تاريخ: ۵ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۸:۱۶ بازدید: 142      نظرات: 0      کد مطلب: 25218
سید محمدامین واژی

گفت‌وگو با استاد محمدعلی کوشا

نقد و تحلیل ترجمه‌های قرآن از زبان پرکارترین منتقد این حوزه؛ گفت‌وگو با محمدعلی کوشا


اشارە: استاد محمدعلی کوشا (زاده‌ی ۱ فروردین ۱۳۳۱، بیجار) مجتهد، فقیه، مفسر و مترجم قرآن، مدرس سطوح عالی حوزه و از قرآن‌پژوهان برجسته‌ی معاصر است. عمده‌ی فعالیت‌های علمی ایشان در زمینه‌ی تفسیر و به‌ویژه ترجمه‌ی قرآن کریم متمرکز بوده است.
دکتر کوشا با نقد و بررسی بیش از ۱۸۰ ترجمه‌ی فارسی قرآن، پرکارترین منتقد در حوزه‌ی ترجمه‌های قرآن به‌شمار می‌رود و همچنین بنیان‌گذار آموزش پیشرفته‌ی فن ترجمه‌ی قرآن در حوزه‌های علمیه است. وی تاکنون بیش از ۴۰ اثر تحقیقی و تألیفی در زمینه‌های قرآن‌پژوهی، ادبیات، فقه، کردستان‌پژوهی، تصحیح متون و احیای نسخه‌های خطی کتابخانه‌ی مجلس شورای اسلامی نگاشته و بیش از ۵۰ مقاله در موضوعات کتاب‌شناسی، نقد ادبی، بررسی ترجمه‌های قرآن و دین‌پژوهی از او منتشر شده است.
افزون بر این، استاد کوشا نویسنده‌ی بیش از ۳۰۰ مدخل و مقاله برای دانشنامه‌های فارسی و عربی در جهان اسلام است.
با سپاس از فرصتی که از طریق واتساپ برای این گفت‌وگو در اختیار ما قرار دادید، مفتخریم در محضر حضرت‌عالی گفت‌وگویی داشته باشیم.
 ۱ - ترجمه و تفسیر قرآن چه تفاوتی با هم دارند و هر یک را چگونه تفسیر می‌کنید؟
ـ اولاً خدمت شما عرض می‌کنم که کلمه ترجمه در چهار معنا به کار رفته است. یک معنا لغوی دارد که در باره خود ترجمه است و یک معنا تعریف عملی و اصطلاحی آن است.
معنای لغوی: همان‌طور که در آثارم ذکر کرده‌ام، واژه ترجمه در فارسی به صورت ترجُمه رایج است، ولی اصل آن ترجَمه با فتح جیم است: ترجَم یُترجِمُ ترجَمَةً، مانند دحرَج یدحرج دحرجة از باب فعلل یفعلل فعلة. البته در عمل، ایرانیان به اشتباه از شکل تَرجُمه با ضم جیم استفاده می‌کنند که ما نیز همان را به کار می‌بریم.
در معنای لغوی، ترجمه دارای چهار مصداق است:
1- برگرداندن سخن از زبانی به زبان دیگر: مانند «ترجَمَ کلامَ غیره»، یعنی سخن دیگری را به زبان دیگر برگرداند.
2- شرح حال افراد و اشخاص: که امروزه به آن زندگی‌نامه یا بیوگرافی گفته می‌شود. در علم رجال نیز می‌گویند: ترجمة فلان، به معنای شرح حال فلان شخص.
3- مقدمه کتاب: گاهی ترجمه به معنای مقدمه کتاب به کار می‌رود، مانند ترجمة الکتاب.
4- سخن مشتبه و پیچیده: مانند جمله تُرجَمُ الکلام، که در آن ترجم فعل مجهول و الکلام نائب فاعل است و معنای سخن پیچیده یا مبهم می‌دهد.
در منابع لغوی قدیم عرب، مانند کتاب العین خلیل بن احمد فراهیدی، معجم مقایس اللغة ابن فارس، القاموس المحیط فیروزآبادی، المصباح المنیر ابوالعباس فیومی، و نیز منابع جدید مانند اقرب الموارد سعید خوری شرتوتی، المعجم الوسیط و المنجد، این واژه به صورت رباعی (ترجَم یترجم ترجمة) ذکر شده است و نه به صورت ثلاثی مجرد. برخی محققان، مانند احمد اظهری در تهذیب اللغة و جوهری در صحاح‌اللغة، آن را از باب ثلاثی نیز ذکر کرده‌اند. ابن منظور در لسان العرب هر دو شکل را نقل کرده است.
برخی دیگر گمان کرده‌اند که واژه ترجمه عربی نیست، بلکه واژه‌ای کلدانی به معنی «افکندن» است. دکتر محمود رامیار در کتاب تاریخ قرآن این معنا را مطرح کرده است. برخی نیز آن را از «تُرجمان» یا «تَرزبان» فارسی دانسته‌اند که به کسی اطلاق می‌شود که سخن نرم و جذاب بگوید.
تعریف اصطلاحی ترجمه: ترجمه عبارت است از برگرداندن متنی از زبانی به زبان دیگر با رعایت قواعد زبان مبدأ و مقصد. منظور از زبان مبدأ، زبان قرآن و مقصود از زبان مقصد، مثلاً فارسی، انگلیسی، فرانسوی، روسی، اسپانیولی یا هر زبان دیگر است. قرآن تاکنون به بیش از ۱۵۰ زبان ترجمه شده است، حال آنکه تورات و انجیل به بیش از دو هزار زبان ترجمه شده‌اند.
تفاوت ترجمه و تفسیر:
الف) تفسیر می‌تواند به هر زبانی یا همان زبان اصلی باشد، ولی ترجمه قرآن باید به زبان غیرعربی باشد؛ بنابراین ما تفسیرهای عربی فراوان و تفسیرهای غیرعربی مانند انگلیسی و اردو نیز داریم.
ب) ترجمه، غالباً مختصر و چکیده‌ای از تفسیر است؛ به عبارتی حاصل فشرده و خلاصه تفسیر محسوب می‌شود.
ج) هدف ترجمه، رسیدن به معانی ظاهری الفاظ است؛ در حالی که هدف تفسیر، کشف و پرده‌برداری از معانی پنهان و مقاصد نهایی کلام است.
د) در ترجمه، متن عیناً و با حفظ ساختار به زبان دیگر بازگردانده می‌شود، اما در تفسیر، مفسر می‌تواند نظر شخصی خود را بیان کرده و روش‌های مختلف را ارائه دهد تا مخاطب مفاهیم را درک کند. در تفسیر، مباحثی مانند علم لغت، عقاید، فقه، اصول، شأن نزول، ناسخ و منسوخ و سایر علوم نیز مطرح می‌شود.
هـ) تفاوت پنجم این است که در ترجمه رعایت امانت و وفاداری به معنای اصل متن شرط است؛ خواننده می‌داند که مترجم صرفاً واسطه‌ای برای انتقال معانی بوده و مراد اصلی را بازگردانده است. در تفسیر، مفسر آزادی عمل دارد و می‌تواند مطالب متنوعی را در ذیل یک آیه ارائه دهد یا حتی تفسیر موضوعی انجام دهد. به همین دلیل، میدان سخن در تفسیر بسیار وسیع‌تر از ترجمه است، در حالی که ترجمه قرآن محدود به متن اصلی است.
 ۲. قدیمی‌ترین ترجمهٔ فارسی قرآن کریم که تاکنون شناخته شده مربوط به چه دوره‌ای است؟
آنچه مسلّم است، ترجمه‌ی تفسیر طبری قدیمی‌ترین ترجمه‌ی موجود از قرآن کریم به زبان فارسی است که در قرن چهارم هجری نگاشته شده است. با این حال، نسخه‌های ناقص و پراکنده‌ای از ترجمه‌های پیش از آن نیز یافت شده که درباره‌ی اصالت و زمان نگارش آن‌ها میان پژوهشگران اختلاف نظر وجود دارد. برخی بر این باورند که آن قطعات، بخشی از همان ترجمه‌ی تفسیر طبری یا مشابه آن است؛ اما عده‌ای دیگر معتقدند به سبب افتادگی آغاز و انجام آن نسخه‌ها، نمی‌توان به‌طور دقیق مشخص کرد که این متون از چه کسی و در چه زمانی نوشته شده است، هرچند شباهت‌های بسیاری میان آن‌ها و ترجمه‌ی قرن چهارمی تفسیر طبری دیده می‌شود.
به‌طور رسمی می‌توان گفت که نخستین ترجمه‌ی کامل و معتبر قرآن به زبان فارسی در قرن چهارم هجری، در روزگار منصور بن نوح سامانی صورت گرفته است. در آن زمان، علمای ماوراءالنهر درباره‌ی جواز ترجمه‌ی قرآن فتوا صادر کردند و منصور بن نوح نیز در این باره از آنان استفتا نمود. در پی این استفتا، گروهی متشکل از بیست نفر از علما مأمور شدند تا قرآن را به زبان فارسی ترجمه کنند؛ ترجمه‌ای که هم جنبه‌ی ترجمه و هم تفسیر داشت.
این اثر که به‌نام ترجمه‌ی تفسیر طبری شناخته می‌شود، در هفت جلد تنظیم شده است؛ اما هیچ شباهتی با تفسیر عربی «محمد بن جریر طبری» ندارد. تفسیر عربی طبری، که اثری ده‌جلدی و از آثار ارزشمند قرن سوم هجری است، همچنان موجود و از تفاسیر معتبر اسلامی به‌شمار می‌آید. با این حال، به نظر می‌رسد گروه مترجمان فارسی در تدوین ترجمه‌ی خود از تفسیر طبری عربی بهره برده‌اند، چرا که تفسیر اصلی طبری در قرن سوم نگاشته شده و طبری در سال ۳۱۱ هجری درگذشته است. بنابراین، می‌توان گفت که نام‌گذاری این اثر به‌عنوان «ترجمه‌ی تفسیر طبری» تنها از جهت تأثیرپذیری از آن منبع بوده است و میان این دو اثر، پیوند مستقیم و محتوایی وجود ندارد.
مرحوم حبیب یغمائی حدود هشتاد سال پیش، یعنی پیش از انقلاب، بر روی نسخه‌ی چاپ‌شده‌ی این ترجمه پژوهش کرد. هرچند این اثر پس از انقلاب رسماً منتشر نشده، اما نسخه‌هایی از آن در کتابخانه‌ها موجود است و قابل استفاده می‌باشد.
در نتیجه، قدیمی‌ترین ترجمه‌ی فارسی قرآن کریم همان ترجمه‌ی هفت‌جلدی منسوب به تفسیر طبری است. این ترجمه به‌صورت مستقل نیز چاپ شده و دانشگاه تهران آن را با مقدمه‌ی دکتر مهدی محقق منتشر کرده است. افزون بر این، محمد مهیار قمی از پژوهشگران برجسته، بیش از ده سال بر روی این ترجمه تحقیق کرده و هنوز آن را به چاپ نرسانده است. امید است این پژوهش نیز در آینده منتشر شود، چرا که ترجمه‌ی فارسی تفسیر طبری اثری ارزشمند و درخور توجه در تاریخ زبان و تفسیر فارسی به شمار می‌آید.
 ۳. ترجمه‌ی قرآن به چند نوع تقسیم می‌شود؟ و هر یک را مختصری توضیح بفرمایید.
 انواع ترجمه‌های قرآن کریم و شیوه‌های تفسیری
به‌طور کلی، ترجمه‌های قرآن کریم را می‌توان در چهار نوع اصلی دسته‌بندی کرد:
۱. ترجمه‌ی تحت‌اللفظی،
۲. ترجمه‌ی تطبیقی،
۳. ترجمه‌ی تفسیری،
۴. ترجمه‌ی مضمونی.
۱. ترجمه‌ی تحت‌اللفظی
ترجمه‌ی تحت‌اللفظی به معنای ترجمه‌ی واژه‌به‌واژه یا کلمه‌به‌کلمه‌ی قرآن است. در این شیوه، ذیل هر واژه از آیه، معنای همان لغت به‌صورت مستقیم آورده می‌شود. به عنوان نمونه، در ترجمه‌ی تحت‌اللفظی آیه‌ی «الحمد لله ربّ العالمین» چنین می‌نویسند:
الحمد: ستایش،
لله: از آنِ خداست،
ربّ العالمین: پروردگار جهانیان است.
در میان ترجمه‌های تحت‌اللفظی، سه اثر بیش از دیگران شهرت یافته‌اند:
۱- ترجمه‌ی مرحوم شیخ عباس مصباح‌زاده (معروف به منجّم‌باشی) که افزون بر دانش ترجمه، در علم نجوم نیز تبحر داشت و تقویم‌های سالانه تنظیم می‌کرد. قرآن او به خط نسخ و ترجمه‌اش به خط نستعلیق، هر دو به قلم خود اوست و پیش از انقلاب بارها به چاپ رسیده است.
۲- ترجمه‌ی محمدکاظم معزی که آن نیز ترجمه‌ای تحت‌اللفظی است. مرحوم دکتر علی شریعتی از این ترجمه تمجید کرده و آن را مناسب آموزش معانی واژگان قرآن به دانشجویان دانسته است.
۳- ترجمه‌ی معروف به ترجمه‌ی «شیخ‌الهند» که نگارنده‌ی این سطور طی سه سال و نیم آن را تصحیح و تحقیق کرده و انتشارات احسان در تهران چاپ آن را برعهده داشته است. این ترجمه از حیث دقت و انسجام، در میان ترجمه‌های تحت‌اللفظی جایگاه ممتاز دارد و با استقبال گسترده‌ی طلاب حوزه‌ی علمیه‌ی قم و دانشجویان روبه‌رو شده است. در این ترجمه، با بهره‌گیری از پرانتز و کروشه، ارتباط معنایی میان واژگان برقرار گردیده تا فهم آیه برای خواننده آسان‌تر شود.
در مجموع، ترجمه‌ی تحت‌اللفظی تنها در حدّ ترجمه‌ی لغت‌به‌لغت است و بیشتر جنبه‌ی آموزشی دارد. از این نوع ترجمه نباید انتظار داشت که ویژگی‌های سایر انواع ترجمه، همچون جنبه‌های تفسیری یا ادبی، در آن لحاظ شده باشد.
۲. ترجمه‌ی تطبیقی
در ترجمه‌ی تطبیقی، هدف آن است که ترجمه از حیث کمیت و کیفیت با متن قرآن هماهنگ باشد؛ بدین معنا که حجم ترجمه تقریباً هم‌سنگ حجم آیه بوده و زیبایی‌های لفظی و آهنگین متن عربی تا حد امکان در ترجمه حفظ گردد. این نوع ترجمه معمولاً در قالب صفحه‌ی مقابل ارائه می‌شود، زیرا اگر به‌صورت زیرنویس تنظیم گردد، امکان انطباق دقیق وجود نخواهد داشت.
در ترجمه‌ی تطبیقی، هنر ادبی و ظرافت زبانی نقش مهمی دارد. به باور نگارنده، برترین نوع ترجمه، ترجمه‌ی تطبیقی است.
پیش از انقلاب، دو ترجمه‌ی تطبیقی شهرت فراوان داشت:
·         ترجمه‌ی ابوالقاسم پاینده،
·         ترجمه‌ی زین‌العابدین رهنما.
پس از انقلاب نیز ترجمه‌های تطبیقی متعددی پدید آمدند، از جمله آثار:
شهرام هدایت، حسین استادولی، آیت‌الله صالحی نجف‌آبادی، بهاءالدین خرمشاهی، سیدعلی موسوی گرمارودی، عبدالمحمد آیتی، محمدمهدی فولادوند، دکتر ابوالقاسم امامی، شیخ حسین انصاریان، سیدکاظم ارفع، استاد کریم زمانی، آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی، ابوالفضل بهرام‌پور، دکتر غلامعلی حداد عادل، کاظم پورجوادی، شیخ محمود صلواتی، علی کرمی، مسعود انصاری و هوشنگ آبان.
در میان این ترجمه‌ها، به نظر نگارنده دقیق‌ترین ترجمه، ترجمه‌ی مرحوم آیت‌الله صالحی نجف‌آبادی است که ویراستاری آن نیز توسط نگارنده انجام گرفته است. همچنین ترجمه‌ی منتشرشده از سوی نشر نی با عنوان «ترجمه‌ی تطبیقی با پانوشت‌های توضیحی» از دقیق‌ترین آثار در این زمینه به شمار می‌آید.
۳. ترجمه‌ی تفسیری
ترجمه‌ی تفسیری ترجمه‌ای است که در آن توضیح‌ها و تفاسیر کوتاه در میان متن گنجانده می‌شود. در این شیوه، ترجمه و تفسیر به‌صورت ممزوج ارائه می‌گردند.
از میان ترجمه‌های تفسیری، سه نمونه‌ی شاخص را می‌توان برشمرد:
۱. ترجمه‌ی سید علی‌نقی فیض‌الاسلام (چاپ ۱۳۴۸ش) که در آن توضیحات تفسیری در میان پرانتز آورده شده است.
2. ترجمه‌ی دکتر مصطفی خرم‌دل که پس از انقلاب نگاشته شد و در آن افزون بر توضیحات میان‌متنی، نکات ادبی و تفسیری در پانوشت‌ها آمده است.
۳. ترجمه‌ی سید محمدرضا صفوی بر اساس تفسیر المیزان، که خود او آن را «ترجمه‌ی مبسوط» می‌نامد. به باور نگارنده، این نوع ترجمه‌ها را باید ذیل عنوان ترجمه‌ی تفسیری طبقه‌بندی کرد.
۴. ترجمه‌ی مضمونی
در ترجمه‌ی مضمونی، هدف آن است که مضمون آیه‌ها در قالب زبان مقصد به‌صورت مفهومی بازگو شود. در این نوع ترجمه، وفاداری به لفظ آیه تا حدی کاهش یافته و تمرکز اصلی بر انتقال پیام و معناست. برخی این نوع را «ترجمه‌ی آزاد» می‌نامند، اما به‌گمان نگارنده، تعبیر صحیح‌تر همان ترجمه‌ی مضمونی است.
از نمونه‌های برجسته‌ی این نوع می‌توان به ترجمه‌ی معانی‌القرآن اثر شیخ محمدباقر بهبودی و نیز ترجمه‌ی مسعود ریاعی اشاره کرد که هر دو حدود هفتاد درصد از نوع ترجمه‌ی مضمونی به‌شمار می‌آیند. همچنین ترجمه‌ی مرحوم جواد فاضل از نهج‌البلاغه ـ با عنوان «سخنان علی (ع)» ـ نمونه‌ی شاخصی از ترجمه‌ی مضمونی است؛ زیرا هرچند از نظر لفظی با متن عربی تطابق کامل ندارد، اما توانسته است مضمون و روح کلام امام علی (ع) را با زبانی شیوا و ادیبانه منتقل کند.
گرایش‌ها و شیوه‌های مفسران قرآن
مفسران قرآن، چه در میان اهل‌سنّت و چه در میان شیعه، در طول تاریخ به شیوه‌ها و گرایش‌های گوناگونی روی آورده‌اند. از برجسته‌ترین این گرایش‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. تفاسیر ادبی:
بسیاری از مفسران، به‌ویژه در قرون میانه، توجهی ویژه به جنبه‌های ادبی قرآن داشته‌اند. از جمله تفاسیر ادبی مهم می‌توان نام برد:
·         البحر المحیط اثر ابوحیان اندلسی، در یازده جلد،
·         الدر المصون اثر سمین حلبی (شاگرد ابوحیان)، در هفت جلد،
·         تفسیر طه محمد علی الدره (مفسر سوری) که در ده جلد منتشر شده است.
۲. تفاسیر روایی:
این تفاسیر بر پایه‌ی نقل روایات از پیامبر (ص) و صحابه و تابعین شکل گرفته‌اند. سه تفسیر بزرگ اهل‌سنّت در این زمینه عبارت‌اند از:
·         تفسیر طبری،
·         تفسیر ابن‌کثیر،
·         الدر المنثور اثر جلال‌الدین سیوطی(قرن دهم هجری، در ده جلد).
تفسیر طبری به‌تنهایی مشتمل بر بیش از سی‌وهشت هزار روایت است که بیشتر آن‌ها از صحابه و تابعین نقل شده‌اند و احادیث نبوی در آن اندک است.
در میان تفاسیر شیعی نیز شش تفسیر روایی برجسته وجود دارد:
·         تفسیر فرات کوفی،
·         تفسیر قمی،
·         تفسیر عیاشی (تا سوره‌ی کهف باقی مانده است)،
·         تفسیر صافی اثر فیض کاشانی،
·         تفسیر نورالثقلین اثر حویزی،
·         تفسیر البرهان اثر سید هاشم بحرانی.
به‌رغم حجم بالای روایات در این آثار (در مجموع نزدیک به صد هزار روایت با احتساب مکررات)، شمار روایاتی که به‌طور مستقیم مصداق تفسیر محسوب می‌شوند بسیار اندک است؛ شاید بیش از دویست مورد نباشد، زیرا بخش عمده‌ی آن‌ها شامل شأن نزول، تطبیق و تمثیل است نه تبیین مفهومی آیات.
۳.  تفاسیر اجتهادی و اجتماعی:
در این دسته، مفسران با تکیه بر روش‌های عقلی و توجه به زمینه‌های اجتماعی به تفسیر قرآن پرداخته‌اند. از جمله:
·         تفسیر المیزان اثر علامه طباطبایی،
·         التفسیر الکبیر اثر فخر رازی،
·         تفسیر روح المعانی اثر سید محمود آلوسی بغدادی،
·         تفسیر المنار اثر رشید رضا،
·         تفسیر قاسمی (دمشقی).
۴. تفاسیر عرفانی:
در این نوع تفسیر، تأکید بر معانی باطنی و اشارات رمزی آیات است. از جمله تفاسیر عرفانی مشهور می‌توان به:
·         تفسیر خواجه عبدالله انصاری،
·         کشف‌الاسرار و عدة‌الأبرار اثر میبدی (در ده جلد، چاپ نشر امیرکبیر) اشاره کرد.
در مجموع، تفاسیر قرآن را می‌توان در چهار گرایش عمده خلاصه کرد: ادبی، روایی، عرفانی و اجتهادی ـ اجتماعی؛ هر یک از این شیوه‌ها، متناسب با زمان و رویکرد مفسر، سهم مهمی در تاریخ تفسیر قرآن ایفا کرده‌اند.
 
۵ـ تفسیر نور (اثر دکتر مصطفی خرم‌دل) را در کدام دسته از تفاسیر قرار می‌دهید و ارزیابی شما از آن چیست؟
ـ تفسیر مرحوم دکتر مصطفی خرم‌دل (رحمة‌الله علیه) در زمره‌ی ترجمه‌های تفسیری قرآن کریم قرار می‌گیرد. ایشان از عالمان متدین، متعبد، دانشمند و فرهیخته‌ی روزگار خود بودند. اثر عربی ایشان با عنوان «المقتطف» و اثر فارسی‌شان با عنوان «تفسیر نور» شناخته می‌شود.
متن عربی المقتطف بدون ترجمه است و همان‌گونه که اشاره شد، به‌عنوان متن درسی در دانشگاه‌ها بسیار مناسب است؛ زیرا مختصر، دقیق و آموزشی است. اما تفسیر نور که به زبان فارسی نگاشته و توسط نشر احسان منتشر شده، در دسته‌ی ترجمه‌های تفسیری جای می‌گیرد.
ارزیابی کلی اینجانب درباره‌ی این اثر آن است که تفسیر نور از جمله بهترین نمونه‌های ترجمه‌ی تفسیری قرآن به زبان فارسی است. این اثر در عین سادگی و اختصار، از دقت و عمق علمی بالایی برخوردار است و می‌تواند منبعی مفید برای فهم معنای آیات در کنار تفسیرهای بزرگ‌تر باشد.
بنده دو مقاله‌ی مفصل در نقد و بررسی تفسیر نور در مجله‌ی ترجمان وحی نوشته‌ام و حتی یک دوره ویراستاری علمی بر آن انجام داده‌ام. هرچند نمی‌دانم مرحوم دکتر خرم‌دل در زمان حیات خود تا چه اندازه از پیشنهادهای ویراستاری اینجانب را در چاپ نهایی اعمال کردند، اما به هر حال، این اثر را می‌ستایم و همواره به طلاب و دانشجویان توصیه کرده‌ام از ترجمه و تفسیر فارسی «نور» بهره بگیرند؛ زیرا از نظر وضوح، دقت و روش تفسیری، اثری درخور و ارزشمند است.
 
۶. لطفاً درباره‌ی کتاب خود با عنوان ترجمه‌های ممتاز قرآن در ترازوی نقد توضیح بفرمائید.
ـ این کتاب را سال‌ها پیش تألیف کرده‌ام و در چاپ‌های بعدی، آن را تکمیل و با عنوان «پژوهشی در ترجمه‌های برتر قرآن کریم» منتشر کرده‌ام. این اثر در حدود پانصد صفحه و به‌صورت گالینگور توسط نشر کتاب مبین چاپ شده است. در حقیقت، «پژوهشی در ترجمه‌های برتر قرآن کریم» نسخه‌ی تکامل‌یافته‌ی کتاب «ترجمه‌های ممتاز قرآن در ترازوی نقد» است.
در این اثر کوشیده‌ام تا بهترین ترجمه‌های معاصر قرآن کریم را مورد نقد و بررسی قرار دهم. از جمله ترجمه‌های آقایان خرمشاهی، گرمارودی، خرم‌دل، فیض‌الاسلام، استاد ولی، عبدالمحمد آیتی و دیگر مترجمان برجسته در این پژوهش بررسی و ارزیابی شده‌اند.
به باور من، این اثر از نظر روش‌شناسی و تحلیل تطبیقی ترجمه‌ها اهمیت ویژه‌ای دارد و شایسته است قدر آن دانسته شود. در حال حاضر، کتاب چاپ نمی‌شود، اما اگر ناشری تمایل به انتشار آن داشته باشد، نسخه‌ی کامل و آماده‌ی چاپ آن در اختیار ناشران قرار خواهد گرفت؛ چراکه به‌سبب برخی اختلافات با ناشر پیشین، امتیاز کتاب را بازپس گرفته‌ام.
۷ـ در میان ترجمه‌های فارسی کدام آثار را می‌توان از نظر دقت، امانت‌داری و روانی برتر دانست؟
ـ به نظر اینجانب، ترجمه‌ی قرآن کریم اثر آیت‌الله صالحی نجف‌آبادی از جمله ترجمه‌های بسیار امانت‌دار، روان و دقیق است. این ترجمه با ویراستاری اینجانب منتشر شده و به‌راستی باید اذعان کرد که در آن، اصل امانت‌داری در انتقال معنا و نیز روانی نثر فارسی به‌خوبی رعایت شده است. این اثر توسط نشر نی به چاپ رسیده و از ترجمه‌های درخور توجه و ارزشمند معاصر به شمار می‌آید.
افزون بر این، ترجمه‌های دیگری نیز وجود دارند که از نظر دقت و زیبایی زبانی قابل تقدیرند؛ از جمله ترجمه‌های آقایان خرمشاهی، گرمارودی، حسین استاد ولی و عبدالمحمد آیتی. به‌ویژه ترجمه‌ی مرحوم عبدالمحمد آیتی از نظر نثر فارسی بسیار روان و خوش‌خوان است. در همین زمینه نیز دو مقاله‌ی تحلیلی و انتقادی درباره‌ی ترجمه‌ی آیتی نگاشته‌ام که در مجلات تخصصی منتشر شده است.
 
٨ـ. مترجمان قرآن را می‌توان از چه دیدگاه‌های دسته‌بندی کرد؟ آیا بیشتر آن‌ها متن‌محور یا مؤلف‌محور توضیح بفرمایید.
به‌طور کلی، نوع نگرش و دیدگاه مترجمان قرآن نقش تعیین‌کننده‌ای در سبک و شیوه‌ی ترجمه‌ی آنان دارد. هر مترجم بر اساس گرایش فکری و معرفتی خود به سراغ قرآن می‌رود، ازاین‌رو ترجمه‌ها نیز گوناگون‌اند:
  • مترجمی که نگاه عرفانی دارد، ترجمه‌اش رنگ و بوی عرفان می‌گیرد؛
  • مترجم با دیدگاه ادبی، به ظرافت‌های زبان و بلاغت قرآن توجه دارد؛
  • مترجم با گرایش فلسفی، ترجمه‌ای استدلالی و عقل‌گرایانه ارائه می‌دهد؛
  • مترجمی که دیدگاه اجتماعی دارد، قرآن را از منظر جامعه و اصلاح امت می‌نگرد، چنان‌که در ترجمه‌ها و تفاسیر المنار و المیزان به‌خوبی مشاهده می‌شود؛
  • و مترجمان با نگاه کلامی، مانند امام فخر رازی در مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر) و سید محمود آلوسی در روح المعانی، جنبه‌های اعتقادی و الهیاتی آیات را برجسته کرده‌اند.
در ارزیابی علمی، می‌توان گفت سه تفسیر بزرگ اهل سنّت ـ یعنی التفسیر الکبیر فخر رازی، روح المعانی آلوسی و المنار رشید رضا ـ هر سه نقشی بنیادین در شکل‌گیری و جهت‌گیری فکری علامه طباطبایی در نگارش تفسیر المیزان داشته‌اند.
چراکه هر سه مفسر در خلال تفسیر خود، نقدهایی بر دیدگاه‌های شیعه مطرح کرده‌اند و علامه طباطبایی در المیزان، با روش استدلالی، فلسفی و برهانی به پاسخ‌گویی به آن‌ها پرداخته است. به همین سبب، المیزان صورتی استدلالی، تحلیلی و منظم به خود گرفته و از این سه تفسیر کلاسیک اهل سنّت تأثیر پذیرفته است.
۹ـ. ترجمه‌های قرآن در میان عالمان اهل سنّت و اهل تشیع چه تفاوت‌هایی دارند؟
به‌نظر بنده، میان تفاسیر و ترجمه‌های ادبی قرآن، تفاوت ماهوی وجود ندارد؛ اختلاف‌ها بیشتر در زاویه‌ی نگاه و روش مفسران و مترجمان است. در واقع، اصل کار در همه‌ی تفاسیر و ترجمه‌های ادبی یکی است، اما سطوح و مراتب آن‌ها متفاوت است؛ برخی از حیث نثر و ظرافت‌های بلاغی برجسته‌ترند و برخی از جهت تحلیل‌های نحوی و معنایی.
چه در میان مفسران شیعه و چه در میان اهل سنّت، نمونه‌های درخشانی از این نوع تفسیرها وجود دارد. برای نمونه:
  • تفسیر مجمع‌البیان اثر طبرسی در میان شیعه، از برجسته‌ترین آثار ادبی و جامع تفسیری است که در عین استواری علمی، نثری روان و روش‌مند دارد.
  • در میان اهل سنّت، تفسیر التحریر و التنویر اثر شیخ محمد طاهر بن عاشور، فقیه و مفسر بزرگ تونسی، از مهم‌ترین نمونه‌های تفسیر ادبی ـ تحلیلی است. این تفسیر از لحاظ عمق زبانی، انسجام ساختاری، و تحلیل‌های نحوی و بلاغی جایگاه ممتاز دارد.
به باور من، این دو تفسیر ـ یعنی مجمع‌البیان و التحریر و التنویر ـ از بهترین و جامع‌ترین تفاسیر ادبی قرآن کریم‌اند و شایسته است که طلاب، پژوهشگران و مترجمان قرآن کریم توجه ویژه‌ای به آن‌ها داشته باشند؛ زیرا این دو اثر، علاوه بر ارزش زبانی و ادبی، از نظر جامعیت، دقت تفسیری و انسجام فکری نیز در زمره‌ی برترین منابع در حوزه‌ی مطالعات قرآنی به‌شمار می‌آیند.
 
۱۰. آیا به شعر و ادبیات کردی علاقه دارید؟ در میان شاعران و نویسندگان کرد، به آثار چه کسانی بیشتر گرایش دارید؟
به‌لحاظ زبانی، من تسلط کامل بر کردی سورانی و هورامی ندارم، زیرا زبان مادری‌ام کردی بیجاری است که در واقع از شاخه‌ی لهجه‌های گروسی به شمار می‌آید. این گونه‌ی زبانی ویژگی خاصی دارد و می‌توان گفت تقریباً یک‌سوم واژگان آن فارسی است یا از فارسی تأثیر پذیرفته است. ازاین‌رو کردی بیجاری نوعی لهجه‌ی میانه است که هم به فارسی نزدیک است و هم با شاخه‌های کردی دیگر پیوند دارد.
در سال‌های اخیر، جوانان بیجاری در حوزه‌ی شعر کردی فعالیت چشم‌گیری داشته‌اند. از میان آنان می‌توان به آقای حسن معمار اشاره کرد که اشعارش از حیث مضمون و زبان درخور توجه و ستایش است.
البته باید توجه داشت که تنوع زبانی در میان کردها بسیار بالاست. مثلاً:
  • کردی مهاباد با کردی بیجار و سقز تفاوت آشکاری دارد،
  • کردی خراسان با کردی کردستان از لحاظ واژگان و آواها بسیار متفاوت است،
  • کردی ارومیه از دشوارترین گونه‌هاست و فهم آن برای گویشوران دیگر شاخه‌ها گاهی مشکل است،
  • و در نهایت، کردی هورامی مریوان ساختار زبانی بسیار ویژه‌ای دارد که با سورانی و کرمانجی متفاوت است و حتی برخی آن را از کهن‌ترین و اصیل‌ترین شاخه‌های زبان کردی می‌دانند.
به‌طور کلی، می‌توان گفت زبان کردی، مجموعه‌ای از لهجه‌ها و گویش‌های هم‌خانواده ولی متنوع است که در عین اشتراک فرهنگی، تنوع ساختاری قابل‌توجهی دارند؛ و این تنوع، یکی از جلوه‌های غنای فرهنگی و تاریخی مردم کرد به شمار می‌آید.
 
۱۱. در پایان، لطفاً برای مخاطبان ما را با مهم‌ترین آثار و تألیفات گران‌سنگ خود آشنا بفرمایید.
ـ بنده مجموعاً چهل و شش اثر دارم که یکی از آن‌ها شامل سیصد مقاله در دانشنامه معاصر قرآن است؛ در واقع این سیصد مدخل قرآن را شامل می‌شود. علاوه بر آن، پنجاه مقاله متفرقه در موضوعات گوناگون نیز نگاشته‌ام.
یکی از آثار من، ترجمه‌ی قرآن است که شامل ترجمه تحت‌اللفظی است و توسط نشر احسان چاپ شده و همچنین ترجمه تطبیقی است که توسط نشر نی در تهران منتشر گردیده است. در زمینه قرآن‌پژوهی نیز چند اثر قابل توجه دارم؛ از جمله کتاب «از دولت قرآن» که به نظر من اثری مفید و قابل استفاده است.
از دیگر آثار من، کتاب «سیمای بیجار گروس و مشاهیر آن» است که شامل نهصد و پنجاه صفحه است. چاپ اول این کتاب توسط دانشگاه کردستان انجام شد و چاپ دوم آن در تهران تحت نظر نشر احسان منتشر گردید. این کتاب، به عنوان منبعی در حوزه کردستان‌شناسی مورد توجه قرار گرفته است.
بخش دیگری از فعالیت‌های بنده، ویراستاری و تصحیح کتاب‌هاست؛ تاکنون حدود بیست کتاب را ویراستاری و تصحیح کرده‌ام که از آن جمله هشت ترجمه قرآن بوده است. همچنین پنج کتاب از آثار علامه آیت‌الله شیخ فاضل گروسی، که مقبره ایشان در بیجار واقع است، را احیا کرده‌ام.
یکی دیگر از آثارم، کتاب «سبک زندگی پیشوایان و گفتارشان درباره چهارده معصوم» است که بر اساس منطق شیعه نگاشته شده و همچنین کتاب «ارکان دین» در اصول عقاید به زبان فارسی است که به زبان ساده تحریر گردیده و بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این دو کتاب توسط نشر بهنشر آستان قدس رضوی منتشر شده‌اند. علاوه بر این، مقالات مختلفی نیز در مجلات منتشر کرده‌ام و همچنان در حال فعالیت در این حوزه هستم، ان‌شاءالله خداوند قبول کند.
آنچه برای من اهمیت ویژه دارد، مسئله تقریب و رفع اختلاف مذهبی است. در این زمینه، باید تاکید کنم که ترجمه قرآن نه شیعی است و نه سنّی؛ اگر اختلافی وجود دارد، این اختلاف صرفاً ادبی است. در ترجمه قرآن، مذهب نقشی ندارد. در تفسیر هر یک از مفسران، عقیده شخصی آنها ممکن است بر برخی آیات اعمال شود، ولی به طور کلی ترجمه قرآن، چه توسط شیعه و چه توسط سنّی، تفاوتی با هم ندارد. حتی در موارد اختلاف نظر، این اختلاف غالباً ادبی است، مانند برخی اختلافات در آیه وضو؛ در این مورد، اقوال مختلف از سوی مفسران و صحابه و تابعین نقل شده است و خود طبری نیز این اقوال را در تفسیر خود ذکر کرده است.
ما نباید به قرآن از دیدگاه مذهبی نگاه کنیم. قرآن کتابی بی‌نظیر، الهی و آسمانی است که همه امت اسلام باید به آن تمسک جویند:
«وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا»
کسی که روح قرآن را درک کند، تنها به قرآن توجه دارد. حتی حدیث نیز باید منطبق بر قرآن باشد؛ هر حدیثی که توسط محدثان نقل شده باشد، چه شیعه و چه سنّی، اگر مخالف قرآن باشد، قابل پذیرش نیست. محور اصلی، قرآن است؛ اصل قرآن، زندگی‌نامه قرآن و حیات اجتماعی در قرآن است.
والسلام علیکم و رحمة الله





ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
چاپ
نسخه چاپی


نظر کاربران


نظر خود را براي ما ارسال كنيد