۱۴۰۴/۳/۱۲ ۲۱:۵۲
| تاريخ: ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۱:۳۲ | بازدید: 350 نظرات: 0 کد مطلب: 24512 |
اندکی تفکر در آموزش کنونی کشور و شهر عزیزمان مهاباد سرفراز و چند نکته مهم در مورد آموزش
کاوان بابان
در این روزگار از نظر بنده ،اگر بخواهم با مثالی واضح و سریع بحث را شروع کنم همانطور که یادتونه دانشگاه آزاد مهاباد زمانی پر از دانشجو بود حتی یادتون باشه به همت دکتر مجدی بزرگوار بیشتر از ۱۰۰۰ دانشجو در همین شهر دانشجو داشتیم ولی متاسفانه در این سالها این آمار به چند صد نفر دانشجو رسیده است ، حالا این سوال پیش می آید چی شد؟؟؟ آیا استادان کم گذاشتن یا دانشجویان سرد شدند طبق آمار و تحقیقات بنده دلیل اصلی این مسئله عدم بازدهی درآمد مدرک تحصیلی در بیرون جامعه فرهیخته مشاهده گردیده و این یعنی زنگ خطر جدی ، ولی دلیل بعدی این است که فضای دانشگاه نیز به فضایی سرد تبدیل گردید و این مسئله نیز دخالت داشت تا دانشجو کم شود ، حالا سوال اصلی و بحث اصلی مطلبمان آیا مدرسه نیز همچین میشود ؟؟؟؟؟با کمی تفکر در بطن اصلی مطلب به این نتیجه میرسید که دانش آموزان نیز کم کم درس خواندن را به اولویت هشتم تبدیل کرده اند و طبق آمار نیز میزان ترک تحصیل در شهرمان در سن پایین زیاد شده و جای تاسف دارد. حال چه باید کرد در بحث مدارس با شیوه های جدید نوین در تدریس و برقراری درست با دانش آموزان در بحث کلاسی و تدریس ایجاد فضای شادتر به ویژه در سن متوسطه اول که سن حساس و قابل بحثی است . مطمئنم هر دبیری در شغل خود بنا به دلایل مالی فشارهایی وارده دارد ولی در اصل وجدان کاری همه دبیران وظیفه داریم تا انقلابی نوین در شیوه تدریس ایجاد کنیم تا بتوانیم جلوی این ریزش دوری از تحصیل که زنگ خطر آن به صدا درآمده است را بگیریم هر چند جامعه ما استاد کار و کارگر هم لازم دارد ولی امیدوارم کارگری فرهیخته باشد تا بی سواد پس دوستان عزیز و بزرگوار همه ما مسئولیم اگر دانش آموزی ترک تحصیل میکند و ما به او میگوییم بازار آزاد خوب است برو پول پیدا کن آیا همه چی پول است لطفا دانش آموزان را حداقل تا دیپلم هدایت کنیم تا بتوانیم جامعه خود را فرهیخته کنیم زمانی در شهر مهاباد آدمهای فریخته بسیار زیاد بود و هست ولی اگر زنگ خطر را همانند دانشگاه جدی نگیریم جبران نمیشود.
معلمی امروز یک شغل نیست یک وظیفه نظامی است برای نجات زندگی دانش آموزان.
با روش آموزش قدیمی دانش آموزان کم کم از محیط آموزشی فرار میکنند و این زنگ خطر است همانند دانشگاه.
با سپاس فراوان مهندس کاوان بابان
