هاژه- هفته گذشته گناه نابخشودنی تعرض به یک کودک در بوکان موجی از انزجار در موکریان بدنبال داشت، روز گذشته آخرین جزئیات این پرونده توسط بازپرس اعلام شد و در نهایت بامداد امروز مراسم خاکسپاری قربانی این پرونده به خاک سپرده شد تا در دیار باقی عدالت حقیقی برای او اجرا و التیام یابد.
کودکی شش ساله روز پنجشنبه با آثار کبودی و سوختگی در بدن و خونریزی شدید به بخش اورژانس بیمارستان شهید قلیپور بوکان منتقل شده بود و به دلیل شدت جراحت به یکی از مراکز بیمارستانی در ارومیه اعزام شد و سرانجام به علت شدت جراحت جان خود را از دست داده است.
از همان ابتدا با محرز بودن کودک آزاری عوامل انتظامی و قضایی مطلع شده و سه نفر در این رابطه دستگیر شدند.
روز گذشته نیز فرمانده نیروی انتظامی از دستگیری متهم اصلی کودک آزاری و تعارض جنسی به کودک معصوم خبر داده است.
رزاق پور بازپرس پرونده طی نشستی با اصحاب رسانه اعلام کرد که متهم اصلی پرونده به گناه نابخشودنی خود اعتراف و بعد از بازسازی صحنه جرم روانه زندان شده است.
ناصر عتباتی رییس کل دادگستری آذربایجانغربی به عنوان مدعی العموم بصورت ویژه به این پرونده ورد پیدا کرده و جزئیاتی از این پرونده را اعلام کرده است.
وی در رابطه با علت این پرونده اظهار کرد: خانم نامحرمی که با پدر طفل روابط ناسالم داشته به همراه برادرش که متهم اصلی کودک آزاری و تعرض است، کودک را برای جلوگیری از افشای موضوع مورد ضرب و جرح شدید قرار داده اند که منتهی به فوت کودک در بیمارستان شده است.
درحال حاضر یک فرد 19 ساله به عنوان متهم اصلی پرونده دستگیر شده و پیشتر نیز پدر این کودک بهمراه 2 زن دستگیر شده بودند و پرونده به مراجع قضایی تحویل داده شده است.
استفاده ابزاری از کودکان در فضای مجازی و انتشار ویدئوهای آنها برای جذب مخاطب توسط والدین نیز مصداقی از کودک آزاری است، اما موضوع موضوع طفل 6 ساله بوکانی در مقایسه با آن یک جنایت هولناک است که نه تنها قلب هر پدر و مادری را داغدار کرده، بلکه تمام جامعه را در شوک فرو برده است.
درحالیکه انتشار این فاجعه هولناک روان همه را بر هم زده، برخی از اصحاب رسانه با انتشار تصاویری از قربانی به منظور برانگیخته کردن احساسات جریحهدار شده و بمباران خبری برای افزایش مخاطب بر بار این مصیبت اضافه کردهاند.
در واقع این کودک تنها قربانی نفس شیطانی یک یا چند نفر نشده، بلکه میتوان آن را قربانی یک انتخاب اشتباه برای ازدواج، آسیبهای یک خانواده متزلزل، طلاق، خیانت زوجین، عدم صلاحیت برای تربیت ، کودک آزاری و... دانست که هر کدام این موارد خود به تنهایی یک آسیب اجتماعی بزرگ در جامعه هستند و بهتر بود و هست بجای پرداختن به صورت مساله به اصل موضوع نیز توجه شود.
در این بین بسیاری از کانالهای تلگرامی و پیجهای اینستاگرامی عمومی و شخصی دانسته یا ندانسته در موج قرار گرفتند و حتی برخی بر روی آن موج سواری کردند و دایه دلسوزتر از مادر شدند، اما انتظار میرفت اداره بهزیستی، نهادهای اجتماعی و مدنی حمایت از حقوق کودکان به عنوان مدعی اصلی به موضوع ورود پیدا کرده و بصورت کارشناسی با موضوع برخورد نمایند.
موج سواری و بمباران خبری برای پوشش موضوع کودک آزاری و تعرض جنسی به کودکان آنهم بصورت گسترده حقیقتا اصولی و کارشناسی شده نیست و با اصول تلاش برای توسعه جامعه در روزنامهنگاری منافات دارد و قرار دادن آن در چهارچوب گردش آزاد اطلاعات نیز سفسطه است.
سالهاست برای نحوه پوشش اخبار خودکشی، کودک آزاری و تعرض جنسی در رسانه اصولی تعریف شده و این نحوه پوشش خبری بیش از آنکه سودی برای جامعه داشته باشد، بازتولید خشونت کرده و چه بسا ممکن بود بجاری متهم اول پرونده متهمان فرعی به عنوان عامل اصلی معرفی شوند و بدون دستگیری و محاکمه، حکم آنها توسط فرد یا افرادی معمولی نیز اجرا شود.
انتقام همان بازتولید خشونت در جامعه است و این موضوع فرسخها با اصلاح و کاهش آسیبهای اجتماعی برای رسیدن به جامعهای ایدهآل فاصله دارد، لذا باید بجای بمباران خبری و جریحهدار کردن احساسات و روان شهروندان موضوعاتی از قبیل افزایش اختیارات به ادارات متولی حفاظت از حقوق کودکان از طریق قانونگذاری، جلوگیری از آسیبهای اجتماعی، تلاش برای انتخاب صحیح ازدواج، جلوگیری از تبدیل خانواده از متعالی به متزلزل و خیانت ، آموزش فرزندپروری و آموزش مهارت زندگی به کودکانی باشد که در معرض آزار قرارند تا بتوانند قبل از هرگونه تعرض به نهاد یا مرجعی برای احقاق حقوق پناه آورند.
بروز موضوعاتی از این قبیل اگرچه برای همه آزار دهنده است، اما در ممکن است در هر خانواده یا شهر و حتی آرانشهرهای کشورهای غربی نیز روی دهد ولی آنچه در مواجه با این موضوع تفاوت ایجاد میکند نگاه تخصصی و ریشهیابی به آن است.
به ذکر است که مسوولان باید قبل از مختومه کردن پرونده برخی زوایای آن را توسط کارشناسان خبره مورد بررسی قرار دهند تا به نحوی با تزریق مهارتهای زندگی به افراد قدمی در راستای کاهش آسیبهای اجتماعی داشته باشند.
بروز این کودک آزاری در بوکان همزمان بود با گرداندن چند ارازل و اوباش در شهر که سن تعدادی از آنها به 20 یا 25 سال هم نمیرسید، کاش بجای اقدامی شتابزده و زوایا و علت پیوستن این جوانان به چنین طیفهایی هم مورد بررسی قرار بگیرد تا بجای برخورد با یک یا چند نفر مساله از ریشه حل شود.