تاريخ: ۲۶ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۵۷ | بازدید: 818 نظرات: 0 کد مطلب: 25170 |
در روزگاری که انسانیت و فروتنی به ندرت در کنار علم مینشینند، نام دکتر عباسیراد بهعنوان نمادی از عشق، ایمان و خدمت، در دل مردم مهاباد و حومه جاودانه شده است. او تنها پزشکی برجسته نبود؛ بلکه انسانی وارسته، مؤمنی خالص، و آموزگاری فرهیخته بود که دانش و معنویت را در مسیر خدمت به انسانها در هم آمیخت.
درگذشت او، خاموشی چراغی بود که سالها با نور معرفت و مهر، خانهی دلهای بسیاری را روشن کرده بود. جامعهی پزشکی، فرهنگی و مردمی مهاباد، با فقدان او یکی از ستونهای استوار اخلاق و خدمت را از دست داد.
طبیبی با رسالتی الهی
دکتر عباسیراد در حرفهی خود، طبابت را فراتر از درمان میدید؛ او خدمت به انسان را عبادتی عاشقانه میدانست. نگاهش به بیمار، نگاهی سرشار از احترام، مهربانی و کرامت بود. او پیش از هر نسخه، با لبخند و آرامش خویش دل بیماران را درمان میکرد. برای او پزشکی، پیوندی بود میان علم و عشق؛ میان تخصص و انسانیت.
او بارها در سخنان خود یادآور میشد که: «پزشکی اگر با مهر و معنویت همراه نباشد، تنها دانشی بیجان است.» و بیتردید، او خود روح زندهی این باور بود.
چهرهای علمی، اخلاقی و مردمی
در حوزهی علمی، دکتر عباسیراد از چهرههای برجسته و مورد احترام جامعهی پزشکی بود. دقت علمی، تجربهی عمیق، و تعهد به اصول حرفهای، از او شخصیتی ساخته بود که همکارانش همواره به او به عنوان الگویی از صداقت و توانایی مینگریستند. با وجود جایگاه علمی و اجتماعیاش، هیچگاه از مردم فاصله نگرفت. سادهزیستی، تواضع و مهربانیاش زبانزد خاص و عام بود.
او در هر فرصت، تلاش میکرد تا لبخندی بر چهرهی نیازمندان بنشاند و دردی از دل آنان بکاهد. در کارهای خیر پیشقدم بود، به بیماران بیبضاعت کمک میکرد و هیچگاه در برابر رنج انسانها بیتفاوت نماند. او در تأمین دارو برای بیماران نیازمند، پیگیری روند درمان آنان و کمک به هزینههای درمانیشان نقشی فعال و پدرانه داشت. بسیاری از خانوادهها هنوز از او به عنوان فرشتهای یاد میکنند که در سختترین لحظات زندگی، بیمنت و با رویی گشاده به یاریشان شتافت.
نقش معنوی و فرهنگی؛ بنیانگذار «جمعیت نورافزای مهاباد»
از وجوه درخشان زندگی دکتر عباسیراد، نقش پرثمر او در تأسیس و گسترش جمعیت نورافزای مهاباد بود؛ نهادی فرهنگی، اجتماعی و معنوی که با هدف ترویج اندیشههای مثبت، آرامش درون، و همزیستی انسانی شکل گرفت. او باور داشت جامعهای سالم، تنها به جسمهای تندرست نیاز ندارد، بلکه به روحی آرام و ذهنی آگاه نیز محتاج است.
او به زیبایی باور داشت که: «پزشکی برای جسم، و مدیتیشن برای روح است؛ و انسان زمانی کامل میشود که جسم و جان، هر دو در آرامش باشند.»
الگویی برای نسلها
دکتر عباسیراد با زندگی پربار خود، الگویی ماندگار از علم، ایمان، اخلاق و عشق به انسان آفرید. او نشان داد که میتوان هم پزشک بود و هم معلم آرامش؛ هم عالم بود و هم خادم مردم. شاگردان، همکاران و بیمارانش، او را نه تنها به عنوان طبیبی حاذق، بلکه به عنوان معلمی فروتن و انسانی روشنضمیر به یاد میآورند.
او با رفتارش درس داد که خدمت صادقانه، بالاترین عبادت است؛ و با ایمانش نشان داد که معنویت، ریشهی همهی داناییهاست.
یادش همیشه زنده است
اگرچه دکتر عباسیراد دیگر در میان ما نیست، اما اثر وجودی او در شهر مهاباد همچنان جاری است؛ در دل مردمی که با مهربانیاش زیستند، در شاگردانی که از خرد و معرفتش بهره بردند، و در نسلی که از نور اندیشهاش راه میگیرد.
روحش شاد و نامش جاودان باد. باشد که خاطرهی او، چراغ راهی باشد برای تمام آنان که در مسیر علم، ایمان و انسانیت گام برمیدارند؛ راهی که دکتر عباسیراد با عشق آغاز کرد و با مهر و معنویت تا همیشه ادامه خواهد داشت.
![]() |