تاريخ: ۱۳۹۶ سه شنبه ۲۶ دي ساعت ۱۱:۴۱ | بازدید: 2015 نظرات: 1 کد مطلب: 4999 |
فاتح کردی
حدود یک سال و اندی از قراردادی بنام برجام بین پنج قدرت اول جهان و آلمان با ایران می گذرد که به گفته غربی ها دنیا را از بوجود آمدن یک قدرت اتمی دیگر بازداشته و به گفته دولت اقای روحانی سایه تحریمها را از کشور دور کرده و باعث آشتی با غرب و جهان شده است . ولی امروز با پایان قدرت اکثریتی دمکراتها بر کنگره و پایان دوره ریاست جمهوری باراک اوباماکه باروی کار آمدن مردی بنام ترامپ همراه شده که تصمیماتش و ادبیاتش غیر قابل پیش بینی است، شرایط متفاوت شده. جمهوری خواهان و محافظه کاران در آمریکا در طول حدود چهل سال انقلاب ایران ثابت کرده اند که شدت عمل بیشتری در بعد نظامی در عکس العملهایشان نسبت به ایران و دشمنان منطقه ایشان دارند که از حمله به اسکله های نفتی ایران و ساقط کردن هواپیمای ایرباس مسافربری در خلیج فارس توسط بوش پدر و حمله به عراق توسط بوش پسر این موضوع بهتر نمایان میشود .ترامپ با شروع کاندیداتوری و سپس با شروع دوران ریاست جمهوریش اولویت را در برهم زدن برجام گذاشته که فشار اسرائیل و لابی آن و ازطرفی وجود شخصیتهای افراطی در حزب جمهوریخواه مانند جان بولتون این عطش را دوچندان کرده ولی انچه دست آمریکا را بسته همراهی نکردن هم پیمانان و شرکای قدیمی آمریکاست زیرا همراهی نکردن روسیه و چین چندان دور از ذهن نبوده و نیست.
که علت این تهدیدها را بیشتر می توان دروجود شکاف عمیق درچند سال اخیر در روابط ایران و اعراب حاشیه خلیج فارس و سنی نشین بخاطر جنگهای به اصطلاح نیابتی در سوریه و یمن و عراق دید که با توجه به چربش دلارهای نفتی این کشورها در برابر ایران باعث حمایت بیشتر آمریکا از مواضع آنها شده که در معاملات تسلیحاتی این کشورها با آمریکا به خوبی نمایان است هرچند ریشه اختلافات ایران با آمریکا به مسائل استراتژیکی تری مانند قضیه اسرائیل برمیگردد که از اول انقلاب و با تسخیر سفارت آمریکا در تهران شروع شده است . اما با همه این تهدیدها به علت نبود همسویی شرکا، برهم زدن کلی برجام برای ترامپ نه اینکه سخت بلکه غیر ممکن می نمایاند. ولی این خوی تهاجم و مخالفت، عوارضی منفی و هزینه هایی در پیش برد برجام برای کشورمان دارد.
امروز شرکای اروپایی امریکا یعنی انگلیس ،فرانسه و آلمان با توجه به تغییر سیاستهای آمریکا در مراودات جهانی و دوری آمریکا از پیمانهای منطقه ای واولویت قراردادن قراردادهای دوسویه و مستقیم، این کشورها را هم مجاب کرده همچین سیاستهایی را پیش رو بگیرند وبه خوبی با آمریکا همراهی نکنند و این تهدیدهای آمریکا را ابزاری برای منافع بیشتر با جو ترس از برجام شکنی آمریکادر ایران کنند. اگر به سخنان امانوئل ماکرون در سازمان ملل توجه کنیم در عین حال ایران را در انجام تعهداتش صادق دانست و از برجام دفاع کرد ولی درعین حال در سایر صحبتهایش صنعت موشکی ایران را قابل بررسی دانست تا با توجه به سیاست یکی به نعل و یکی به میخ در عین حفظ شریک قدیمی یعنی امریکا با حفظ تهدیدات آمریکا در این روند بتواند امتیازات اقتصادی بیشتر بگیرد و با تشریفات کمتر بتواند سودآوری بیشتری در اقتصاد ایران داشته باشد که دور جدید سرمایه گذاریهای پژو و قراردادهای تاسیس بانکهای اروپایی از آن جمله هستند . یکی دیگر از بازیگرانی که برعکس تصور ،زیاد هم از تهدیدات آمریکا در مورد برجام ناخرسند نیست روسیه می باشد. شاید شرایط موجود به اندازه زمان تحریمها برای روسیه سود آور نباشد . زمانی که روسیه با وتو نکردن قطعنامه های آمریکا و اروپا و بی تفاوتی و دادن رای ممتنع به قطعنامه های شورای امنیت زمینه را برای تحریم بیشتر کشورمان و بلوکه کردن پولهای کشورمان در بانکهای کشورش فراهم کرد تا این سرمایه ها چندین سال گرداننده بخشی از اقتصاد روسیه باشند. رهبران روسیه به خوبی می دانند همین تهدیدهای آمریکا نیز فرصت مناسبی برای گسترش روابط اقتصادی و تامین نیازهای نظامی وضروری ایران مخصوصا در صورت تحریمهای غیر هسته ای جدید آمریکا،می باشد و این شرایط تهاجمی آمریکا کمک شایان توجهی در حفظ پیمان استراتژیک ایران و روسیه در سوریه می کند . زیرا رهبران روسیه به خوبی واقف به این موضوع هستند آرامش میدانی در خط ارتباط دیپلماسی ایران و غرب بخصوص آمریکا زمینه را برای توجه بیشتر به اختلاف روسیه و اوکراین و اشغال شبه جزیره کریمه فراهم می کند و عواقب و موضع گیریهای سخت گیرانه تری نسبت به روسیه از طرف غرب خواهد داشت. چین برعکس بقیه بازیگران برجام وضعیت با ثبات تری دارد زیرا با در اختیار گرفتن بخش اعظم بازار اقتصادی ایران از دوران تحریم بدون دادن امتیازی به آمریکا شرایط موجود را در ایران باب میل میداند هرچند شاید این شرایط بی ثبات برجام یک مقدار از سهم چین در بازار ایران را به نفع اروپا مصادره کند ولی با توجه به سقف معاملات تجاری دو کشور آمریکا و چین، بازار ایران نمیتواند به نسبت بسیار برای چین مهم باشد و اولویت چین در تعامل با آمریکا مسایل مهمتری مانند جزایر مصنوعی دریای چین جنوبی و اختلافات شبه جزیره کره است .با توجه به همه این اوصاف و عدم همسویی کامل اروپا و روسیه و چین با آمریکا و از طرفی مصمم بودن ترامپ در فشار بیشتر بر ایران برجام در سایه نوعی ترس از برجام شکنی آمریکا به راه خود ادامه خواهد داد و امریکا با تحریمهای غیر هسته ای بیشتر ،هزینه تعامل با دنیا را برای ایران بالا خواهد برد. اماآمریکا بخاطر انزوای خود قطعا نمیخواهد اقدامی خارج از عرف بین الملل انجام دهد هرچند سابقه نشان داده که ترامپ غیر قابل پیش بینی است.
|