تاريخ: ۱۳۹۶ سه شنبه ۱۶ خرداد ساعت ۱۸:۴ بازدید: 1709      نظرات: 0      کد مطلب: 3945

بازخوانی رفتار انتخاباتی شهروندان مهابادی در انتخابات شورای شهر


جمال محمدزاده
 
همزمان با پایان انتخابات دوره پنجم شورای شهر مهاباد و اعلام رسمی آن، سوالات و گمانه زنی های گوناگونی پیرامون نتایج و ترکیب آرا شکل گرفت و به تعابیر و تفاسیر متفاونی نزد افکار عمومی دامن زد.
 بازخوانی، تفسیر و تحلیل واکنش های رفتاری شهروندان مهابادی در قبال مسئله انتخابات این دوره شوراها درخور نکته های آموزنده ای است که می تواند برای همگان درس آموز باشد.
پدیده های انتخابات دوره چهارم شورای شهر مهاباد به ناکامان دوره پنجم تبدیل شدند. پدیده های که هر کدام با گفتمان و رویکرد متفاوتی پا به عرصه این دوره از رقابت ها گذاشته بودند و در واقع گرایشات فکری گوناگونی را نمایندگی می کردند: تخصص گرایی و پوپولیسم.
با آغاز سونامی ثبت نام کاندیداهای دوره پنجم شورای شهر مهاباد، دو پدیده پیشین این شورا نیز به مانند دیگر کاندیداها هوای ورود دگربار به گردونه رقابت ها به مخیله اشان خطور نمود. این ماراتن با "شروعی متفاوت " ولیکن "سرنوشتی یکسان" به پایان رسید.
 یکی از آنان از مدت ها قبل از ثبت نام، با قید رادی نمایندگی این دوره شوراها، به شکل سریالی به بیان خاطرات و رویدادهای شورای شهر پرداخت و در خلال آن دست به افشاگری، زدوبند، و روابط پشت پرده این نهاد زد؛ که اتفاقا با استقبال افکار عمومی شهروندان مهابادی نیز مواجه شد، و اما به یکباره مردمی را که تشنه شنیدن ناگفته ها و واقعیت های پشت پرده شوراها بودند، در نیمه راه تنها گذاشت و خود به ناگاه در کسوت نامزد نمایندگی ظاهر شد.
  پدیده دیگر این دوره شوراها، ورودش با حاشیه های فراوانی مواجه شد و پایانش نیز کم از حرف و حدیث نبود. این مرد "همواره نامرئی"، که میل چندانی به حضور رسانه ای نداشت و همه چیز را به سکوت برگزار می کرد، در انتخابات دوره کنونی نیز به دور از هیاهو و ستاد تبلیغاتی و تنها با چاپ عکسی از دستان شکسته وارد کارزار انتخاباتی گردید. هر چند به وعده خود مبنی بر اعلام اموال و دارایی هایش وفا نمود، اما به زودی دریافت که مرد روزهای سخت نیست و دل بستن به وی سرابی بیش نبوده است. در میان راه به ناگاه انصراف داد و دست به افشاگری زد.
اما پرسشی که بی درنگ به ذهن متبادر می شود این است که چرا رای دهندگان مهابادی بار دیگر "دست خود را بر سر پدیده های دوره قبلی شورای شهر نکشیدند و آنان را از عرش به فرش برکشیدند"؟
در دنیای سیاست رویش پدیده ها و زوال آن امر نامتعارفی نیست.
در باب گفتمان های پوپولیستی همان بس که اشاره شود، پوپولیسم یک نوع مزاج کوتاه مدت می باشد و تجلی بروز احساسات، هیجان ها، خواسته ها و منافع آنی است. پوپولیست ها به همان سرعت که طلوع می کنند به همان سرعت نیز ستاره اقبال شان غروب می کند.
در مورد پدیده نخست دوره قبل شوراها، داستان به کل متفاوت است. فارغ از علل و عوامل گوناگون دخیل در این قضیه، به نظر می رسد مهم ترین عامل تاثیرگذار در تلخکامی این پدیده، به افول سرمایه اجتماعی و عدم پاسخگویی شایسته وی به اعتماد شهروندان بر می گردد.
بی اعتمادی نه از آن رو که وی صحنه گردان پشت صحنه، ناکارآمد و اهل زد و بند باشد؛ که دست بر قضا وی در کسوت استادی، بسیار مبادی آداب، قانون گرا و متخصص ظاهر شد و به گفته یکی از نزدیکان اش "هر جا هم که منافع شهر و مردم تامین نشده از تنفیذ طرح ها و لوایح شانه خالی کرده و زیربار آن نرفته و اسنادش را برای ثبت در تاریخ نگه داشته است"، بلکه از این جهت که مدعای مثبت اندیشانه وی تحت عنوان " دوباره مهاباد"  با راستی آزمایی شهروندان، به نگاه منفی اندیشانه بدل شد و همین مسئله به پاشنه آشیل وی در این دوره از رقابت های شورای شهر تبدیل گردید.  
در واقع، ورود تردیدآمیز و با "اما و اگر" وی به صحنه رقابت ها، متقابلا بدگمانی رای دهندگان را به دنبال داشت و همین اشتباه محاسباتی و استراتژیکی ساده کافی بود که نتیجه به گونه دیگری رقم بخورد. 
سرمایه ای که به سختی بدست آمد و به آسانی از کف رفت و می توانست به پشتوانه آن و در کنار دیگر متخصصان خوشنام حاضر و بازمانده این دوره از رقابت ها، در خدمت آبادانی و اعتلای هر چه بیشتر شهر مهاباد قرار گیرد.
اما از سوی دیگر، سنت گرایان دور چهارم شورای شهر مهاباد به رقبای جدی این دوره شوراها و پدیده های اصلی آن تبدیل شدند و با اخذ رای اعتماد دگربار، نه تنها شهروندان بلکه بسیاری از سیاسیون و نخبگان و فعالان مدنی شهر را نیز غافلگیر کردند و بر تمام پیش بینی ها خط بطلان کشیدند.
این عده که به طیف سنتی شورای شهر در دوره چهارم تعلق داشتند نه تنها در جلسات خود جناح تحول خواه شورا را به انفعال و گوشه رینگ کشاندند، بلکه با خارج نمودن آنان از گردونه رقابت ها، خود به فاتحان میدان مبارزه تبدیل شدند.
فارغ از علل و عوامل گوناگون ظهور این پدیده ها، وجه مشترک طیف مذکور، بهره گیری مناسب از نبود چارچوب و مکانیزم های نظارتی در شورای شهر بود که اتفاقا به برگ برنده آنان در دو عرصه نمایندگی و میدان رقابت تبدیل شد. 
از دیدگاه سنت گرایان دوره چهارم شوراها، شهر مملو از مسائل لاینحل بود و در آن شهروندان با مجموعه گوناگونی از مشکلات در سیستم عریض و طویل شهرداری؛ از بودجه و واگذاری پروژه‌ها گرفته تا مجوزها و کاربری‌ها و پروانه ساختمانی مواجه اند. 
آنان براساس تجربه زیسته خود و در راستای گشایش، چاره جویی و کاستن از حجم وسیع مسائل و مشکلات پیش روی شهروندان به باطل السحر ابداعی خود تحت عنوان "پیاوتی کردن" متوسل شدند.
"گفتمان پیاوتی" با خوانش و تفسیری سنتی از مفهوم مردانگی، مرد را موجودی دارای قدرت فراوان در رویارویی با مشکلات می داند که به آداب و احساسات چندان وقعی نمی نهد و کار خود را با اقتدار اسطوره ای پیش می برد. پیروان این گفتمان با رویکردهای فرد محورانه مانند مداخله های فردی، ریش گرو گذاشتن، بهره گیری از تعارفات و دیگر شیوه های سنتی به مصاف مشکلات و مسائل شهری می روند. و بر این باورند که می توان به مدد این راهبرد از آفات جامعه مدرن و مشکلات شهر رهایی پیدا کرد، غافل از این که احکام سنتی با تغییر جامعه بی اثر می شود.
در واقع، این جناح پیروز شورای شهر مهاباد، به رغم نقش ایجابی نه چندان موثرش، با بهره گیری از خلاء قانونی و نهادینه نشدن شورای شهر و با امکانات و اختیارات‌ فراوان، از جیب شورا به نفع خود هزینه کردند. که دست بر قضا در جامعه ای که با انبوهی از مشکلات مواجه بود توانست سبب همدلی و همراهی بسیاری از شهروندان در سر صندوق های رای گردد.
به رغم موفقیت نسبی جناح سنتی شورا، این رویکرد و نوع نگاه در مدیریت شهری به گفته "محمد فاضلی" جامعه شناس جوان ایرانی، شاید "با خلق و خوی قبیله‌ای سازگار باشد، اما با «اصلاح‌طلبی» به معنای تلاش برای اعمال اصلاحات واقعی به منظور بهبود کیفیت زندگی مردم سازگار نیست."
در کنار گفتمان فوق، شاهد برآمدن گفتمان مدرنی در عرصه انتخابات این دوره شورای شهر مهاباد هستیم که میل به دریافتی روزآمدتر از مفهوم سیاست گذاری شهری دارد. این رهیافت فکری با ضرورت مداخله "جامعه شناسی انتقادی" در مدیریت شهر، و "فریاد برای تغییر" و مطالبه "حق خود بر شهر"  پا به عرصه رقابت ها گذاشت و توانست اعتماد بخش عظیمی از شهروندان مهابادی را به خود جلب نماید. این رویکرد فصل نوینی از سیاست گذاری را در مدیریت شهری نوید می دهد و در صورت بهره گیری صحیح می تواند به فرصتی مناسب برای توسعه شهر مهاباد تبدیل شود.



ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
چاپ
نسخه چاپی


نظر کاربران


نظر خود را براي ما ارسال كنيد