثاری را که ساخته ام، پذیرایی کنم. حتی سال گذشته گروهی از کشور ژاپن برای بازدید از فعالیت هایم به اینجا سفر کرده بودند و گزارشی از فعالیت هایم را ثبت و ضبط کردند....
بله حتما، یکی از برنامه های بعدی فعالیتم می باشد.
به فرهنگ و آداب و رسوم فرهنگی- اجتماعی خودمان احترام بگذاریم، آنها را زنده نگه داریم.
«ادوارد تايلور» در كتاب «فرهنگ ابتدايي»، فرهنگ را مجموعه پيچيده اي از دانش ها، اعتقادات، هنرها، امور اخلاقي، قوانين، عادات و هر گونه توانايي ديگري كه انسان به عنوان عضوي از جامعه بدست آورد، را تعریف کرده است. همچنین «آنتونی گیدنز» فرهنگ را متشكل از باورها، اعتقادات، رفتارها و آنچه كه سبك و سیاق زندگی نامیده میشود و نیز بازتاب آن در آنچه كه تولید میشود، میداند. و «استوارت هال» مینویسد: فرهنگ در واقع مربوط به تولید و مبادله معناهاست. در واقع معناگرفتن و معنا بخشیدن بین اعضای جامعه یا گروه. همان طور که از تعاریف فرهنگ استناد می شود، «فرهنگ» شیوه زیستن، هویت، معنابخشی و سرمایه ی تاریخی-اجتماعی یک جامعه یا ملت است. و بازآفرینی و بازتولید آن از نشانههای زنده بودن یک فرهنگ است. برگزاری نمایشگاه مردم شناسی از جانب استاد رحمان زاده و فعالیت 36 ساله ایشان در عرصه ی فرهنگ و انتقال معنا و نشانههای آن به جامعه امروزی و نسل های آینده، نمودی از یک فعالیت فرهنگی و اجتماعی است که برای بقای فرهنگ کوردستان حائز اهمیت است. به قول «مایرس»، فرهنگ آن چیزی است که از گذشته آدمی به جای ماندهاست و بر اکنون و آینده او تاثیر میگذارد. نکتهی مهمی که باید به آن پرداخت این است که یک فرد علاقمندی که دارای هیچ گونه تحصیلات نمیباشد، اقدام به این امر مهم فرهنگی میکند. اینجا باید از دانشگاهها و مراکز علمی شهرهای کوردنشین و همچنین از اساتید و فارغالتحصیلان رشتههای جامعهشناسی، مردمشناسی و... آن پرسید که جایگاه، رسالت و نقش شما چیست؟
|