تغییر مواضع کرۀ شمالی یکی از نادرترین و شازترین اتفاقات سیاسیست کە بە رھبری «کیم جون اون» در حال رُخ داد است. بە ندرت پیش میآید کشوری ھمچون کرۀ شمالی کە سالھا بر مواضع خود پافشاری کردە، (فارغ از اینکە مسبب و محرک آن چە باشد) یکبارە از تغییر مواضع خود سخن بە میان آورد. سیاستھای کلان کرۀ شمالی کە ھموارە بر تھدید اتمی کشورھای ھمسایە و برخی قدرتھای جھانی ھمچون آمریکا بە حملۀ موشکی بود اکنون آن کشور برچیدن و عاری شدن شبە جزیرۀ کرە از بمبھای اتمی را در پیش گرفتە است.کرۀ شمالی از سال ۱۹۰۵ میلادی بە تصرف ژاپن درآمدە بود و پس از پیروزی متّفقین در جنگ جھانی دوم در سال ۱۹۴۵میلادی در طرحی، ایالات متحدۀ امریکا و اتحاد جماھیر شوروی بە منظور برگزاری انتخاباتی آزاد در آیندە، در دو بخش جنوبی و شمالی مستقر شدند. با وجود توافقات پیشین و در کمال ناباوری اتحاد جماھیر شوروی از وعدەھای خود مبنی بە برگزاری انتخابات سر باز زد و در نتیجۀ آن یک دولت کمونیستی تحت حمایت اتحاد جماھیر شوروی در شمال و یک دولت تحت حمایت آمریکا و سایر متّفقین جنگ جھانی در شمال کرە تأسیس شد.
تمایل رھبر جوان کرۀ شمالی بە آغاز مذاکرات ھستەای در روزھای گذشتە (کە شاید بە نتیجۀ نهایی ھم نرسد) پس از ھفت دھە از آغاز تخاصمات انجام میپذیرد کە منجر بە تحریم اقتصادی و تضعیف آن کشور از لحاظ اقتصادی شده است؛ تخاصماتی کە اتحاد جماھیر شوروی وقت (فدراسیون روسیۀ کنونی) بانی اصلی آن بود؛ شوروی متوجە بود کە اگر انتخاباتی آزاد برگزار شود، بخش شمالی کرە را از دست خواھد داد و باید آنجا را ترک کند اما نە تنھا آنجا ترک نکرد بلکە زمینە را برای روی کار آمدن یک دولت کمونیستی نزدیک بە خود فراھم نمود. بدین ترتیب قریب بە ھفت دھە است کرۀ شمالی قربانی سیاستھای خارجی اتحاد جماھیر شدە و بر اثر پافشاری رھبران آن بخش از کرە، مردمانش گرسنە نگە داشتە شدەاند و جوی از سکوت و ارعاب را بە ھدف سرکوب مردم حاکم کردەاند.
در ھمان اثنا و در پایان جنگ جھانی دوم کە آلمان سقوط کرد نیروھای متّفقین از جملە شوروی کنترل آن کشور (آلمان) را بر عھدە گرفتند. در سال ۱۹۴۹ در بخش شرقی دیوار برلین کە در آن زمان تحت کنترل شوروی بود یک دولت کمونیستی تحت نفوذ خود روی کار آورد کە با حاکم شدن کمونیستھا در آلمان شرقی شرایط اقتصادی و اجتماعی نیز رو بە وخامت گرایید ازاین رو با مرور زمان آن قسمت از مناطق تحت حمایت شوروی دچار بحران مالی و فروپاشی اقتصادی گشت تا اینکە در سال ۱۹۸۹ دیوار برلین با دستان ساکنان ھردو طرف آن شھر فروریخت.
روابط کشور کوچک ارمنستان با روسیە نیز بر اساس نیاز و حمایت روسیە در مقابل تھدیدات کشورھای آذربایجان و ترکیە بر سر مناقشات مناطق آرتساخ (یا ھمان قرەباغ) است کە در این میان روسیە، تمایل واگذاری این کشور فقیر را بە اروپا ندارد. روسیە سعی داشتە است کشور کوچک و ضعیف ارمنستان را از لحاظ نظامی و اقتصادی وابستە بە خود نگە دارد اما با تحولات اخیری کە طی آن پس از یازدە روز اعتراضات اخیر در خیابانھای آن کشور «سرژ سرکیسیان» نخستوزیر مجبور بە استعفا شد خود نوعی اعتراضات مردم ارمنستان نسبت بە مداخلات روسیە بود.
تصمیمات اخیر رھبر کرۀ شمالی نیز میتواند نوعی دھنکجی بە روسیەای باشد کە دەھا سال است آن کشور را قربانی جنگ با غرب کردە و در نتیجۀ آن در ردیف منزویترین کشور در جھان قرار گرفتە بود کە چنانچە پیشداوری نکردە باشیم، با آغاز گفتگوھا و دیدار با رھبر کرۀ جنوبی روند معکوس آغاز گشتە است. بایستی منتظر ماند و دید آیا این رھبر جوان (کیم جون اون) با رسید بە تفاھم و اجرای صلح با کرۀ جنوبی تبدیل بە قھرمان ملی آن شبھە جزیرە و جھان خواھد گشت؟