
اهتمام بە نگارش و درجِ خبر دریافت جایزەی فاخرِ «کتاب سال ایران»، توسط دکتر سید محمدخالد غفاری، بە واسطەی ترجمەی دانشنامەی پزشکی «کامل الصناعة الطبیه»، بە همراە شرحی از مراتبِ شناختِ پیشین اینبندە از جایگاە علمی و عربیدانیِ ایشان، کە باواسطه، و از زبانِ استاد ایشان و استادالاساتید ادب فارسی، عربی و تاریخ پزشکی، حضرت علامه دکتر مهدی محقق، در کنگرەای بینالمللی، شنیدە بودم، و ایشان پس از استماع مقالەی اینجانب در خصوص سبکشناسی تطبیقیِ: «ریاض الخلود»ِ علامە ملا ابوبکر مصنف چوری برای اینجانب نقل فرمودند؛ و در آستانەی اطلاعِعموم قراردادنِ این محتوای خبریِ مشروح توسط اینجانب، در اواخرِ بهمنماه 1403، در پایگاە خبریِ وزین و پر ارجِ «هاژە» و نیز بعدا" و با فاصلەی زمانی اندکی در « سقز رووداو»، موجب استقبال زایدالوصف و کممانندی از آن شد و در مدتزمانِ بسیار اندکی تعداد کثیری از خبرگزاریها، پایگاههای خبری و بە دنبال آن مطبوعات، آن را دقیقا" و طابق النعل بالنعل، از روی نوشتەی این بندە، و البتە با ذکر نام و عنوان اینجانب، نقل کردند؛ طوریکه جناب استاد دکتر سید محمدخالد غفاری، که قبل از نگارش محتوای خبریِ مشروحِ اینجانب، بە شهادتِ قاطبەی اهالی رسانە، نزد عامەی مردم و حتی عموم تحصیلکردگان و فرهنگیان و ارباب فرهنگِ منطقه بە غیر از تعداد قلیلی از خواصِ علم و فرهنگ شخصیتی کموبیش ناشناخته بودند؛ کم کم و بطور نسبی بە چهرەای شناختەشدە و آشنای عموم تبدیل گشت تا اینکه بعد از حدود یک هفته از نگارش آن محتوای رسانەای، شهرداری و شورای شهر سقز، در اقدامی پسندیدە، با بنر نگاشتەای از وی تجلیل کردند و نام و عنوان و جایگاه و پایگاە علمی و فرهنگی این دانشمند بزرگ، بیشتر در انظار و فضای عمومی، مطرح گردید. نهایتا" در این چند روز اخیر، خبری حاکی از تجلیل از مقام علمی ایشان توسط شهرداری و شورای شهر سقز، در چهارم خرداد در سینما مهر، در رسانه ها اعلان گردید؛ هرچند شأن و منزلت والای چنین فرزانگانی اجلّ ِ از تجلیل و بزرگداشت است و در واقع این ماییم کە نیازمند تجلیل و تبجیلِ این «سرمایەهای فرهنگی و نمادینِ»خود_در مفهومِ «بوردیو»یی «سرمایە»_هستیم.
در همین راستا، به چند نکتەی خطیر و وضرور اشارهای کوتاه و گذرا خواهم کرد:
1.تولید محتوای رسانەای در خصوص اخبار موفقیتهای علمی و فرهنگیِ بزرگانِ ما، بەخصوص اگر آن خبر در رابطە با موفقیت علمی و فرهنگیِ ورایِ حوزەی گفتمانِ ناسیونالیستی عامەگرا و خارج از عرصەی زبان و ادبیات و فرهنگِ کردی باشد، بسی بیاهمیت و غایب است، حتی اگر موفقیت در ترازِ کسب عنوان پرافتخارِ کتاب سال ایران نیز باشد؛
2. ناشناختە ماندن شخصیت علمی و فرهنگی رفیع و ارزشمندِ، امثال ِ دکتر سید محمدخالد غفاری، نزد عموم شهروندان و فرهنگیان و اهالی فرهنگ و ادب و عامەی مردم، قسمی بە سبب مناعتِ طبع و تواضع ذاتی و جبلی و دوری از خودنمایی و حتی اکراه از شهرت و شهرتطلبی این بزرگواران است؛ مقداری نیز بە واسطەی دوری این عزیزان از مسقطالراس و زادگاه خود و هجرت ایشان از دار و دیار خویش است؛ همچنین، بخشی بە سبب خارج بودن ایشان از دایرەی گفتمان ناسیونالیستی(نسخە و ورژنِ عامەگرای آن) و عدم فعالیت در حوزەی زبان و ادبیات و فرهنگ کردی است؛ و بخش قابل توجە آن بەسبب اهمال و کوتاهیِ ارباب رسانە و عدم رغبت و علاقەمندی حداقلی، بە جستجو در زندگانی و احوال و آثار و موفقیتهای علمی و فرهنگی این مفاخر و سرمایەهای فرهنگی و، بەتبعِ آن درج ِ اخبار غرورآفرینِ موفقیتها و کامیابیهای علمی و فرهنگیِ آنان است؛
3. هنگامی که به پیامدِ شگفتانگیزِ نگارش یک محتوای خبری رسانەای، همچون نگارش محتوای خبریِ مشروح و پیشگفتەی اینجانب، در رابطە با کسب جایزەی کتاب سال ایران توسطِ جناب دکتر غفاری، در پایگاە خبریِ وزین و پرارجِ «سقز رووداو»، توجە مینماییم کە بعد از قریب بە دو ماە، منجر و منتهی بە برگزاری همایش تجلیل و بزرگداشت برای این شخصیت فاخر و فخیم و این دانشمند بزرگ ولی(در آنزمان) ناآشنا و ناشناختە برای عامّەی شهروندان(بەغیر از شماری از خواصِ ارباب علم و فرهنگ) گردیده، این تجربەی رسانەای ارزندە و آموزنده، تلنگری را به پیکرەی گفتمانِ رسانەای ما وارد خواهد کرد و با زبان حال و قال یادآور میشود کە: تولیدِ خبر و تولیدِ محتوای رسانەای در خصوص سرمایەهای علمی فرهنگیِ این دیار و درج و ضبطِ اخبارِ موفقیتها و کامیابیهای علمی و فرهنگی آنان فارغ از تعلقخاطرشان بە هر گفتمانِ فکریای از اهمِ وظایف حرفەای یک رسانهی پیشرو و امروزین و از مسئولیتهای روشنفکرانهی عمومِ اهالی فرهنگ و قاطبەی شهروندانِ مسئولیتشناس و روشناندیش و دردمند و خبیر و بصیر است. همارە ایدون باد.
تذکارِ خیرخواهانە و آسیبشناسانه و کُلّی؛ و نە مِصداقی و مُوردی:
در کلیت خویش و همیشه و همه جا و بە عنوان یک «قاعدە»ی کلی، نفسِ برگزاری مجلس بزرگداشت و نکوداشت و همایشِ تجلیل و تبجیل، برای همەی فرزرانگان و خادمان راستینِ علم و فرهنگ و ادب و اندیشە بەویژە و بالاخص در کردستانِ عزیز و محروم و مظلوم و فرهنگ پرورمان پدیدەای بەغایت درجە میمون و متبرک و همایون و فرخندە است، و باید بە دستاندرکاران و بانیان و حامیان این گونە مراسم و مناسبتها، و نیز بە کوشندگان و گویندگان حاضر در چُنین رویدادهای فرهنگیای، خوشآمد و دست مریزاد گفت؛ ولی نباید از آسیبهای احتمالی و حواشی محتمل و ناخواستەی چنین رویدادهایی فرهنگیای نیز سهلانگاری و تغافل ورزید؛ و آن اینکه مبادا، خدایْناخواسته، این گونە مجالس و چُنین بزرگداشتها و رویدادهای فرهنگیِ مبارک و متبرکی هزاران بار، دورباد از این مجلسِ باشکوه موردِ بحث در این نوشتار بە وسیلەای و بە مجرایی برای سوءِ استفادەهای ابزاری و شخصیِ قلیلی از کوشندگان و گویندگانِ عَطشانِ همەجاحاضرِ مکرّرگویْ، در جهتِ نیلِ بە مقاصدِ کوتاەمدتِ دم-غنیمیتی و تبلیغاتیشان، مبدّل و متحّول نگردد. صد البته این موارد نادرِ احتمالیِ مورد اشاره، در حکمِ «اسثناء»ای است بر آن «قاعدە»ی کلی پیشگفتە.
همانگونە کە در عنوانِ این تذکار نیز آمده، این پینوشت، یادآوریای است خیرهواهانه و آسیبشناسانه و کلی؛ و نە مصداقی و موردی، که خداوند سبحان فرمودەاند: « وَ ذَکِّر فَأِنَّ الذِّکْری تَنْفَعُ لِلْمُؤمِنینَ»(55/ذاریات). بەامید آنکه موارد «اسثتناء»ی نادرِ احتمالیِ مورد اشارە، در سپهر فرهنگیِ کردستان عزیزمان، چنان قلیل و اندکشمار باشند، که چون مصداق و ماصَدقِ «النادرُ کالمعدوم»، فروکاهش و تقیلِ مقرون بە عدم یابند. نیز، ایدون باد.