تاريخ: ۱۳۹۶ شنبه ۲ دي ساعت ۱۱:۵۲ | بازدید: 4530 نظرات: 1 کد مطلب: 4905 |
دیانا رستمینژادان (کارشناس ارشد مردمشناسی)
یکی از ویژگیهای جامعۀ ما آن است که دید مردسالارانه و مردمحور بر آن حاکم است و دیدگاه غالب دربارۀ امور از زاویه و نگاه مردانه است؛ یکی از این موارد رقص است. زمانی که رقص از نظر کارکرد اجتماعی و یا جنبۀ ایروتیک مورد توجه قرار میگیرد در واقع از نگاه مردانه به آن نگریستهایم، در حالی که رقص بیشتر با هویت و طبیعت زنانه پیوند خورده است و در جایی که رقص بیشتر جلوه دارد در واقع زن بیشتر حضور دارد. حتی رقص مردان نیز در ارتباط با زنان معنا میشود و نشانهای از زندگی و احترامی است که در آن جامعه برای زن تعریف میشود. این موضوع را به ویژه با مراجعه به اسناد و منابع تاریخی و باستانی بیشتر میتوان درک کرد، جایی که منشاء بسیاری از رقصها و آوازها ستایش الهۀ مادر بوده است.
قایل شدن به تقابل بین زن و مرد به عنوان تقابل طبیعت و فرهنگ غالبا به عنوان امری منفی تلقی شده است. موسیقی، حرکت، رشد و در مجموع سیال بودن از ویژگی طبیعت است، مانند زن که با چرخۀ طبیعت هماهنگ است و جودش را نمیتوان اندازۀ قالبهای علمی و فلسفی کرد که اختراع تاریخی مردان است. از اینرو زنان را غیر علمی میدانند. کتب تاریخی زنان را به دلیل آنکه با فلسفهها و ادیان تطبیقپذیر (اصلاحپذیر) نبودهاند طرد میکنند و مورد تبعیض قرار میدهند. زن همچنان که منشآء حیات و ولادت است، با طبیعت هماهنگ است و این امتیازی برای آنهاست.
امروزه با گسترش تقابل بین مدنیت و فرهنگ و استثمار معناو زندگی، روح زنانه تضعیف میشود. جامعۀ روستایی به نمونهای از زندگی پیشامدرن است که در آن زن و خانواده سرزنده و پویاست. در چنین جوامعی بیشتر هنرها از جمله رقص و آواز با زن پیونده خورده است. در کوردستان بسیاری از خوانندگان محبوب زن بودند. هنر در تاروپود زندگی آنان بود و فرزندان خود را با هنر و آواز و لالایی و قصه و... پرورش میدادند و امورات زندگی خود را همراه با شعر و آواز سپری میکردند. از این رو آنها به خوبی خود را بیان میکردند. از اینرو هنر عامل اصلی و مهمی در ارتباطات مردم در جوامع سنتی است که بسیاری از حساسترین وعمیق ترین موضوعات و عواطف در آن بیان میشود و برعکس آنچه که معمولاً گفته میشود جامعۀ سنتی جامعهای زنانهتر و بازتر است نسیت به جامعۀ مدرن؛ زن در عین داشتن شخصیت و احترام، حیات خود را در دل جامعه دارد و دچار چندپارگی و خودبیگانگی نیست.
امروز با فروکش کردن ادعاهای پوزیتویستی و علمگرایی فرصتی است برای بازگشت به زندگی و فرهنگگرایی. در واقع اگر مدرنیته تصویری سیاه و سفید از جهان ارائه میداد، امروز نیاز داریم که رنگها و تنوعات را ببینیم. که ضرورت نوعی بازگشت به طبیعت و فرهنگ و هنر را به ما نشان میدهد که در آن زندگی و زن جایگاه اصلی را دارد. رقص کوردی از زیباترین شاخص های فرهنگ کورد است که در حقیقت جلوهای از آزادی زن و شخصیت و احترام اوست.