تاريخ: ۱۳۹۷ جمعه ۹ شهريور ساعت ۱۰:۱۶ | بازدید: 1888 نظرات: 0 کد مطلب: 10035 |
یک سال از مدت فعالیت شورا دوره پنجم گذشت. قطعاً این مدت برای ارزیابی کارنامه عملکردی این نهاد منتخب مردمی کم نیست. شورا شهر به عنوان نهادی که نظارت مستقیم بر مدیریت شهرداری دارد دارای فراز و نشیب های فروانی بوده است. اگر چه نگاه مطلق و سیاه و سفید دیدن کارنامه این نهاد منصفانه نیست امّا متأسفانه سیر عملکردی شورا نموداری رو به نزول از اعتبار و اعتماد عمومی را نشان می دهد.
این ضعف بخشی ناشی از ساختار، معیارها و ملاک ها انتخاب، قوانین مرتبط و... است که در همه شهرها حتی کلان شهرها هم حکفرماست، بخشی هم به نحوه تعامل اعضا با مسؤلان و مردم در شهرهای مختلف به صورت نسبی متفاوت است.
عدم زیرساختهای درآمد پایدار متناسب با هزینهها، واقع شدن در موقعیت کوهستانی و مرزی و بالا بودن هزینه ها عمرانی، بیثباتی مدیریتی (در طول دو سال رقمی حدود هفت شهردار و سرپرست تغییر پیدا کردند) و... تنها بخشی از دلایلی هستند که باعث انباشته شدن بدیهی و مطالبات شهرداری سردشت در طول چند سال اخیر شدهاند. بدیهی است حجم این میزان از بدیهی و نابسامانیها یک شبه و چند ماهه خلق نشدهاند. اگر چه با فوت شهردار سابق (مهندس سلطانی) پرونده قطور تخلفات اداری و مالی که سندشان از طریق مراجع ذیصلاح تا اندازهای رو شده بود. متأسفانه سرنوشت نامعلوم و میتوان گفت به ظاهر مختومه پیدا کردند. هر چند آثار این موارد به این زودیها سایهشان از سر شهرداری و شورا کم نخواهد شد و این مطالبه عمومی از مسؤلان و مراجع ذیربط است که هر کسی در هر مقام و موقعیت فعلی و سابق متخلف در این موارد باشد بدون هیچ ملاحظهای باید پاسخگو به قانون و مردم باشند.
این رسم منصفانه و قانونمدارانه نیست که با پایان مسؤلیتها (به هر شیوه که باشد؛ عزل، استعفا، پایان مأموریت، عدم انتخاب مجدد و...) پرونده کارنامه عملکردی اشخاص هم بسته شود بلکه باید دستگاههای نظارتی و خود مردم و فعالان و معتمدان پیگیر پیامدهای عملکردی این مسؤلان باشند. قطعاَ روزی این افراد حداقل در پیشگاه وجدان عمومی موکلانشان دادگاهی خواهند شد.
برای استدلال در زمینه خدشهدار شدن اعتماد عمومی به نسبت نهاد شورا و شهرداری و دلایل و زمینهها میتوان به برخی موارد اشاره نمود:
1- عدم شفافیت و همدلی
نگارنده درست یکسال قبل و به هنگام شروع فعالیت رسمی شورا در یاداشتی تحت عنوان «شورای دور پنجم؛ شفافیت، همدلی و قاطعیت» این موارد را از اعضا شورای جدید درخواست نمودم. متأسفانه شورای این دوره هم همانند بعضی از سابقین خود به ویژه در اوایل بر طبل حاشیهسازی برای همدیگر، افتراق و جبههگیری و دستهبندی کوبیدند و انرژی، وقت و سرمایه زیادی را از خود و همکاران تحت مدیریتشان هدر دادند. تداوم روند غلط سابق باعث ناامیدی مردم و دلسوزان گشت و تا اندازهای هم زمینه برای فرصت طلبان ایجاد نمود. به هر حال قراین کنونی دال بر این است که رمق و خریداری برای این موارد در بین اعضا و مردم باقی نمانده است. هر چند عدم اطلاع رسانی به موقع، شفاف، جسورانه و صادقانه، حضور و همدلی به موقع با مردم و همکاران، قاطعیت در مقابل زیادی خواهی و عدم همگامی و همدلی مشکلی است که هنوز هم آثارش باقی است و باید چارهاندیشی شود. البته اگر گاهاً هم توضیحی و تبیینی صورت گرفته است. بیشتر به صورت محفلی و مجلسی و قطره چکانی بوده و کمتر عمومیت پیدا نموده است.
2- عدم وجود رسانه حرفه ای، فراگیر، پیگیر و منصف
هر چند در سطح شهرستان چند سایت و کانالی موجود هستند که اخبار و رویدادها را منعکس مینمایند که در حد خودشان زحماتشان قابل تقدیر است. واقعیت آن است که نه شورا و شهرداری رسانه و تریبون به روز و قوی و حرفهای دارند که منعکس کننده عملکرد و تعاملات، مشکلات و چالشهای موجود باشد و نه رسانههای موجود هم با احترام به تلاشهایشان کفاف وضع موجود میکنند که بتوانند تحلیلها و یاداشتهای منصفانه، صادقانه، حرفهای و جسورانه و بدون سانسور و طرفداری ارائه بدهند. این یک واقعیت دردناک است که صاحبان رسانههای موجود هم ناچارند در حاشیه شغلهای دیگرشان کار خبرنگاری انجام دهند و به نسبت سفارشها و حتی تهدیدها هم چندان بیاعتنا و آزاد نیستند.
3-کم لطفی و حتی گاهی بی اعتنای مسؤلان تصمیم گیر بالا دستی
هر چند در خلق فضای موجود که به تعبیر فرماندار کنونی شهرداری سردشت به سقوط نزدیک شده -در یکی از جلسات اداری گفته بودند شهرداری سردشت به وضعیت سقوط نزدیک شده است و از نماینده مجلس و مسؤلان استانی طلب مساعدت و همکاری نموده بود- مقصر دانستن و نوک پیکان را تنها متوجه یک جانب نمودن منصفانه نیست. همه اضلاع مرتبط با موضوع از مسؤلان، شورا، خود شهرداری، عموم شهروندان، فعالان و معتمدان و اصحاب رسانه سهمی در این ماجرا دارند امّا واقعیت آن است که سهم مسؤلان تصمیمگیر و مجری بیش از همه است.
گرچه فرماندار به نسبت خودش طبق گفته مسؤوان شهرداری و اعضا شورا برای حل مشکلات علاوه بر مسؤلیت خود معادل عضوی از شورا تلاش نموده است ولی باز هم توقع ها بیشتر است.
نماینده محترم مجلس که باید پناهگاه مشکلات حل نشده مردم باشند متأسفانه در این حوزه هم همانند بسیار از موارد صدا و حرکت چشمگیری از ایشان مشاهده نشده است. شاید نطق های غرّا در مجلس و حضور در رسانهها مهمتر از به فلاکت کشیده شدن حق و حقوق موکلانش در مورد اساسیترین و تأثیر گذارترین نهاد در زندگی روزمره شهروندان باشد.
بازرسان استانی چند ماه گویا در شهرداری مستقر میشوند ولی کسی شفاف از برآیند تحقیقاتشان مطلع نیست. بقیه موارد هم اگر اقدام مثبتی هم صورت گرفته باشد اطلاع رسانی نشده است.
4- نا امیدی مردم یا به تعبیری بیتفاوتی
اگر چه مردم ممکن است از تغییر نکردن ملموس وضعیت پیرامونیشان، افزوده شدن تخریبها به جای بازسازیها -به ویژه در عرصه عمرانی وضعیت اسفناک را هر روزه میبینند - پاسخگو نبودن مسؤلان، دوری از مردم و غیرشفاف بودن اعضای شورا و... آنها را خون به جگر، خسته، ناامید و بیتفاوت نموده باشد. واقعیت امّا آن است که عموم شهروندان به جز عده بسیار قلیلی بعد از انتخاباتها مسؤلیت خود را تمام شده تلقی نموده و به جای پیگیری و مطالبه نمودن حقوق خود بیشتر به طبل بیتفاوتی کوبیدن و بد و بیراه گفتنهای بینتیجه روی میآورند. اگر زور پرداختن عوارض و مالیات برخی مراجعههای ناچاری به شهرداری نبود گویا اصلاً فراموش میکردند که مهمترین نهاد مردمی یعنی شهرداری در سطح شهر وجود دارد و باید مستمر در جریان اقدامات و مشکلاتش بود.
همّت و همدلی به جای توصیف وضع موجود و پاس دادن کوتاهیها
متأسفانه وضعیت اسفناکتر از این است که با وعدههای بیسرانجام مسؤلان حل شود. در یک کلام نیاز مبرم مالی شهرداری سردشت با تخصیص اعتبار و بودجههای تزریقی و فراشهرستانی حل خواهد شد و با بسنده کردن و چشم امید به عوایدات شهرداری صرفآ امید واهی است و مطالبات را انباشته میکنند. بنابراین نماینده محترم مجلس که جزو رسالت قانونیاش هم است باید رایزنیهای لازم را در شرایط کنونی با تصمیمگیران و مجریان بالادستی انجام دهد. مدیران استانی باید از لاک صرفاً پیگیری و کاغذ بازی بدر آیند. یقینآ آه کارگران مظلوم شهرداری عاقبت خوشی نخواهد داشت.
مردم هر چند دل پری هم از مسببان وضعیت به وجود آمده داشته باشند باید بدانند معجزه برای بهتر شدن اوضاع در کار نیست خودشان به میدان بیایند. همچنان که در بسیاری از قضایا میداندار بودند. در قضیه کرمانشاه همین شهروندان حماسه بینظیر خلق نمودند اگر بخواهند از پس مشکلات شهر خودشان هم بر خواهند آمد.
فعالان و معتمدان اگر چه شاید بیتوجهی و بیمهریها زیادی هم دیده باشند امّا چاره جز بردباری و گاهی گذشت نیست و باید هر کس هر چه از دستش برمیآید گامی در راستای کم کردن گوشه از مشکلات خانه دوم خودشان بردارد. از لاک تهاجمی، بد و بیراه گفتن و بیتفاوتی باید به درآمد.
مردم ما ثابت نمودند با همّت و همدلی توانستهاند ویرانیها را آباد کنند چه برسد به حل این قبیل مشکلات، آمار مدرسهسازی، راهسازی، مسجد سازی، کمک به مراکز فرهنگی و بهداشتی و... از طرف خیرمندان و عموم شهروندان کم نیست پس میتوانیم.
اعضای شورا و مسؤلان شهرداری به جای دفاع و توجیه و انگشت اتهام متوجه دیگران نمودن، دنبال مقصر گشتن و درد دل کردن، با مردم خود رو راست، شفاف و صادق باشند اگر جای اشتباه کردند صادقانه اعتراف کنند و دنبال جبران باشند. چالشها را اطلاع رسانی کنند. از فضای خودمحوری و عقل کل دانستن به درآیند. منافع شخصی و تداخلهای بیمورد با یکدیگر را کنار بگذارند. مطمئن باشند مردم صداقت و نتایج مثبت عملکردشان ببیند خود به میدان میآیند و کمکشان خواهند نمود.