رزگار بهاری
حملات موشکی روز شنبه سە کشور آمریکا، فرانسە و بریتانیا در صدر اخبار تمام رسانەھای جهان قرار گرفتە اما ھنوز از جزئیات خسارات آن اخباری دقیق در دسترس نیست. برخی گمانەھا بر سطح پایین خسارات در مقابل این تھاجم وجود دارد چراکە کشورھای حملەکنندە چندین روز است سوریە را بە چنین حملەای تھدید میکنند و سوریە نیز برای چنین وضعیتی آمادگی داشت. البتە نمیتوان اھمیت و پیامدھای این حملە را نادیدە گرفت چراکە اگر تا دو روز پیش حملۀ آمریکا و متحدانش تنھا یک تھدید محسوب میشد اما اکنون تبدیل بە یک واقعیت گشتە و امکان دارد در آیندەای نزدیک نیز تکرار شود.
حملە شب گذشته کە در آن بیش از یکصد موشک ھوشمند بەطرف مراکز نظامی و حساس سوریە پرتاب شد بیش از آنکە حملەای ساقط کنندە باشد بیشتر شبیە انتقال پیامھایی بود بە طرفھای درگیر جنگ در داخل سوریە؛ پیامی مبنی بر اینکە روسیە اصلیترین بازیگر اصلی آیندۀ سوریە نخواھد بود و قدرتھای جھانی دیگری نیز بازیگران اصلی سوریە ھستند کە در آن سھیم خواھند بود. پنتاگون اعلام کردە کە حملۀ شب گذشته مرحلۀ نخست عملیات بودە است کە اگر چنین باشد و حملات دیگری نیز در راە باشند، بسیاری از پیشبینیھای انجام گرفتە برای پایان جنگ فرسایشی سوریە دگرگون خواھد شد.
وارد شدن فرانسە بە معادلات سوریە عامل مھمی خواھد بود در تعیین سرنوشت آیندۀ سوریە چراکە نقش کشور فرانسە از دو جھت قابل تأمل است. نخست اینکه اگر حضور آمریکا در خاورمیانە و در کشوری ھمچون سوریە بر این اصل استوار است کە قدرت اول جھان بودە و ھمزمان تضعیف فدراسیون روسیە را دنبال میکند، اما دلایل وارد شدن کشور فرانسە (در میان تمام کشورھای اتحادیۀ اروپا) بە گذشتۀ سوریە برمیگردد؛ سوریە طی سالھای (۱۹۱۷–۱۹۲۰) تحت کنترل فرانسویھا بود و طی سالھای (۱۹۲۰–۱۹۴۶) در قیمومیت فرانسە قرار داشت تا اینکە نھایتاً در سال ۱۹۴۶ مستقل شد، و اکنون این قیّم بازگشته تا در آیندۀ سوریه نقشآفرین باشد.
جهت دیگر حضور فرانسه مبحث حقوق بشر است کە پس از حملە شیمیایی ھفتم آوریل بە دوما کە بیش از ٥۰۰ قربانی در پی داشت شدت گرفت. روسیە و سوریە ھردو تأکید دارند حملات شیمیایی دوما یک سنیاریو بود تا بھانەای شود برای پیشبرد اهداف غرب، علیالخصوص آمریکا اما سە کشور حملە کنندە در مقابل سوریە را عامل حملات شیمیایی توصیف میکنند. از آغاز جنگ داخلی در سوریە کە چندین بار حملات شیمیایی انجام گرفتە زنان و کودکان زیادی قربانی شدەاند و کشور روسیە کە حامی بشارالأسد است این موضوع را در شورای امنیت ھمچون گذشته بە نفع سوریە وتو کردە است.
نکتە اینکە، یکی از ایرادھایی کە بر حقوق بشر، شورای امنیت، روابط و معاھدات بینالملل وارد است عدم حمایت از صیانت حوزۀ حقوق بشری است و عدم ضمانت اجرای مؤثر بر ایجاد تعادل میان منافع ملی با منافع بینالمللی بە دامنۀ این ایراد افزوده است. بعنوان مثال در ھمین کشور سوریه زمانیکە ارتش ترکیە بە عفرین تجاوز کرد و خون بسیاری از زنان و کودکان را ریخت بسیاری از این کشورھا کە حملات موشکی روز شنبە را بە منظور جلوگیری از تکرار حوادث دوما توصیف کردەاند سکوت اختیار کردند.
از طرفی بە نظر میرسد قرار گرفتن قدرتھا در مقابل یکدیگر در داخل کشور سوریە یک جنبۀ حیثیتی نیز به خود گرفته و ولادمیر پوتین رئیس جمهور روسیه گفتە است بە حملات موشکی صورت گرفته پاسخ دادە خواھد شد اما اشارە نکردە کە این پاسخ بە چە صورت خواھد بود. تا قبل از سال ۲۰۱٤ که تاحدی یکنواختی در اختلافات میان روسیه با غرب احساس میشد اما پس از بحران در شبھە جزیرۀ کریمه در اُکراین و تسلط روسیه بر این شبه جزیره، و پس از آن بە قتل رسیدن سرگئی اسکریپال افسر سابق تشکیلات جاسوسی روسیه بە ھمراە دخترش در شهر سالزبوری بریتانیا این اختلافات وارد فاز جدیدی شد.
گمان نمیرود اروپا و آمریکا خواهان رویارویی مستقیم با روسیه باشند و همچنین ولادمیر پوتین نیز مایل بە یک درگیری تمام عیار با غرب نیست چراکە ھزینەھای محتمل این رویارویی بسیار بیشتر از آن چیزی خواھد بود کە از دست خواھد داد اما باید منتظر ماند و دید کە در روزهای آتی چه اتفاقات غیر قابل پیشبینی در آن کشور جنگزدە رخ خواھد داد که در آن بیش پانصدهزار نفر کشته و پانزده میلیون نفر ھم آواره گشتهاند.