| تاريخ: ۲۴ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۴۱ | بازدید: 181 نظرات: 0 کد مطلب: 25322 |
ابراهیم عثمانی؛ عضو انجمن ورزشی نویسان جهان:
بیستوچهارم آبان هر سال برای جامعه کوهنوردی ایران یادآور فقدانی است که هنوز جایش خالی مانده است؛ روزی که مقبل هنرپژوه، کوهنورد جوان و پرتلاش بوکانی، پس از یک حادثه آموزشی، از میان ما رفت و نامش در فهرست ستارگانی قرار گرفت که عمرشان کوتاه بود اما مسیرشان روشن. سالها گذشته، اما همچنان یاد او بهعنوان یکی از چهرههای درخشان نسل تازه کوهنوردی ایران زنده است.
مقبل هنرپژوه متولد ۱۳۶۲ بود؛ نوجوانی از بوکان که در همان سالهای آغازین زندگی ورزشی، نشانههایی از جدیت و توانایی در او دیده میشد. کوهستانهای اطراف زادگاهش نخستین کلاسهای درس او بودند؛ جایی که گامهای ابتداییاش را در مسیر بلندپروازی برداشت. در حالی که بسیاری در آن سن هنوز مسیر آینده خود را نمیشناختند، او با انتخابی روشن مسیر صعود را برگزید؛ مسیری دشوار، با مسئولیتهایی سنگین و آزمونهایی که تنها جسم نیرومند کافی نیست و ذهنی آرام و مصمم میطلبد.
ورود او به اردوهای تیم ملی در سالهایی که هنوز هجده سال بیشتر نداشت، نشان میداد که این استعداد جوان از همان ابتدا در مسیر متفاوتی قدم گذاشته است. پشتکار و دقت در کار، مهمترین ویژگیهایی بودند که مربیانش از او یاد میکردند. هنرپژوه در همان سالهای ابتدایی، فرصت حضور در برنامههای بزرگ بینالمللی را پیدا کرد؛ اتفاقی که برای یک نوجوان شهرستانی، با امکانات محدود و دور از مرکز، کاری دشوار و کمسابقه بود.
اوج کارنامه ورزشی مقبل هنرپژوه بیتردید صعود او به قله پرشکوه لوتسه است؛ چهارمین قله بلند جهان با ارتفاعی بیش از هشتهزار متر. هنرمندیِ بدنی و آرامش ذهنی او در حدود نوزده سالگی، زمینهساز این موفقیت شد و نامش را بهعنوان یکی از جوانترین ایرانیان حاضر در حلقۀ صعودکنندگان قلههای مرتفع جهان مطرح کرد.
اما زندگی ورزشی او تنها از دستاوردها ساخته نشده بود. مقبل در یکی از دشوارترین تجربههای زندگی حرفهایاش، همراه با استاد و الگویش محمد اوراز در مسیر گاشربروم۱ با حادثهای تلخ روبهرو شد. بهمن سهمگینی جان اوراز را گرفت و هنرپژوه را زخمی و اندوهگین بر جا گذاشت. از دل همین تلخی، نقطه عطفی در کار او شکل گرفت. او پس از بازگشت، بیش از هر زمان دیگری به آموزش، انتقال تجربه و ارتقای ایمنی در منطقه خود توجه نشان داد.
حادثۀ مرگبار ۱۵ آبان ۱۳۸۶، زمانی که او در یک کلاس آموزشی در کوه بردهزرد در بوکان حضور داشت، مسیری را که با تلاش و امید ساخته بود، ناگهان متوقف کرد. چند روز بعد، در تاریخ ۲۴ آبان ۱۳۸۶، خبر درگذشت او جامعه کوهنوردی را در سراسر کشور در سوگ فرو برد. فقدان او نه فقط از دست رفتن یک کوهنورد موفق، بلکه پایان یک مسیر روشنگر در زمینۀ آموزش و پرورش نسل تازه کوهپیمایان بود.
مقبل هنرپژوه از آن دسته چهرههایی بود که تأثیرشان بیش از عمر کوتاهشان امتداد مییابد. او در بوکان و شهرهای اطراف، به نمادی از تلاش و امید تبدیل شد؛ جوانی که نشان داد مسیرهای بزرگ در دل روستاها و شهرهای دورافتاده هم آغاز میشود، اگر اشتیاق و اراده همراهش باشد.
سالگرد درگذشت او تنها یادآوری یک فقدان نیست؛ فرصتی است برای بازاندیشی در نقشی که چنین چهرههایی در پیشرفت کوهنوردی ایران داشتهاند. حضور او در سالهای کوتاه فعالیتش سبب شد بسیاری از جوانان منطقه با اصول درست آموزش، اخلاق ورزشی و اهمیت ایمنی آشنا شوند. میراثی که او برجای گذاشت، نه در قالب رکوردها، بلکه در شکلگیری نسل تازهای از کوهنوردان دیده میشود؛ نسلی که با آگاهی، دقت و عشق به طبیعت راه خود را آغاز کردند.
امروز که سالها از آن روز تلخ ۲۴ آبان میگذرد، نام مقبل هنرپژوه همچنان برای بسیاری از کوهنوردان یادآور جسارت، تلاش و امید است. یاد او در دل کوهستانهای بوکان جاری است؛ در مسیرهایی که قدم زد، در ارتفاعاتی که لمس کرد و در ذهنهایی که به بالاتر نگاه کردن را از او آموختند. شاید بهترین ادای احترام به او، ادامه دادن همان راهی باشد که همیشه باور داشت: راه صعود، راه یادگیری، و راه نگاه کردن به افقهایی که از دور دورند، اما هرگز دستنیافتنی نیستند.
|