تاريخ: ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۹:۸ | بازدید: 911 نظرات: 1 کد مطلب: 24516 |
عبدالقادر نیازی ـ شاعر، منتقد و کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی
اگر بتوان جایزە ادبی را بە منزلە بازنمود نوعی خوداگاهی ملی در نظر گرفت، قاعدتا باید ادبیات را نیز بە مثابە وضعیتی بە حساب اورد کە سویەهایی از رهایی بخشی را در خود حمل میکند. رهایی بخشی از نگرش ایدئولوژیک و البتە قدسیت زدە. انهم در شرایطی کە برگزاری جایزە ادبی، مدعای خوداتکایی محض باشد. در واقع وقتی از برگزاری یک جایزە ادبی مستقل کوردی یاد میشود، در اصل از چیزی بحث میشود که بنیانهای ایدئولوژیک ادبیات فرادست و خود ایدئولوژی اش را با چالش مواجە میکند نە اینکە بخشی از ادبیات خودی را نیز در محاق فرو ببرد. مهمترین خصوصیت جایزە ادبی کوردی در این وضعیت، نە دگر ایینی کە خود ایینی ست. بە این معنی کە وابستە بە شرایطی ست کە امکان عاملیت و فاعلیت بودگی را برای خود پدید میاورد. از این منظر جایزە قلم هەژار کە در دانشگاە سنندج برگزار شد، نتیجە اتفاقات مثبتی است کە درصدد بود از کنترل اگاهانەی ایدئولوژی و دولت و نهادهای متبوع بگریزد و در دام سطحی نگری، ابهام و داوریهای غیرحرفەای و شخص پرور نە اثرپرور نیفتد. گریز از مرکز بودگی ادبیات کوردی و بە تبع ان جایزە ادبی هەژار را اگر انطور کە الن بدیو میگوید بتوان بە رخداد نسبت داد، بدون شک میتوان تابع شرایطی قلمداد کرد کە پیشاپیش امکان بە تصور اوردنش توسط دیگری ممکن نیست. از این منظر اگر بە جایزە قلم هەژار بنگریم، درمی یابیم کە بە رغم الودگی نگرش کژتافتە ایدئولوژیک فرادست بە ادبیات، این جایزە بی بهرە از حقیقت نیز نیست. نە بە لحاظ ارایش اجزا و نە بە مثابە ساختار کلی و جهت گیری نظری اش و نە از این منظر کە طبق فراخوان و مانیفست خود، بە ایدئولوژی مقید نیست بلکە از ان جهت کە نیروی برامدە از ان، قسمی از رادیکالیسم نظری رهایی بخش را در خود حمل میکرد. برای ادبیات کوردی کە بە واسطە فرودست بودن و تلاش سیستماتیک برای قراردادنش در مغاک اقلیت بودگی، همیشە در محاق ایدئولوژی فرادست در رفت و امد بودە است، برگزاری جایزە ادبی مستقل هەژار، نه زیستی خوشمدارانە در تجربەای متافیزیکی، بلکه دگردیسی زمان به هستی است کە خود را بصورت تبدیل اکنون به هم اکنون نشان میدهد. با این براورد، اکنونیت در درون ادبیات کوردی، زمانی ست که از ایدئولوژی زدگی و مانورهای نابجای رسانەای میگریزد اما در زبان احیا میشود، جاری میماند و ادبیات همان میشود که میخواست. از این منظر جایزە قلم هەژار، بە شرط رعایت الزامات نظری و تئوریک و علمی و اکادمیک، مغلوب شدن امر واقع در برابر امر نمادین است کە نە تنها محصول تغییر کە خود نماد پدیداورندە تغییر نیز است کە درنهایت بە منزلەی امری درهم تنیدە و برهم کنش با فرماسیون اجتماعی فهمیدە میشود. چیزی کە جایزە قلم هەژار حداقل در بخش داوری شعر، فاقد عزم و جزم لازم برای محقق ساختن ان بود. تئودور ادورنو زمانی گفتە بود کە: شعر نوشتن بعد از اشویتس بربریت محض است. ظاهرا سالها بعد از ادورنو، سراغ مصداق این جملە مشهور و البتە مهم او را باید در بخش داوری شعر گرفت کە حتا یک کتاب شعر را لایق دریافت جایزە برگزیدە در بخش شعر قابل ندانستند و نسبت بە شعرزدایی افلاطونی از جمهوری ادبیات کوردی اهتمام ورزیدند. در اینکە شعر کوردی پذیرندە اسیبهای خیلی جدیست و باید بە کلی اسیب شناسی شود شکی نیست اما، نمیتوان انکار کرد کە فعالترین ژانر ادبیات کوردی در طول قرنهای متمادی شعر بودە است. چە ان هنگام کە احمد خانی در شعرهایش از استعمارشدن کورد سخن راند چە ان هنگام کە قانع و حاجی قادر کویی از ملت بعنوان مهمترین دغدغەهای شعریشان استفادە کردند و چە ان هنگام کە خود استاد هەژار لقب شاعر ملی اخذ کرد و چە انگاە کە شعر کوردی بعد از گۆران و سوارە، سبکها متفاوتی از جملە داکار، بەرەی چوار، نوێترخواز و فەراسپی و شێعری جیاواز و ... را تجربە کرد. با پیشینە محکمی کە شعر کوردی برای خود دست و پا کردە، عدم انتخاب حتی یک کتاب شعر در جایزە قلم هەژار، معلوم است انچنان هم دور از انتظار نبودە، انهم برای داورانی کە حتا بە اثار نیم نگاهی هم نینداختەاند. در هرحال اذعان بە اینکە عدم انتخاب اثر برگزیدە شعر در این جشنوارە، بدون شک هیچ چیزی از پرستیژ شعر کوردی نمیکاهد، نە توجیە پرستیژ ان و قدسیت بخشی نابجا بە ان، کە دیگری سازی و غیریت تراشی ست از ادبیات و بیشتر تنە بە تنە شعرزدایی نامعقول و ناشیانە و نااکادمیک از قسمی از هویت کوردی میزند تا رسمیت بخشی سلبی بە ان. بولدکردن صداهای تکراری در شعر کوردی برای چندمین بار متوالی، عدم انتخاب حتی یک کتاب شعر از شاعران جوان و سبکهای متفاوت و جذاب شعر کوردی و... نە تنها امکان رفع و دفع هرگونە نقدی را از داوری مبهم و پرشائبەی جایزە ادبی هەژار سلب میکند بلکە پروسەی جایزە قلم هەژار را بە تابوسازی و اسطورەتراشی بی مورد و فاقد موضوعیت و همچنین نوعی الهیات پادشاە گردانی و لیدرتراشی معطوف بە رانت ادبی سوق میدهد کە امکان جبران مافات و اسیبهای ان در ایندە اگر محال نباشد بدون شک دشوار خواهد بود. انگونە کە هارولد بلوم میگوید: گویی داوران و هیئت علمی و دبیرخانە جایزە قلم هەژار، شعر کوردی را بیرون از اضطراب و اضطرار زیبایی شناختی نگاە داشتە و ان را تافتە جدا بافتە ادبیات کوردی قلمداد کردەاند و این کار نتیجە بلافصل امادە نبودن ایشان برای اندیشیدن تدبیری دربارە شعر و اصالت و کوردیت و ادبیات کوردی ست. انطور کە از رفتار غیر علمی و غیراکادمیکی داوران جایزە قلم هەژار مشاهدە شد ظاهرا شعرای کورد کە اثارشان را بە دبیرخانە جایزە قلم هەژار سپردە بودند، نە متعهدان بە ادبیات کوردی یا قسمی اصالتی تاریخی، بلکە دشمنانی بودند پشت دروازەهای قلعە داوری کە برای نابودکردنشان چارەای جز حذف نبود. طرفە انکە جنس و نوع داوری جایزە قلم هەژار با ادعاهای رسانەای رئیس پژوهشکدە کوردستان شناسی و همچنین مسئول چاپ و نشر اثار استاد هەژار، روز رونمایی از فراخوان ان در 24 اذر سال گذشتە بە کلی متفاوت بود. با اینکە مجموعە دانشگاە کوردستان و پژوهشکدە کوردستان شناسی، نهایت تلاش خود را برای برگزاری هرچە بهتر برنامە مذکور کردە بودند اما رویکرد داوران و دبیرخانە و هیئت علمی و اجرایی جایزە قلم هەژار بە هیچوجە قابل دفاع نیست، انهم در شرایطی کە داوری جایزە، نوع و ارزش تعیین شدە جایزە و نوع و ارزش دادە شدە بە برندگان، بە کلی در تضاد با فراخوان ابتدایی و رسانەای جایزە قلم هەژار بود. هر چند ابهامات موجود چیزی از ارزش زحمات دانشگاە کوردستان، پژوهشکدە کوردستان شناسی و هیئتهای اجرایی و علمی نمیکاهد اما هرگز بە معنی علمی بودن و اکادمیک بودن بخش داوری شعر نیست. افتی کە مدتهاست بە جان ادبیات کوردی افتادەست...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع در دفتر هاژە در دسترس است.
![]() |