تاريخ: ۱۳۹۶ دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ساعت ۱۳:۲ | بازدید: 5261 نظرات: 2 کد مطلب: 3739 |
دو هفته از سیل آذربایجان میگذرد؛ سیل بزرگی که منطقه وسیعی از شمال غرب ایران را درنوردید. حادثهای بیسابقه طی دو دهه اخیر که باعث مرگ ٤٨ نفر از هموطنان شد و خسارت مالی زیادی هم به بار آورد، اما با گذشت ١٤ روز از آن حادثه هنوز پیکر برخی از جانباختگان جمعه تلخ آذربایجان پیدا نشده و جستوجوها برای یافتن آنها ادامه دارد؛ تلاش برای یافتن اثری از غرقشدگان سیل. مهران ١١ ساله اهل اشنویه یکی از همان مفقودان سیل آذربایجان است.
پسربچه نوجوانی که طغیان روخانه «گادر» اشنویه او را با خود برد تا خانوادهاش چشم به راه خبری از او باشند. او با دوچرخهاش به حاشیه رودخانه رفته بود تا سیل را تماشا کند! غافل از اینکه امواج خروشان رودخانه او را در یک لحظه میبلعد. حالا از ٢٥ فروردینماه امسال تا امروز پدر مهران همراه با نیروهای امداد و نجات وجب به وجب رودخانه را میگردد تا شاید ردی از او پیدا کند. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی «شهروند» با عبدالله توکلی، پدر مهران، یکی از مفقودان سیل آذربایجان است.
دقیقا چه اتفاقی برای او افتاد؟
من که آنجا نبودم و دقیقا نمیدانم که مهران چگونه غرق شده است، اما تا جایی که از خانوادهام شنیدهام، مهران با دوستش برای خرید با دوچرخه به سوپرمارکت میرود. آنجا میشنوند که رودخانه «گادر» طغیان کرده و سیل جاری شده است. این دو تا بچه هم از روی کنجکاوی به سمت رودخانه میروند که آنجا مهران گرفتار سیل میشود و دوستش با عجله به خانه ما میآید و خبر میدهد که مهران را آب برده. من کارمند یک نهاد نظامی هستم. آن روز دخترم با من تماس گرفت و گفت که مهران در سیل ناپدید شده است. من تا امروز چنین بارانی را در اشنویه به یاد ندارم. باران مثل شلاق به زمین میخورد. صدای باران و رعد و برق تمامی نداشت، رودخانه «گادر» وحشتناک شده بود. وقتی نزدیک رودخانه رفتم یک لحظه فکر کردم که اشنویه را سیل میبرد. این بچه در چنین شرایطی در آب غرق شده است. فقط خدا میداند که پیکر بیجان این بچه الان کجاست.
شما بهجز مهران فرزند دیگری هم دارید؟
بله، من شش فرزند دارم. سه دختر و سه پسر. مهران کوچکترین پسر من بود. او فقط ١١ سال داشت. خیلی هم باهوش بود. همیشه شاگرد اول مدرسهاش بود. امسال رفته بود کلاس پنجم. همه معلمها و اولیای مدرسه از او راضی بودند. همیشه آرام و منظم بود، حیف شد. از وقتی این حادثه برای ما پیش آمد همه خانواده به هم ریخته است. مادرش که ناراحتی روحی و عصبی پیدا کرده، مدام گریه میکند، شب تا صبح خواب ندارد، هر روز که من میخواهم از خانه خارج شوم، به من میگوید «با مهران برگرد، من پسرم را از تو میخواهم» اما الان ١٤ روز است که من شرمنده زنم هستم. خواهر و برادرهایش هم حال و روز خوبی ندارند. حتی پسر بزرگم که معلولیت ذهنی دارد، از نبود مهران در خانه خیلی ناراحت است. او هم فهمیده که ما دیگر هشت نفر نیستیم. داغ مهران برای همه ما سخت است.
کار جستوجوی مهران به کجا رسید؟
چهارده روز است که دنبال مهران میگردیم، اما هیچ اثری از او نیست. از دو هفته پیش که سیل مهران را با خودش برد تا امروز جستوجو در مسیر رودخانه کار هر روز ما شده است، اما هنوز به نتیجه نرسیدهایم.
در این مدت دقیقا چه اقداماتی برای یافتن مهران انجام شده است؟
من همراه با بچههای هلالاحمر وجب به وجب رودخانه را جستوجو کردیم. تا شعاع ١٥ کیلومتری محل غرق شدن مهران را زیر و رو کردیم. نیروهای داوطلب و مردمی اشنویه و روستاهای حاشیه رودخانه هم به ما خیلی کمک کردند، اما شدت جریان رودخانه و بارشهای اخیر کار را برای ما مشکل کرده است. عملا به بعضی از نقاط دسترسی نداریم. باید جریان رودخانه منحرف شود تا بتوان جستوجو را دقیقتر انجام داد. بچههای هلالاحمر میگویند احتمال دارد مهران هنوز در رودخانه باشد، اما قدرت و شدت جریان آب اجازه ورود به آن مناطق را از ما گرفته است.
عملیات جستوجو همچنان ادامه دارد؟
عملیات ادامه دارد، اما برای به نتیجه رسیدن نیاز به نیروی متخصص و تجهیزات است، در این مدت خیلیها برای پیدا کردن مهران به ما کمک کردند، من از همه آنها متشکرم، اما هیچکدام از این افراد تخصص لازم را ندارند. از خودم گرفته تا نیروهای داوطلب مردمی هیچکدام دورهدیده نیستیم. هلالاحمر هم از نیروهای داوطلب استفاده میکند. از لحاظ تجهیزات هم که واقعا در مضیقه هستیم. برای دسترسی به برخی نقاط نیاز به بولدوزر و بیل مکانیکی است، تاکنون هم بارها درخواست دادهایم که این تجهیزات را در اختیار ما قرار دهند، اما تا الان هیچ خبری نشده است. با دست خالی که نمیشود در این گلولای دنبال جنازه گشت. بعد از سیل دو هفته پیش شرایط حاشیه رودخانهها به کلی تغییر کرده است. انبوهی از سنگ و درخت و گل و لای زمین را پوشانده که کار جستوجو را خیلی سخت کرده است. در این شرایط ما هر روز با دست خالی باید دنبال مهران بگردیم.
یعنی تا الان هیچ نهاد یا سازمانی برای پیدا شدن مهران با شما همکاری نداشته است؟
چرا همکاری داشتهاند، بهخصوص بچههای هلالاحمر خیلی برای پیدا کردن مهران زحمت میکشند، اما همانطور که گفتم این کار نیاز به تجهیزات دارد.همان روزهای اول استاندار آذربایجان غربی، سردار نجار رئیس مدیریت بحران کشور، نماینده رئیسجمهور و دیگر شخصیتها به اشنویه آمدند، من خودم شخصا با استاندار و آقای نجار صحبت کردم و از آنها خواستم که در پیدا شدن مهران به ما کمک کنند. آنها هم قول همکاری دادند، حتی آقای نجار به من گفت برای جستوجو هر تجهیزاتی که لازم است به فرمانداری اعلام کنید.
نیروهای هلالاحمر هم درخواست تجهیزات دادند، اما فرمانداری اشنویه تا امروز به درخواستهای ما بیتوجه بوده است، ما عاجزانه از فرمانداری میخواهیم که برای پیدا کردن مهران به ما کمک کند. یافتن مهران او را زنده نمیکند، اما این حق من و مادرش است که حداقل بتوانیم او را دفن کنیم.
من نه دوره امداد و نجات دیدهام و نه بلدم که در این شرایط باید چه کاری انجام داد، این بچههای هلال احمر هستند که از همان ساعات اولیه سیل برای کمک به ما آمدند، واقعا هم خیلی زحمت کشیدند. توزیع مواد غذایی، اسکان اضطراری سیلزدهها و اقدامات دیگری که خیلی سریع انجام شد، اما جستوجو و پیدا کردن غرقشدهها نیاز به ماشینآلات دارد. این حرف من نیست. بچههای هلالاحمر میگویند که سرعت عملیات به دلیل جریان آب و گل و لای زیاد در منطقه امکانپذیر نیست، باید مسیر رودخانه را منحرف کرد که تجهیزاتی مثل بولدوزر و بیل مکانیکی میخواهد، بچههای هلالاحمر بارها از فرمانداری درخواست کردهاند تا برای چند روز از این تجهیزات استفاده کنند.
|