تاريخ: ۱۳۹۵ دوشنبه ۳۰ اسفند ساعت ۱۱:۵۳ بازدید: 1705      نظرات: 0      کد مطلب: 3475

پیشینه‌ی نوروز و آداب و رسوم اصیل آن در کوردستان


یک پژوهشگر کوردستانی گفت: به اذعان بسیاری از اسطوره شناسان ایران، رسم نوروز کوردها از دست نخورده‌ترین و اصیل‌ترین رسوم باستانی است.

جمال احمدی آیین ، در خصوص پیشینه نوروز و آداب و رسوم کهن و اصیل آن، اظهار کرد: در مورد نوروز اولین چیزی که مورد بحث است این است که چرا نوروز برای ما ایرانی‌ها و به خصوص کوردها بسیار بااهمیت بوده است، برای درک این مطلب باید به تاریخ بسیار دور برگردیم و این مهم که ما کُردها چرا زاگرس‌نشین بوده‌ایم.

چرا نوروز برای کوردها با اهمیت‌ بوده است؟

وی افزود: اگر روی نقشه به فلات ایران بنگریم، دشت پهناوری مشاهده می‌شود که تنها دو رشته کوه البرز و زاگرس در آن وجود دارد؛ رشته کوه زاگرس که منطقه‌ای فوق العاده وسیع است، از ترکیه تا تنگه‌ی هرمز به طول 1200 کیلومتر امتداد دارد که با ارتفاع مناسب به نسبت دشت‌های پیرامون و تنوع زیستی گوناگون و انبوه محصولات گیاهی و دارا بودن امکان ظرفیت‌های کشاورزی و تولید غذا، مکان مناسبی برای زیستن بوده است اما رشته کوه البرز که تا حدودی کوچکتر از زاگرس است و حالت صخره‌ای دارد به همین جهت امکان زندگی در آن بسیار کمتر بوده است و به نسبت زاگرس دارای تراکم جمعیت اندکی بوده است.

وی ادامه داد: تمدن‌های بومی که در زاگرس بودند، دچار مسئله‌ای شدند که بعدها در اواخر عصر مس تشدید شد، در این دوره مدت 500 سال بارندگی مدام و به وجود آمد که در حافظه‌ی اساطیری بشر از آن به طوفان نوح یاد می‌شود و در این بارندگی طولانی مدت، بسیاری از دشت‌های فلات ایران به زیر آب رفت. دشت‌ها مملو از دریاچه‌های ریز و درشت و باتلاق‌ها و رودخانه‌های غیرقابل عبور شد که امکان ادامه‌ی زندگی در آن را از بشر گرفت به این ترتیب بشر مجبور شد از دشت‌ها عقب‌نشینی کرده و به کوه‌های زاگرس و البرز پناه آورد. در این حالت تصور کنید بشر شش هزار سال قبل که ابزار بسیار اندکی دارد و بسیاری از مهارت‌های ابزارسازی، غذاسازی، ذخیره‌ی غذا که بشر امروزی به آن دست پیدا کرد را نداشته است، چگونه در کوه‌های سرد زندگی می‌کرده است. در این عصر وقتی سرما می‌رسید، بشر دچار مشکلات زیادی می‌شد علاوه بر مشکل تهیه‌ی غذا که همه‌ی پوشش گیاهی کوه و کوهپایه‌ها به زیر برف می‌رفت دچار سرمای کوهستان می‌شدند، چون نه لباس مناسب داشت و نه حیوانی برای تغذیه، و بسیار اوقات گرفتار حیوانات درنده می‌شدند که در آن زمان بسیار زیاد بودند؛ با این اوصاف تصور کنید زندگی برای بشر این دوره تا چه اندازه سخت بوده است. در زمستان‌های آن دوره بسیاری از انسان‌ها می‌مردند و آنان که زنده می‌ماندند، پیکر نیمه جان و گرسنه‌‌ی خود را به بهار می‌رساندند.

احمدی آیین افزود: مهارتی که بشر زاگرس‌نشین تا آن زمان در پاسخ به نیازهایش به آن دست پیدا کرده بود این بود که حیوانات گوناگون و مفید را اهلی کردند و چون در فصل زمستان پوشش گیاهی وجود نداشت و به دست آوردن غذا از طریق شکار بسیار مشکل می‌شد، پیشتر مازاد شکار حیوانات را ذخیره می‌کردند تا در زمستان مورد استفاده قرار گیرد. به این صورت مجبور شدند حیوان را اهلی و نگه داری کنند و این نگه داری حیوانات منجر شد که اهلی کردن حیوانات را بیاموزند. سپس توانستند به تدریج گیاه را اهلی کنند چون نیاز داشتند گیاهان را از راه دور آورده و ذخیره کند و این ذخیره‌ی گیاه منجر به کشف این مهم شد که گیاه را هم می‌توان اهلی کرد و به این وسیله کشاورزی را آموختند. در پاسخ به نیازهایشان به مهارت‌های خانه سازی و بافندگی انواع پارچه و فرش و زیرانداز و نیز خواص گیاهان طبیعت دست یافتند. مهارت‌هایی که اقوام دشت‌نشین فاقد آن بودند که تنها از راه شکار معیشت می‌کردند و به آن نیازی نداشتند.

این پژوهشگر کُرد ذکر کرد: همچنین آموختند آتش را حفظ و نگهداری کنند؛ اهمیت آتش در ایجاد گرما در زمستان‌های سرد آن روزگار و ابزارسازی و غذاسازی و حفاظت در برابر حملات حیوانات درنده اهمیت بسزایی داشت از آنجا که برپاکردن و ایجاد آتش با ابزارهای اندک آن زمان، بسیار سخت بود، ناچار بودند آتشی را که برافروخته بودند، پاسبانی کرده و از خاموش شدن نگهداری کنند، به همین دلیل کسانی در قبیله‌ها و خانواده‌ها به صورت تمام وقت مأمور پاسداری و نگهبانی از آتش بودند. نگهبانی از آتش به امر مقدسی بدل شد.

احمدی آیین عنوان کرد: هنگامی که سرمای زمستان کاسته می‌شد و سبزه‌های پیرامون در می‌آمدند، مردم از غارها و خانه‌های کوچک خود بیرون می آمدند، و این در حالی بود که به دلیل سرما و حمله‌ی حیوانات وحشی و نیز گرسنگی، بسیاری از آنها مرده بودند؛ بنابراین با این وضعیت، آمدن فصلی نو و تازه شدن طبیعت برای آنها بسیار خوشایند بوده است. تغییر فصل و رویش سبزه و ایجاد مقدمات تغییر طبیعت برای بشری که زمستان را با چنین وضعیتی طی کرده است، بسیار خوشایند و مطلوب بود چون طبیعت مرده، دوباره زنده می‌شد و به زایش و دگرگونی دوباره‌اش می‌پرداخت. لذا آمدن این فصل تازه برایشان مقدس بود و به شکرانه‌ی این زایش دوباره‌ی طبیعت، آتشی را که تا آن زمان نگه داشته بودند، آورده و به دور آن جشنی برپا می‌کردند؛ بنابراین آتش به دلیل تاثیرگذاری شدید بر زندگی افراد، نمادی مقدس بود.

وی گفت: به تدریج بعد از عصر مس که بارندگی‌ها به تدریج کم و کمتر شد، دشت‌ها اندک اندک خشکیدند و حیوانات پایشان به دشت باز شد و بشر که مشغول شکار این حیوانات بود به دنبال آنها به دشت‌ها روی آورد. شواهد نشان می‌دهد اولین دشتی که بشر بعد از پایین آمدن از زاگرس در آن سکونت کرد، جلگه‌ی خوزستان بود، این جلگه آنقدر حاصلخیز و عالی بود که بشری که کشاورزی و بافندگی و رمز و رازهای خواص گیاهان را آموخته بود، مهارت‌های خود را به این جلگه برد و تمدن بین النهرین را تشکیل داد.

نوروز از حافظه تاریخی بشر پاک نشد

وی با اشاره به اینکه بشر پس از مهاجرت به دشت‌ فرهنگ نوروز را با خود به میان دشت‌ها برد و در فلات ایران پراکنده کرد، گفت: این نوروز در تمدن‌های ایجاد شده در دشت‌ها حرمت و اهمیت خود را حفظ کرد، نوروز به هیچ عنوان از حافظه تاریخی بشر پاک نشد و برایشان محترم بود. اما به تدریج زمان برگزاری نوروز دقیق و مشخص‌تر شد و نظم پیدا کرد.

رویش سبزه نماد آمدن نوروز در گذشته بوده است

این پژوهشگر کُردستانی عنوان کرد: در تاریخ دور، روز مشخصی برای نوروز وجود نداشته و هر منطقه‌ای به محض مشاهده رویش سبزه، آمدن فصل جدید را جشن می‌گرفتند.

وی افزود: در گذشته‌ی باستان؛ سال فقط دارای دو فصل سرد و گرم بود که گاه فصل سرد 9 ماه طول می‌کشید اما امروزه به دلیل گرمتر شدن زمین در طول تاریخ، ماه‌های سرد کاهش یافته است.

فلسفه نوروز زودهنگام روستاهای «دیوه‌زناو» و «پالنگان» در کردستان

احمدی آیین در خصوص نوروز زودهنگام در روستاهای کردستان هم گفت: با توجه به اینکه از ابتدا، رویش سبزه در دشت و کوه ها خبر از آمدن بهار می‌دادند، هم اکنون هم در بسیاری از روستاهای کردستان نوروز بر اساس رویش سبزه جشن گرفته می‌شود، در روستاهایی نظیر «دیوزناو» و «پالنگان» به ترتیب در روزهای یکم و پانزدهم اسفند جشن نوروز برگزار می‌شود و برگزاری آیین نوروز در این زمان به این دلیل است که بر اساس تقویم نبوده و رویش سبزه را آغاز فصل نو می‌دانند.

وی بیان کرد: اما بعدها که تقویم خورشیدی دقیق ابداع شد از آن زمان، روز اول سال و نوروز بر اساس تقویم جشن گرفته می‌شود.

این پژوهشگر کُرد، ادامه داد: به دستور جلال الدین ملکشاه؛ عمر خیام با تدوین تقویم، مبنای دقیقی برای روز اول سال پیدا کرد. او که منجم و ریاضیدان بزرگی بود. عبور خورشید از مدار نیمکره جنوبی به نیمکره شمالی را که در اصطلاح نجومی به آن اعتدال ربیعی می‌گویند که از آن لحظه به بعد زاویه‌ی تابش خورشید تغییر می‌کند و اندک اندک بر حرارت تابش او افزوده‌تر می‌شود را مبنای آغاز سال و نوروز قرار داد و با محاسبه‌ی دقیق توانست زمان دقیق آغاز یک گردش خورشیدی را به دست بیاورد.

سنت رویاندن سبزه برای نوروز چرا ابداع شد؟

وی گفت: از وقتی که نوروز بر اساس تقویم تعریف شد، مشکلی ایجاد کرد که بعضی سال‌ها، زمستان طولانی‌تر بود و در واقع در بعضی مناطق که تا خرداد ماه هم برف روی زمین بود، سبزه‌ای برای نوید فرا رسیدن نوروز وجود نداشت، بنابراین برای حل این مشکل هم ابتکاری به خرج دادند و آن رویاندن سبزه در خانه و در ظرفی کوچک برای استقبال از نوروز بود. این اتفاق رفته رفته به سنت تبدیل شد و با وجود اینکه در هنگام نوروز حتی سبزه در طبیعت هم روئیده باشد، اما همچنان سبزه و یا همان سمنی در خانه  رویانده می‌شود و بر سر سفره‌ی نوروز آورده می‌شود.

سفره هفت سین در دوره باستان وجود نداشته است

وی با اشاره به اینکه سفره هفت سین در دوره‌ی باستان وجود نداشته است، گفت: مردم این عصر، وقتی نوروز را جشن می‌گرفتند چند محصول ساده‌ی طبیعت را در سفره‌ی شادی‌شان تزیین می‌کردند اما تصور می‌رود که  لزوماً هفت مورد نبوده و در واقع نمی‌توان گفت که الزاماً همه‌ی آنها با حرف «س» آغاز شده باشد. به جز چند شهر کُردنشین که بعضی خانواده‌ها سفره‌ی هفت سین می‌چینند اما در اغلب منطقه‌های کردنشین چیزی به نام سفره هفت سین و ماهی و ساعت و سکه و این مسایل وجود ندارد. تصور می‌رود که هفت سین به شکل امروزی آن، در قدیم وجود نداشته و بدعت چند صد ساله‌ی این اواخر ما بیش نیست.

آتش روشن کردن در نوروز به معنای پرستش آن نیست

احمدی آیین عنوان کرد: برخلاف برخی مناطق ایران که در چهارشنبه سوری آتش برپا می‌کنند، ما کُردها دقیقا روز نوروز آتش روشن کرده و جشن می‌گیریم و همزمان با روشن شدن آتش رقصی آیینی و بزمی هم اجرا می‌شود و در واقع نوروز کُردها به جز آتش، چیز دیگری نداشته است.

وی اعلام کرد: این کار به معنای پرستش آتش نیست، بلکه به دلیل تاثیرات فوق العاده‌ای بوده است که آتش در روزگار قدیم در زندگی بشر داشته و یکی از دستاوردهای مهم بشریت بوده است.

آیین چهارشنبه سوری در کردستان قدیم

وی همچنین در خصوص چهارشنبه سوری در کردستان هم گفت: در کردستان علاوه بر این موارد؛ رسم دیگری داشتیم به نام «چهارشنبه کوله» یا چهارشنبه سوری؛ از گذشته چهارشنبه به شب دیو و نحسی و پلیدی مشهور بوده و کُردها آخرین چهارشنبه سال خانه را جارو می‌کردند نحسی، پلیدی و آلودگی خانه را با آن جارو بیرون می‌ریختند، سپس جارو را در کوزه‌ای قدیمی آتش زده و خاکستر ناشی از سوزاندن پلیدی‌ها را با همان کوزه در بیرون از خانه آن را به زمین می‌کوبیدند تا بشکند. این تنها رسم چهارشنبه سوری کُردها بوده است و این روز به هیچ عنوان با آتش بازی همراه نبوده است.

پیشینه واژه‌ی نوروز

این پژوهشگر کردستانی در خصوص ریشه‌ی واژه‌ی نوروز هم عنوان کرد: کُردها و فارس‌ها ریشه‌ی زبانی مشترکی دارند و یکی بوده‌اند که به تدریج از نظر ساختار زبانی از هم فاصله گرفتند. زبان کُردی چون در کوه‌ها بود، آسیب بسیار کمتری دید اما زبان فارسی که در دشت‌ها بود، در حمله‌ی یونانی‌ها و اعراب و مغول‌ها و ترک‌های شرق دچار تغییرات وسیعی شد. در پیوستگی زبانی و نژادی کُردها با فارس، هیچ عجیب نیست که همه به آن نوروز می‌گویند و از واژه‌ی نوروز به معنای روز نو برای یاد کردن از این روز و آغاز فصلی جدید، استفاده کنند.

 منبع: ایسنا




ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
چاپ
نسخه چاپی


نظر کاربران


نظر خود را براي ما ارسال كنيد