گسترش شهرنشینی و انفجار جمعیتی در جوامع در حال توسعه، خود تابع عواملی است که یکی از پیامدهای آن وقوع فزاینده آسیبهای تأسیسات شهری و اجتماعی است، امروزه از میان مخاطراتی که عمدتا توسط فعالیتهای انسانی تشدید می شود احتمال بروز تنشهای طبیعی و زیست محیطی در حاشیه شهرها و کلانشهرها قابل تأمل تر به نظر می رسد، وقوع زلزله اخیر در کرمانشاه باعث جلب توجه و بازنگری بسیاری از صاحبنظران و برنامه ریزان محیطی در رابطه با چگونگی مدیریت بحران و یا لزوم بازتعریف مدیریت بحران برای سازماندهی بهتر در زمان رخداد حوادث مشابه در نواحی آسیب پذیر شده است. با توجه به روند سریعتر افزایش جمعیت در مناطق کمتر توسعه یافته در قیاس با مناطق توسعه یافته، معیارهای ضعیف ساختمانی در این مناطق، استفاده از مصالح نامرغوب و فقدان تأسیسات زیربنایی در برخی مناطق شهری، تشدید آسیب پذیری را موجب شده است. با اشراف بر این موضوع که بیش از 24 شهر بزرگ کشور در مناطق بسیار زلزله خیز قرار دارند و با توجه به اینکه ساخت و سازهای شهری و روستایی ایران به هیچ عنوان تحمل زلزله های احتمالی را ندارند مطالبی به اختصار جهت بازنگری در امر برنامه ریزی دست اندرکاران امور یادآوری می گردد:بر اساس تعریف فرهنگ علوم اجتماعی از بحران به یک تغییر ناگهانی تعبیر می شود که در جریان یک حادثه نمود پیدا می کند و مشخصه ویژه آن را میزان وخامت عمل تعیین می نماید لذا فارغ از برنامه ریزیهای کلان که نشأت گرفته از سیاست گذاری ملی و قانون گذاری در راستای مقابله با بحران صورت می گیرد بدیهی است که مدیریت بحران در محدوده های کوچکتر مشتمل بر اقداماتی پیوسته و پویا باشد که بر مبنای تعریف کلاسیک اصول مدیریت در برگیرنده برنامه ریزی،سازماندهی سریع، چارچوب مشخص و هدایت مرکزی استوار است در این راستا چندید سازمان و ارگان عملیاتی به عنوان بازوان این سیستم در مسیر پیشگیری- بازیابی وضعیت و مدیریت پس از وقوع؛ با هماهنگی کامل عمل می نمایند. با این توضیحات می توان نتیجه گرفت که مقوله مدیریت بحران شامل سه مرحله اساسی 1- قبل از واقعه 2-زمان رخداد 3- پس از وقوع می باشد که در هر مرحله لازم است بنا به مقتضیات و محدوده رویداد، اقدامات منظم و عملیاتی اتخاذ گردد و با توجه به مسائلی که در مقدمه بحث اشاره شد با محور قراردادن مدیریت بحران در مناطق شهری لازم است قبل از وقوع هر بحران مطالعه دقیقی پیرامون حوادث محتمل وآستانه تحریک پذیری با مدنظر قرار دادن ابعاد زمانی و مکانی مسئله و ارزیابی آسیبهای احتمالی در تمامی محدوده های پرخطر صورت گیرد. بر اساس این بررسیها تیم مدیریت بحران در شهرستان تشکیل و تقسیم وظایف انجام می گردد که ابتدایی ترین وظیفه این تیم تشکیل بانک جامع اطلاعات و داده های شهرستان می باشد، این بانک جامع اطلاعاتی لازم است بر اساس دیتای رقومی در برگیرنده آمار کامل جمعیتی با در نظر گرفتن جزئیات سنی،جنسیتی، شاخصه های اجتماعی و میزان آسیب پذیری باشد؛ در حیطه خدمات شهری نیز تمامی داده های مربوط به شبکه خدمات رسانی من جمله (آب و فاضلاب- مخابرات- گاز- برق) را در بر گیرد تا طبق این اطلاعات و بر اساس دارا بودن حداقل توانمندیهای فضا و امکانات نقشه زون بندی شده محدوده شهری به منظور مدیریت و سازماندهی سریع تهیه شود، در گام بعدی مدیریت سه مرحله ای بحران در هر زون به یکی از اعضای کارگروه مدیریت بحران شهرستان واگذار می گردد؛ در اثنای این برنامه ریزی ها ضروری است که دستگاههای اطلاع رسانی هم به صورت فراگیر و هم به صورت منطقه ای بر اساس مفاهیم، هنجارهای جامعه و ادراک جمعی از وقوع حادثه ، نحوه تعامل با وضعیت بحرانی و بازگشت آرامش روانی و تثبیت شرایط را آموزش داده و فرهنگ سازی مناسب را در جامعه هدف ایجاد نمایند، همچنین با ارائه هشدارها و اخطارهای لازم که بیانگر ماهیت و زمان وقوع حادثه می باشد موجبات مسئولیت پذیری- غلبه بر ترس و بازیابی روحیه مردم را فراهم کنند.
گام بعدی کارگروه مدیریت بحران برنامه ریزی و سازماندهی با تأکید بر انجام اقدامات پیشگیرانه و بازدارنده می باشد در این راستا اعضای تیم مدیریتی باید پیشنهاداتی سازنده و عملیاتی را در هر دوره زمانی مشخص به مدیر هر شهرستان (فرماندار) ارائه نمایند، ابتدایی ترین کار در این مرحله استعلام منابع پیشگیرانه حوادث است که می تواند از متخصصین فن و مسئولین دولتی و خصوصی مرتبط با ایمنی شهروندان و مشاغل دارای آستانه تهدید اخذ گردد در این قسمت از کار نقش رسانه و سازمانهای غیر دولتی بسیار عمده، تأثیرگذار و آگاهی دهنده می باشد، پر واضح است که عملیاتی شدن اقدامات پیشگیرانه اعم از کار فرهنگی تا مرحله تقبل هزینه و مقاوم سازی بناها می تواند دارای اهمیتی چشمگیر بوده و به صورت اساسی در تقلیل خسارتهای ناشی از هر بحران احتمالی مؤثر باشد چرا که در این مرحله علاوه بر انجام اطلاع رسانی برای پذیرش هرگونه بحران احتمالی، کسب آمادگی اجتماعی نیز جزو اولویتهای پر ضرورت می باشد زیرا تقلیل اثرات بحران و تعادل بخشی وضعیت را به دنبال خواهد داشت. به منظور کسب آمادگی موارد ذیل ضروری و اساسی به نظر می رسند:
• داشتن یک برنامه جامع ضد بحران و دارای اولویت اقدام که در مواقع ضرور قابلیت اجرایی داشته باشد
• وضع مقررات ویژه تردد در مواقع ضروری در کلیه زونهای عملیاتی
• داشتن کانال امن ارتباط جمعی و یک کانال خاص مدیریت بحران جهت هماهنگی و سازماندهی سریع
• آموزشهای مداوم آمادگی بخش و تقلیل دهنده بحران که مقاومت لازم در برابر بی علاقگی و فراموشی عمومی را داشته باشند
بی شک مسئله تقویت زیرساختهای ارتباطی ونقش تجهیزات و تدارکات ضرور در مواقع اضطراری را در این میان نمی توان نادیده گرفت به گونه ای که در مواقع بحران علیرغم انجام تمامی اقدامات احتیاطی و کسب آمادگیهای لازم، متاسفانه فقدان پل ارتباطی موثر می تواند لطمات جبران ناپذیری را بر پیکره فعالیت تیم مدیریت بحران وارد نماید.
قبل از پرداختن به چگونگی رفتارهای سازمانی لازم است به ویژگیهای مهم اجتماعی و سیاسی بعد از وقوع بحران اشاره گردد:1- فشارهای اجتماعی و سیاسی 2- شتابزدگی نامسئولانه 3-ابهام4-بلاتکلیفی
واضح است که بعد از وقوع بحرانهایی چون زلزله اخیر کرمانشاه وجود فشارهای سیاسی و اجتماعی متعاقب آن انکارناپذیر باشد؛ اقدامات سریع و بدون هماهنگی سایر ستادهای امداد سطح کشور و اعزام کارشناسی نشده تیمهای اولیه امدادی و نهایتاً عدم مدیریت آنها در محل وقوع فاجعه می تواند باعث کاهش کارایی مدیریت بحران گردد. تعجیل این نیروها جهت بازگرداندن سریع اوضاع به حالت عادی بدون ارتباط موثر با حادثه دیدگان نوعی شتابزدگی و انجام اقدامات خودسرانه را باعث می گردد، همچنین مکانیزم عمل متفاوت سازمانهای دولتی و گاهاً عدم هماهنگی نهادهای غیر دولتی باعث پیچیدگی و ابهام در نحوه اتخاذ عمل خواهد شداز طرفی دیگر برخی از سازمانها و نهادها از جمله نیروهای امنیتی و انتظامی که عملکردشان مبتنی بر تمرکز قدرت و سلسله مراتب است ممکن است در مراحل مقدماتی کار امکان هماهنگی با حادثه دیگان را نداشته باشند و نوعی بلاتکلیفی در نحوه اقدام پدیدار گردد.با مطالعه موارد بالا ضررورت انجام موارد ذیل آشکارتر می گردد:
• دوره امداد فوری- شناسایی سریع-تلاش برای زنده نگه داشتن مجروحان-چاره اندیشی سرپناه، در این مرحله نقش تیروهای نظامی در بازکردن مسیرهای مواصلاتی ،ارزیابی اولیه وضعیت، نأمین موارد اولیه و اضطراری بسیار چشمگیر و اساسی است
• دوره ساماندهی- شناسایی بازماندگان- برآورد امکانات مورد نیاز آنان – ریکاوری وضعیت روحی روانی؛ در این مقطع ساماندهی و اسکان بازماندگان در کوتاهترین فاصله از محل سکونت اولیه آنان حائز اهمیت بوده و از نظر روانی می تواند مفید واقع گردد و موجبات همکاری بیشتر آنان را در انجام امر بازسازی و کنترل اوضاع فراهم نماید.
• دوره جبران عوارض و بازگشت به وضعیت عادی که فرایندی دراز مدت و گاهاً چندین ساله می باشد در این دوره تنظیم برنامه ای منظم و مبتنی بر اطلاعات صحیح و هماهنگ با سیاست ملی در راستای توسعه منطقه اجرا می گردد؛ مرحله جبران صرفاً بحث تخصیص هزینه ها نیست و لازم است در این مقطع بر اساس برآورد کامل اطلاعات مربوط به خسارات و پس از آن با برنامه ریزی کارشناسی شده وارد عملیات اجرایی و سازندگی پس از بحران شد.همچنین ملزومات این دوره تأثیر آشکاری بر برنامه های عمرانی جاری دارد پس لازم است که اطلاعات مربوط به اینگونه برنامه های عمرانی در اهداف برنامه جبران مدنظر قرار گیرد و از سوی دیگر اگر در آغازین عملیات پس از واقعه از مشاوران فنی برای کنترل و نظارت استفاده شود اطلاعات این تیم بسیار ارزنده و قابل استفاده خواهد بود؛ نهایتاً پس از انجام تحلیلها و برآورد ضرورتها برنامه ها اولویت بندی شده و با تخصیص منابع وارد فاز عملیاتی می گردند که سهم اساسی و زیربنایی آن بر عهده بخش دولتی بوده و موارد مربوط به سیستمهای صنعتی، تجاری ، توریسم و... را بخش خصوصی می تواند عهده دار گردد، در کنار این تقسیم وظایف سهم نهادهای دولتی در استقرار مجدد خدمات اجتماعی و توان بخشی درازمدت جامعه قابل اشاره و مهم خواهد بود.
برای نتیجه گیری بحث ضروری به نظر می رسد که برنامه ریزیهای لازم برای قبل، حین و بعد از وقوع بحران انجام و راهکارهای ذیل مد نظر دست اندرکاران امر قرار گیرد بلکه در کاهش اثرات بحران موثر واقع گردد:
• تهیه و تدوین بانک اطلاعاتی جامع در هر شهرستان با لحاظ نمودن درجه و نوع آسیب پذیری، تشخیص پهنه های امن و بروز رسانی آن
• تشکیل ستاد بحران در هر شهرستان، تعیین زونهای عملیاتی و واگذاری مدیریت هر زون به یکی از اعضای ستاد و انتخاب کمیته های کاری هسته برنامه ریزی در عملیات اضطراری شهرستان نظیر کمیته های پیشگیری- نقلیل اثرات- امداد و نجات- آموزشی و پژوهشی- بازسازی
• تعین سیاستهای تشویقی به منظورانجام کارهای تحقیقاتی در رابطه با بحرانهای مختلف و همچنین ارائه طرحهای بازسازی با لحاظ نمودن برنامه های ارتقاء سطح فرهنگ اجتماعی جهت مقابله با بحران
• استفاده از تجارب روز دنیا در مقابله با بحرانها و تدوین قوانین سختگیرانه به منظور تخصصی سازی امر ساخت و ساز