تاريخ: ۱۳۹۶ سه شنبه ۲۳ خرداد ساعت ۱۱:۲۱ | بازدید: 4737 نظرات: 6 کد مطلب: 4027 |
آشنایی حقیر با علامهی بزرگ، زندهیاد علامه احمدیان از طریق مجلهی«سروه»[= نسیم] بود که بنده در مرکز نشر فرهنگ و ادبیات کردی در ارومیه سردبیرش بودم. اولین مقالهی استاد که به دستم رسید بلافاصله متوجه شدم که ما یک شخصیت ادبی بسیار بزرگی داریم و باید از اندیشه و قلم و دانش و فرهیختگی ایشان استفاده کنیم. قبل از آن، آشنایی مختصری با ایشان در مهاباد داشتم ولی با دریافت آن مقاله دریافتم که باید از محضر استاد برای غنای کار نشریه و تقویت آن بهره ببریم.
همین باعث شد که در مهاباد خدمتشان برسم و قبل از اینکه از طریق نوشتن آشنا شوم، دوستی محکمی بین ما برقرار شد، علاقهی بسیار زیادی به هم پیدا کردیم، در واقع من یک حالت شیفتگی نسبت به اندیشه، قلم، زبان، بیان و کار فوقالعاده زیاد ایشان پیدا کردم، من شیفتهی این انسان شدم که با مسئولیت تمام، بی آنکه دقیقهای صرف کارهای غیر ضروری کند، همیشه مشغول نوشتن، تفکر، مطالعه، بیان، شرکت در محافل ادبی، کنگرهها و گردهماییها بود و مسئولانه عمر و زمان خود را مصرف میکردند برخلاف بقیهی روحانیان ما که کمکاری میکنند و دانش نسبتاً زیادی دارند اما به نوشته درنمیآورند. علامه احمدیان معتقد بود که باید این ملت را بیدار کرد، آگاه کرد، هم از نظر مذهبی و اندیشگی که تخصص ایشان بود و هم از نظر تقویت زبان و فرهنگ و ادب و تاریخ کرد که فوقالعاده به این زمینهها علاقهمند بودند.
به هر حال ایشان همکار بزرگ انتشارات صلاحالدین ایوبی و قلمزن بزرگی در مجلهی«سروه»بودند. بیشتر آثارشان در مجلهی «سروه» در زمینهی تحقیق ناشناختهها بود؛ یعنی ما فرزانگان و استادانی داشتیم که در گمنامی فوت شدند و کسی از آنها یاد نمیکند؛ که اگر اینها مثلاً متعلق به ملت دیگری بودند دربارهشان کتابها نوشته میشد و اجلاسها و برنامههای زیادی اجرا میشد. استاد احمدیان به این نقص و به این خلأ در فرهنگ کردی پی برده بودند و به همین جهت، تعداد زیادی از این اساتید و فرزانگان ناشناختهی کرد را که در ایران یا در کردستان عراق و ترکیه بودند دوباره به ما شناساندند. شرح حال آنها را مینوشت، آنها را احیا میکرد. غیر از این کار، استاد احمدیان تسلطی کمنظیر بر زبان کردی داشت؛ هم شاعر بود و هم نثر نویس و هم طنزنویس و زبان در دست ایشان موم رام بود، در واقع به هر طریق که میخواستند از زبان کردی استادانه استفاده میکردند و به این زبان شعر میسرود و نثر ادبی، طنز، رمان و تاریخ مینوشت و به راستی استاد بزرگی بود و ما از محضرشان استفادههای فراوان میکردیم.
سخنرانیهای بهیادماندنی ایشان با آن فصاحت و بلاغت و تسلط کمنظیرشان بر زبان که از لحاظ محتوایی نیز ژرف و عمیق بودند، هنوز در یادها مانده است. در زمینهی مسائل مذهبی، فقهی و فلسفی و تفسیر و احادیث و ... هم ایشان سرآمد بود و در منطقهی کردستان نظیر نداشت و ارادت من همیشه باقی است و همیشه از این علامهی شهیر یاد میکنم. یکی از اختصاصات زندگی خصوصی استاد این بود که در خانهی خویش یک محیط کاملاً فرهنگی و علمی فراهم آورده بود؛ یعنی در خانه بیشتر آموختن و نوشتن و صحبت از این مسائل مطرح بود و مسائل روزمرگی را آنجا احساس نمیکردم. از خداوند برای فرزندان ایشان که خوشبختانه همه راه پدر را در پیش گرفتهاند طول عمر و موفقیت آرزو دارم.
برگرفته از: ماهنامهی اندیشهی اصلاح ؛ سال اول – شماره اول – تیرماه 1394
(انتشار مجدد به مناسبت 23 خرداد 1396 ؛ سیزدهمین سالگرد ارتحال استاد احمدیان)