در این فیلم شاهد داستان گذشتۀ شخصیت فیوریوسا هستیم؛ شخصیتی که در فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» شارلیز ترون نقشش را بازی کرده بود. در این فیلم، ایفای نقش او در کودکی به عهدۀ آلیلا براون و در جوانی به عهدۀ آنا تیلور جوی بوده است.
فیلم «فیوریوسا؛ حماسۀ مکس دیوانه» پنجمین قسمت از فرانچایز مکس دیوانه است که ما را به ماجراهای قبل از فیلم سال ۲۰۱۵ با عنوان «مکس دیوانه؛ جادۀ خشم» میبرد. این فیلم توانسته نظر مثبت منتقدان را به خود جلب کند، گرچه فروش آن در گیشه به آن اندازه که انتظار میرفت نبوده است.
به گزارش فرادید؛ در اینجا گزیدهای از نقد نشریۀ گاردین دربارۀ فیلم «فیوریوسا؛ حماسۀ مکس دیوانه» که توسط Wendye Ide نوشته شده را ملاحظه میکنید. این منتقد این فیلم را دنیایی توصیف کرده که در آن هرکسی میکوشد تا از دیگران دیوانهتر باشد:
در این فیلم شاهد داستان گذشتۀ شخصیت فیوریوسا هستیم؛ شخصیتی که در فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» شارلیز ترون نقشش را بازی کرده بود. در این فیلم، ایفای نقش او در کودکی به عهدۀ آلیلا براون و در جوانی به عهدۀ آنا تیلور جوی بوده است. شباهت ظاهری این دو بازیگر فوق العاده است و انگار با دو خواهر دوقلو طرف هستیم. اما فراتر از شباهت ظاهری، هر دوی آنها به طور مستقل در این نقش درخشیدهاند.
براون در زیر پوستۀ آسیبهای روحی این شخصیت که ناشی از جدا شدن از مادر است، زیرکی و هوشمندی را به ما نشان میدهد. تماشای تیلور جوی نیز در صحنههای اکشن که تقریبا ۹۰ درصد فیلم را تشکیل میدهند، بسیار لذت بخش است. چابکی و زیرکی او نقطه مقابل قدرت عضلانی و آتشبارهای سنگین شخصیتهای دیگر است. او در مقایسه با اکثر بازیگران ریز جثه است، اما آنقدر چابک هست که به شما میقبولاند که میتواند با یک قلاب از پس هرکسی بربیاید!
خشم ممکن است یکی از نیروهای شکل دهنده شخصیت فیوریوسای جوان باشد، اما نیروی دیگری که در این فیلم به صورت فعالانه عمل میکند مهربانی است. مهربانی مفهومی عجیب و غریب در این دنیای وحشی است؛ جایی که اکثر مردم به محض دیدن شما، صورتتان را با شعله افکن میسوزانند! این مهربانی را به ویژه در شخصیت راننده کامیون با بازی تام برک میتوانیم ببینیم؛ شخصیتی که با فیوریوسا متحد شده و به نوعی نقش یک مربی را برای او ایفا میکند.
با اینحال آنچه در این فیلم بیش از هر چیز خودنمایی میکند و به یاد میماند خشونت است؛ در این دنیایی که تقریباً همه شخصیتهایش سعی میکنند در دیوانگی از هم پیشی بگیرند.
در خصوص انتخاب بازیگران باید اذعان کرد که همه چیز درست و به جا بوده است؛ یک نمونۀ این انتخاب عالی کریس همسورث است که به نظر میرسد برای بازی در نقش یک آدم بد ذات به دنیا آمده است. همسورث با بینی مصنوعی و عروسک خرسیاش، کمی از شخصیت احمق اما عضلانی ثور را به ما یادآوری میکند، اما آن را با ترکیبی خطرناک از خشونت، بیرحمی، جاهطلبی و جنون همراه میکند. غرغر زیر لب او که میگوید «حوصلهام سر رفت»، آن هم درست بعد از اینکه شاهد کشیده شدن یک شخصیت کلیدی به دنبال موتورسیکلت روی شنهای داغ صحرا بوده، یک لحظۀ نبوغآمیز در این فیلم است.
همسورث در این فیلم نقش دمنتوس را بازی میکند؛ رهبر خودخواه و دیوانۀ یک گروه موتورسوار که خود را نیرویی برتر در این برهوت بایر میدانند. این گروه دمنتوس هستند که فیوریوسای جوان را میربایند و با دستور دمنتوس است که مادر او را شکنجه میدهند و به قتل میرسانند. فیوریوسا با تمام شور و حرارت قلبش از او متنفر است و این تنفر با گذشت هر سال بیشتر میشود. اگر «مکس دیوانه: جاده خشم» فیلمی بر اساس تعقیب و گریز بود که با امید به آینده بهتر پیش میرفت، «فیوریوسا» فیلمی انتقامجویانه است که با مضمون نفرت هدایت میشود.
در نهایت باید گفت که این فیلم یک دستاورد قابل توجه برای جرج میلر کارگردان است؛ او دنیایی خلق کرده که به طور کامل و تا آخرین جزئیاتش با دقت ساخته و پرداخته شده است. صحنههای اکشن نیز فوق العاده هستند.
شاید این سوال پیش بیاید که آیا در زیر این همه حملههای برقآسای تماشایی و هیجانهای خشونتبار، محتوای عمیقی نیز وجود دارد یا خیر؟ پاسخ من به این سوال این است که اگر در دل این هرج و مرج به دنبال پیام عمیقتری نباشید احتمالا بیشتر از فیلم لذت خواهید برد.