تاريخ: ۱۳۹۷ يکشنبه ۲۴ تير ساعت ۱۲:۲۰ بازدید: 2087      نظرات: 0      کد مطلب: 9800

از بحران کم آبی در خرمشهر تا خشک شدن دریاچه ارومیه


هاژه_ بحران کم آبی و بی آبی در جهان و در خاورمیانه و علی الخصوص در کشور ایران کم کم ظاهر خود را بیش از سالهای قبل پدیدار ساخته است و در حال حاضر بسیاری از شهرهای جنوبی و مرکزی کشوری درست در چنین وضعیتی قرار دارند. طبق تحقیقاتی که انجام شده است از میان 20 کشور کم آب دنیا 14 مورد آن در منطقه خاورمیانه قرار دارند و طبق پیش بینی های صورت گرفته در 30 سال آینده، تقاضای آب خاورمیانه تا مرز 3 برابر افزایش خواهد یافت. عواملی مانند نرخ رشد بالای جمعیت، شهرنشینی و صنعتی سازی، همراه با دسترسی محدود به منابع آشامیدنی، شرایط بسیار وخیمی برای جمعیت ساکن  آن منطقه را هشدار می دهد، به نظر می رسد که حقیقت سخن گرباچف که جنگ جهانی سوم بر سر "مسئله آب" یا "جنگ آب"  می شود، کم کم  به واقعیت نزدیک تر می شود.

دریاچه ارومیه در گذشته میانگین تراز آبی آن 1278 متر و متوسط عمق آن حدود 6 متر و طول آن 120 کیلومتر و پهنای آن تقریبا 15 تا 50 کیلومتر بوده که مساحت آن در کل مابین 5000 تا 6000 محاسبه شده است، در حال حاضر این مقیاس و مساحت به جز نمک چیزی به اسم آب در آن نخواهی یافت. دریاچه ای که به دلیل ویژگیهای منحصربفرد طبیعی و اکولوژیکی خویش در سال 1346 به عنوان پارک ملی و جزو مناطق تحت حفاظت کشور، در سال 1354 در کنوانسیون رامسر به عنوان تالاب بین المللی ثبت و در سال 1356 از طرف سازمان یونسکو جزو مناطق محافظت شده زیست کره عنوان گردید الان به بیابانی بی صاحب و بی نام و نشان در سطح محلی و بین المللی تبدیل شده است.

خشک شدن دریاچه بر اکوسیستم زیست محیطی منطقه و جانداران و آبزیان تاثیر مستقیم گذاشته است. طوری که در حال حاضر حیاط گونه های گیاهی و جانوری آن همچون آرتمیا در خطر انقراض و نابود شدن حتمی قرار گرفته است.

 

عوامل بسیاری در بوجود آمدن چنین وضعیتی برای دریاچه دخیل بوده اند که از این میان می توان به ساختن سد بر روی رودخانه ها و حوزه های آبریز بدون مطالعات کارشناسی و امکان سنجی و زمان سنجی آن بر روی حیاط دریاچه (شریانهای اصلی و دایمی تامین آب دریاچه 12 رودخانه هستند که بر روی بیشتر آنها سد ساخته شده است) ، صدور مجوز ایجاد چاه عمیق و نیمه عمیق در اطراف دریاچه و افزایش چاه فاقد مجوز از یک سو و رها کردن کشت محصول در اطراف دریاچه، عدم مسئولیت پذیری  در نبود دانش علمی و تخصصی از سویی دیگر از عمده ترین دلایل بروز بحران فعلی بوده اند. (آمارها نشان می دهد که میزان بهره برداری از آبهای زیرزمینی دریاچه در سال 1352 معادل 697/7 میلیون متر مکعب بوده که در سال 1393 به 2401/6 افزایش پیدا کرده است.)، احداث بزرگراه شهید کلانتری در سال 1369، کاهش میزان متوسط بارش را نسبت به سالهای گذشته را می توان نام برد.

خشک شدن دریاچه ارومیه یقینا حیات جامعه انسانی را از لحاظ ابعاد "اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، فرهنگی" تحت تاثیر قرار داده است، طوریکه با وقوع این رویداد فاجعه انگیز بسیاری از کسانی که در آنجا مشغول به کسابت بودند، دچار کسادی بازار و رها کردن شغل خویش گشتند، از طرف دیگر وجود دریاچه ظرفیتی مثبت برای استان به لحاظ گردشگری به شمار می رفت که با خشکی دریاچه این حوزه هم دچار رکود شد، در حال حاضر هم طی چند سال آینده مردم غرب کشور باید منظر آمدن ریزگردهای نمک سطح دریاچه بر اثر وزیدن باد باشند که به جز بخش کشاورزی منطقه، زندگی عادی مردم را هم دچار بحران خواهد کرد. همانگونه که مردم خرمشهر با مشکل بی سابقه کم آبی دست و پنجه نرم می کنند، روزی می رسد مردم این منطقه هم از دست ریزگردهای نمک در امان نخواهند بود.

در حال حاضر که زمزمه انتقال آب از رودخانه زاب "کەڵوێ" سردشت یا از منطقه خرپاپ پیرانشهر به سمت دریاچه ارومیه به گوش می رسد، نه تنها چاره کار و مبارزه با کم آبی دریاچه نمی باشد، بلکه به پادزهری موقت شبیه است و قطعا در طولانی مدت چاره ساز نخواهد بود. انتقال آب از یک منطقه پرآب به یک منطقه کم آب، به شیوع بحران به سایر مناطق پر آب تبدیل خواهد شد و این پروژه نیز به سرگذشت  طرح انتقال آب زاینده رود اصفهان به یزد تبدیل خواهد بنابر این باید با مطالعات کارشناسی و اصلاح شیوه کشاورزی و کشت و آبیاری و شیوه آبیاری و جلوگیری از کشت محصولاتی که آب زیاد می خواهند و اصلاح روش کشت آنها و از طرف دیگر جلوگیری از اعطای مجوز برای حفر چاه از دیگر راه چاره ها باشند.

متاسفانه یا خوشبختانه ایران همیشه به واسطه مهندسان خویش خواسته در صنعت سدسازی خود را در جهان مطرح سازد و برای این کار از همه ظرفیتهای خویش بهره می گیرد، اما به جای اینکه از این توانایی و ظرفیت هم در خارج سرمایه گذاری کند، فقط بر خاک و محدوده جغرافیایی خویش متمرکز شده است، فقط به محض اینکه احداث یک سد تمام شد، بدون مطالعات کارشناسی و امکان سنجی و زمان سنجی طرح تحقیقات پیش زمینه ای و مطالعات زیست محیطی و اکوسیستمی ساخت سد بر ناحیه دیگر در راستای ساخت "صنعت بومی گرایی" همه چیز را فدا خواهند کرد، کما اینکه واقعا در این چند سال به جد شاهد این عملکرد بوده ایم، اما واقعا ساخت این همه سد به چه قیمتی؟ به قیمت خشک شدن دریاچه ارومیه در غرب و یا ساخت سد گتوند و شور شدن آب در جنوب، در ادامه پاتولوژی سد گتوند (به عنوان نمونه) و دستگاههای آب شیرین کن را در خلیج فارس را مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

سد گتوند بزرگترین سد خاکی کشور و دومین دریاچه مصنوعی بعد از کرخه است که بر روی رودخانه کارون در جنوب غربی کشور  در فاصله 25 کیلومتری شهرستان شوشتر و 10 کیلومتری گتوند در استان خوزستان ساخته شده است.

 

تاریخچه سد گتوند برای اولین بار توسط شرکت هارزای آمریکا در دهه 40 آغاز شد که محلهایی را برای ایجاد سد پیشنهاد داد، سپس شرکت موننکو فرانسه هم سه نقطه را پیشنهاد داد که توسط شرکت لامایر آلمان مورد بازنگری قرار گرفت که این شرکت ساخت آن را بر روی کیلومترهای 440، 419 و 377 را تایید کرد. در نهایت شرکت مشانیر ایران و کاتیک چینی در سال 1375 کیلومتر  382/5 (محل فعلی) را بعنوان مکان ساخت سد تعیین کردند.

سهل انگاری در محاسبات اولیه باعث شد تا این سد به جای نعمت به محنت و مصیبت برای مردم آن منطقه تبدیل شود. حوضچه این سد، بر روی مجموعه ای از تپه های نمکی ساخته شد، ادعای پیمان کار این بود که با پتوهای رسی، مانع رسوخ نمک به آب سد می شود، اما پتوهای پیمانکار آنقدر تاب نیاورد و میزان نمک بسیار زیادی را وارد آب دریاچه کرد، طوری که غلظت شوری آب عمق دریاچه  چندین برابر شوری آبهای آزاد جهان شد. میزان نمک حل شده در سطوح پایین  دریاچه پشت سد گتوند، بیش از 10 برابر شوری آب اقیانوسها برآورد شده است. نمک اقیانوس در حدود 28 تا 30 گرم در لیتر است، اما در لایه های تحتانی سد گتوند قریب به 300 گرم در هر لیتر می رسد. از زمان آبگیری سد (1390 تا 1393) بیش از 17 میلیون تن نمک به زمینهایی که سد، آب آنها را تامین می کند سرازیر شده است که به طور تقریبی حدود 50 سال زمان لازم است تا این حالت نمکی از بین برود و پیش بینی می شود اگر این مشکل حل نشود در مدت کمتر از یک دهه کشاورزی استان خوزستان به طور کلی از بین برود.

اگر به پاتولوژی شوری دریاچه بپردازیم خود مسئولان وقت مقصر هستند. در نتیجه مطالعات زیست محیطی که در سال 1382 بر روی طرح مطالعاتی سد انجام گرفت، اعلام شد که سد در معرض شور شدن قرار دارد و باید برای آن چاره سازی شود. بسیاری از اساتید حوزه آب و زمین شناسی خواستار توقف روند ساخت و اجرا سد شدند، اما متاسفانه مسئولان بدون توجه به این نگرانیها در فرمایشات خویش قول صددرصد حتمی مبنی بر عدم شور شدن آب سد را داده بودند. متاسفانه تنها 10 روز از آبگیری سد گذشته بود که اعلام شد که شکافهایی در پتوهای رسی ایجاد شده است. اما ابتدا مسئولان در شرکت "آب و نیرو" پیمانکار ساخت سد، همه این ادعاها را رد کردند، اما پس از آگاهی رسانه ها و جامعه و واکنش اساتید این حوزه آنها به وارد شدن نمک به آب دریاچه اعتراف کردند.

بعد از مشکلات بوجود آمده مسئولان به دفاعیه از خود و کابینه و مسئولیت خویش پرداختند، برای نمونه عیسی کلانتری وزیر اسبق کشاورزی در مصاحبه با رویترز گفت: "کار مطالعاتی سد گتوند 15 کیلومتر بالاتر از محل فعلی آن بود و اصلا قرار نبود سد در محل فعلی ساخته شود... وزارت نیرو تصمیم گرفت محل سد را عوض کند، زیرا اگر سد در محل قبلی ساخته می شد، می توانست 2/2 میلیارد متر مکعب آب ذخیره کند، در حالی که در محل فعلی، این میزان به 4/7 میلیارد متر مکعب رسید." این سخنان و حرفهای نوش داروی پس از مرگ سهراب همگی حالت پارادوکس دارند، چون از یک طرف می گویند قرار نبود ساخته شود، بعدا می گویند که به خاطر ظرفیت بیشتر اقدام به جابه جایی احداث سد گرفته شد، اما واقعا 2 برابر کردن میزان مکعب آب ذخیره ای به چه هزینه ای؟ هدف از ساخت سد تامین آب شرب، تامین بخشی از برق موردنیاز کشور (با تاسیس نیروگاه 4 هزار و 500 کیلووات ساعتی در سال) کنترل سیلابهای فصلی کازرون، تامین آب کشاورزی مزارع پایین دستی، چشم انداز سد به مثابه جاذبه گردشگری عنوان گردید. اما متاسفانه به علت مطالعات اشتباه و ظاهری در عدم انتخاب مکان ساخت سد و وجود سازند نمکی در مسیر آب گیری هیچ کدام از این اهداف هیچ که محقق نشد بلکه مشکلاتی به مانند شور شدن آب پشت سد و این شوری همه مزارع و جلگه های پیرامون سد را در معرض نابودی قرار دهد و حتی در صورت رسیدن آب نمک به توربین های تولید برق، احتمال زیاد دارد که توربین ها از کار افتاده و عملا ساخت سد گتوند کاملا چیزی بی بهره خواهد بود.

هر چند راهکارهایی از طرف کارگروه دانشگاه تهران به عنوان مشاور عالی طرح همچون برچیده شدن سد گتوند، تغییر مسیر رودخانه و عدم ورود آب به سد مطرح شد یا از طرف دیگر دیدگاه دکتر زارعی عضو هیئت علمی دانشگاه اهوز راهکار "مدیریت مخزن" را به منزله آخرین راه حل ارائه شده توسط دانشگاه تهران پس از غربالگری و ارزیابی راهکارهای خروج از این وضعیت را عنوان نمودند، اما هیچ کدام به مرحله عمل نرسیدند.

پروژه تامین آب شیرین یکی از پروژه هایی است که در منطقه خاورمیانه بسیاری از کشورها از آن استفاده می کنند. کشور عربستان بزرگترین واحد آب شیرین کن دنیا را در اختیار دارد و با اتکا به سوخت فسیلی خویش 70 درصد نیاز آب آشامیدنی خویش را از طریق شیرین کردن آب دریا تامین می کند.

 

در سال 2012، نزدیک به 199 واحد آب شیرین کن در خاورمیانه وجود داشت و 38 واحد دیگر هم در حال ساخت بود که با این ارقام برآوردی حدود 45 درصد تولید آب شیرین جهان از دریا در این منطقه متمرکز شده است طوری که از این مقدار 35 درصد آب شیرین کن ها متعلق به امارات متحده عربی، 34 درصد عربستان، 14 درصد کویت، 8 درصد قطر، 5 درصد بحرین و 4 درصد هم به عمان اختصاص دارد، اما متاسفانه ایران باوجود بیشترین مرز دریایی و تسلط بر آب این منطقه از همه این فرصت ها استفاده نکرده است و تنها بر صنعت سدسازی در روی خشکی متمرکز شده است و عواقب آن این مسایلی هستند که امروز مردم کشور بدان گرفتار شده اند و مسئولان بهتر است به جای سخنانی مثل دزدیدن ابرها از آسمان ایران یا نگذاشتن کشورهای بیگانه در مورد عدم باروری ابرها به اعمال نسنجیده مهندسان و طراحان و متخصصان و مطالعه گران این حوزه بپردازند، چطور است که دریاچه وان تنها با فاصله 200 کیلومتری از دریاچه ارومیه مثل خودش باقی مانده است اما دریاچه ارومیه به بیابانی برهوت تبدیل شده است، آیا این کار بیگانگان است یا اعمال و رفتار ما؟

 

منابع:

1.       قمشی، جامعه خبری تحلیلی الف: تاثیر مثبت آبگیری سد گتوند بر تولید نیشکر خوزستان، 1394/3/6

2.       ایرنا: شورابه سد گتوند، 1393/2/7

3.       فصلنامه مهاب قدس: سد گتوند با چه هدفهایی ساخته شد؟ 1394

4.       خبرگزاری تسنیم: اگر "گتوند" نبود بی آبی هم به مشکل گرد و خاک خوزستان اضافه می شد، 1393/12/16

5.       خبرگزاری ایسنا: راهکار مدیریت خزن برای سد گتوند خوشبینانه است، 1396/12/11

6.       شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران: معرفی طرح گتوند، 1396/8/5

7.       ماهنامه پیشه و تجارت: سد گتوند، 1395/7/11

8.       خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی: بحران آب شیرین کن در حوزه خلیج فارس، 139412/1

9.       آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی: عربستان صاحب بیشترین آب شیرین کن های  جهان، 1394/12/11

10. مشکل بی آبی عربستان چگونه حل شد؟، 1395/1/23

11.  عصر نفت: عربستان در آب شیرین کن هم اول است، 1396/4/24

12.  ایسنا: علل اصلی خشکی دریاچه ارومیه، 1396/1/7

13.  گۆڤاری مەهاباد، قەیرانی ئاو و گرژییەکانی دواڕۆژ، ژمارە 202، جۆزەردانی 1397

 




ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
چاپ
نسخه چاپی


نظر کاربران


نظر خود را براي ما ارسال كنيد