طلاق برای مردان میتواند سختیهای زیادی به همراه داشته باشد. این مشکلات شامل احساس از دست دادن، فشار مالی ناشی از تأمین هزینههای طلاق و حمایت از فرزندان، و همچنین چالشهای عاطفی مانند تنهایی و افسردگی است.
به گزارش باختر مردان ممکن است با قضاوتهای اجتماعی و فشارهای خانواده مواجه شوند. طلاق میتواند برای هر دو جنس چالشهای خاصی به همراه داشته باشد، اما شواهد نشان میدهد که مردان معمولاً سختتر از زنان با این وضعیت کنار میآیند.
تاب آوری مردان اغلب با انتظارات اجتماعی و پدیده شناخته شده تهدید کلیشه روبرو می شود انتظارات اجتماعی و فرهنگی بر قدرت ، سرسختی و آسیب ناپذیری مردان تاکید میکند. انتظارات اجتماعی موفقیت و قدرت را وظیفه مردان تلقی میکند این میتواند تاب آوری مردان را به چالش بکشد که خود منشا بسیاری از آسیبهای روانی برای مردان است.
دلایل سختی طلاق برای مردان
سلامت جسمی و روانی: تحقیقات نشان میدهد که مردان بعد از طلاق بیشتر از زنان تحت تأثیر مشکلات سلامتی قرار میگیرند. آنها به طور معمول با افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی، افسردگی، و اضطراب مواجه هستند.
این مشکلات به دلیل عدم توانایی در بیان احساسات و نداشتن شبکه حمایتی قوی، بیشتر در مردان بروز میکند.
این مشکلات شامل افزایش استرس، اضطراب و افسردگی است که میتواند به عوارض جسمی مانند بیماریهای قلبی و کاهش سیستم ایمنی منجر شود. عدم حمایت اجتماعی و احساس تنهایی نیز به تشدید این وضعیت کمک میکند.
در حالی که زنان معمولاً به شبکههای حمایتی خود متکی هستند، مردان ممکن است کمتر به دنبال کمک بروند. این موضوع نشاندهنده اهمیت توجه به سلامت روان و جسمی مردان در دوران پس از طلاق است.
احساس تنهایی و از دست دادن صمیمیت: مردان معمولاً در دوران ازدواج به همسر خود برای ابراز احساسات متکی هستند. بعد از طلاق، فقدان این حمایت عاطفی میتواند منجر به احساس تنهایی و ناامیدی شود. در حالی که زنان معمولاً میتوانند با دوستان و خانواده خود صحبت کنند، مردان اغلب از ابراز احساسات خود طفره میروند، که این امر فشار روانی بیشتری بر آنها وارد میکند.
طلاق میتواند تأثیر عمیقی بر زندگی عاطفی مردان داشته باشد. در دوران ازدواج، بسیاری از مردان به همسر خود به عنوان منبع اصلی حمایت عاطفی و ابراز احساسات متکی هستند.
این وابستگی به همسر، به آنها کمک میکند تا با چالشهای زندگی بهتر کنار بیایند و احساس امنیت کنند.
پس از طلاق، این حمایت عاطفی ناگهان از بین میرود و مردان ممکن است با احساس تنهایی و ناامیدی مواجه شوند.
فقدان یک شریک عاطفی میتواند منجر به بروز اضطراب، افسردگی و حتی مشکلات جسمی شود.
مردان ممکن است در یافتن راههای جدید برای ابراز احساسات خود دچار مشکل شوند و این موضوع میتواند بر روابط اجتماعی آنها نیز تأثیر بگذارد.
به علاوه، بسیاری از مردان در مواجهه با این تغییرات، احساس ناکامی و شکست را تجربه میکنند. این احساسات میتوانند به کاهش اعتماد به نفس و ایجاد موانع جدید در برقراری روابط سالم منجر شوند. بنابراین، مهم است که مردان پس از طلاق به دنبال ایجاد شبکههای حمایتی جدید باشند و روشهای سالمی برای مدیریت احساسات خود پیدا کنند.
چالشهای مالی و قانونی: بسیاری از مردان بعد از طلاق با مسائل مالی نظیر پرداخت مهریه و هزینههای زندگی مواجه میشوند. این فشار مالی میتواند به استرس و اضطراب بیشتر منجر شود و در نهایت بر سلامت روان آنها تأثیر بگذارد.
بعد از طلاق، بسیاری از مردان با چالشهای مالی قابل توجهی مواجه میشوند که میتواند تأثیر عمیقی بر سلامت روان آنها داشته باشد.
یکی از این چالشها، پرداخت مهریه است که اغلب به عنوان یک بار مالی سنگین تلقی میشود. این فشار مالی ممکن است باعث ایجاد استرس و اضطراب در زندگی روزمره آنها شود و توانایی آنها را برای مدیریت هزینههای زندگی تحت تأثیر قرار دهد.
علاوه بر مهریه، هزینههای زندگی مانند اجاره مسکن، هزینههای فرزندان و سایر مخارج روزمره نیز به این بار اضافه میشود. این مسائل مالی میتواند منجر به احساس ناامیدی و بیکفایتی شود و در نهایت سلامت روانی مردان را تهدید کند.
برای مقابله با این چالشها، مهم است که مردان به دنبال مشاوره مالی و روانشناختی باشند.
برنامهریزی مالی مناسب و ایجاد یک شبکه حمایتی میتواند به آنها کمک کند تا از این دوران سخت عبور کنند. همچنین، توجه به سلامت روان و استفاده از تکنیکهای مدیریت استرس میتواند به بهبود وضعیت روحی آنها کمک کند.
نگرانی درباره سرپرستی فرزندان: در بسیاری از موارد، حضانت فرزندان به مادر سپرده میشود و این موضوع باعث ایجاد احساس ناکامی و نگرانی در مردان میشود. دوری از فرزندان نیز یکی از عوامل مؤثر در دشواری طلاق برای مردان است.
در بسیاری از جوامع، پس از جدایی یا طلاق، حضانت فرزندان معمولاً به مادر سپرده میشود. این موضوع میتواند احساس ناکامی و نگرانی عمیقی در مردان ایجاد کند. بسیاری از پدران احساس میکنند که حق طبیعی آنها برای داشتن نقش فعال در زندگی فرزندانشان نادیده گرفته شده است.
این احساس میتواند ناشی از نگرانی دربارهٔ عدم توانایی در برقراری ارتباط با فرزندان یا از دست دادن فرصتهای مهم در رشد و تربیت آنها باشد. علاوه بر این، پدران ممکن است با فشارهای اجتماعی و فرهنگی مواجه شوند که آنها را به عنوان والدینی کمتر مؤثر تلقی میکند.
این نگرانیها میتواند منجر به افسردگی، اضطراب و حتی تنشهای خانوادگی بیشتر شود. به همین دلیل، مهم است که سیستمهای حقوقی و اجتماعی به گونهای طراحی شوند که به نیازهای هر دو والد توجه کنند و فضایی عادلانه برای تعیین حضانت فراهم آورند. ایجاد فرصتهای برابر برای پدران و مادران در تربیت فرزندان نه تنها به نفع خود والدین، بلکه به نفع کودکان نیز خواهد بود.
بررسی متون و تاملی در شواهد نشان میدهد شرایط عاطفی و اجتماعی پس از طلاق برای مردان معمولاً دشوارتر از زنان است. اگرچه هر دو جنس با مشکلات خاص خود روبرو هستند، اما مردان به دلیل ساختارهای اجتماعی و فرهنگی موجود، ممکن است بیشتر تحت فشار قرار گیرند و نتوانند به راحتی با چالشهای ناشی از طلاق کنار بیایند.
مردان معمولاً در مواجهه با طلاق با چالشهای عاطفی و اجتماعی بیشتری نسبت به زنان روبرو هستند. این موضوع به دلایل مختلفی برمیگردد.
اولاً، مردان بهطور سنتی کمتر از زنان در ابراز احساسات و جستجوی حمایت اجتماعی مهارت دارند. این موضوع میتواند منجر به انزوا و احساس تنهایی پس از طلاق شود.
ثانیاً، بسیاری از مردان هویت خود را بهعنوان سرپرست خانواده تعریف میکنند و طلاق میتواند این هویت را تهدید کند.
این تغییر در نقش اجتماعی ممکن است باعث بروز اضطراب و افسردگی در آنها شود. همچنین، مردان ممکن است با چالشهای مالی ناشی از تقسیم داراییها و پرداخت نفقه مواجه شوند که میتواند فشار روانی بیشتری را بر آنها وارد کند.
دکترمحمدرضا مقدسی مدیر و موسس خانه تاب آوری در پایان این مطلب آورده است مردان ممکن است کمتر از زنان به مشاوره و درمان روانی مراجعه کنند، که این امر میتواند روند بهبودی آنها را کند کند. تقویت مهارتهای ارتباطی و جستجوی حمایت اجتماعی میتواند به مردان کمک کند تا بهتر با شرایط پس از طلاق کنار بیایند و تابآوری خود را افزایش دهند.