به گزارش هاژه، هر ساله با شروع فصل گرما، در کنار لحظات شیرین اتراق در حاشیه رودخانهها و سدها، کابوس پر تکرار غرق شدگی چراغ زندگی نوجوانان و جوانان را در آب خاموش میکند.
در روزهای گذشته افزایش دمای هوا، سیل عظیم نوجوانان و جوانان را به حاشیه آبشارها، رودخانهها و سدهای پر آب شهرها کشانده و در این بین تعدادی هم دچار غرق شدگی شدهاند.
بارانهای چند ماه اخیر حجم رودخانهها و سدها را در مقایسه با سال گذشته بالا برده ولی اغلب نوجوانان و جوانان با تصور قبلی و کم آبی سال قبل وارد آب میشوند، بدون آنکه شرایط ویژه امسال، سرعت و عمق آب را مد نظر قرار دهند.
غفلت برخی خانوادهها و جوانان در سالهای گذشته خانوادههای زیادی را داغدار کرده، این کابوس زن و مرد نمیشناسد، موقعیت حساس فرد، تحصیلات و مهارت را هم نمیشناسد و جانهای زیادی را حتی از بین ورزشکاران گرفته است.
کابوس غرق شدگی به ویژه در تابستان چراغ زندگی دهها خانواده و سرمایههای یک شهر و جامعه را در خود خاموش میکند، گاهی حوادث غرق شدگی برای خبرنگاران حوزه حوادث نیز بهت آور است و هفتهها و ماهها یک شهر را در شوک و حسرت فرو میبرد.
طبق اعلام پزشکی قانونی استان آذربایجان غربی در سال گذشته 42 نفر بر اثر غرق شدگی جان خود را از دست دادهاند که از این تعداد 33 نفر مرد و 9 نفر خانم بودهاند.
بر اساس گزارشات سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری مهاباد نیز، در سال گذشته 4 نفر از شهروندان بر اثر غرق شدگی جان خود را از دست دادهاند.
با شروع فصل گرم، بسیاری از خانوادهها و یا گروهای چند نفره از دوستان برای تفریح و گذراندن اوقات فراغت به حاشیه رودخانه و یا دریاچه سدها میروند، گرمی هوا و خنکی آب بسیاری را برای یک آبتنی جذب میکند اما این افراد به صرف اینکه شنا کردن را بلدند، نباید وارد آبهای آزاد شوند، چرا که حتی شناگران ماهر هم در این آبها غرق میشوند.
شرایط دمایی، عمق آب، گستردگی محیط، فشار آب، خستگی و اسپاسم عضلانی همه از مواردی است که شناکردن در محیط آبهای آزاد را متفاوت از محیط استخرها میکند، شرایط و موقعیت در آبهای آزاد به گونهای است که بیمحابا نمیتوان فرد درحال غرق شدن را هم نجات داد، چراکه باعث غرق شدن افرادی میشود که برای کمک به او به دل آب زدهاند.
سازمان آب منطقهای هر ساله با انتشار اطلاعیهای شنا کردن در آب سد و رودخانهها را اکیدا ممنوع اعلام میکند اما صدور اطلاعیهها مانع از کاهش تلفات جانی نشده است.
در حالت کلی و فنی بدون حضور نجات غریق هرگونه شنا در آب سدها و رودخانهها ریسک بزرگی خواهد بود که به قیمت جان تمام میشود، از سویی دیگر شنا کردن در آب سدها و رودخانهها از نظر قانونی و بهداشتی نیز مورد تایید نیست و بر همین اساس هیچ گونه نجات غریقی در سدها مستقر نیست.
در سالهای اخیر برخی انجمنها بهمنظور کاهش تلفات انسانی ناشی از غرق شدگی اقدام به تشکیل اکیپهای غریق نجات در برخی شهرها کردهاند که مورد حمایت خیرین هم قرار دارند، اما چاره کار نیست و هر ساله تعداد زیادی از جوانان دچار غرق شدگی میشوند.
اگرچه فرهنگسازی برای کاهش غرق شدگی به یک نیاز جدی تبدیل شده اما بخش زیادی از نوجوانان و جوانان در خلاء یک زیرسازخت ورزشی دل به آب میزنند و احتمالا بستههای حمایتی برای این دو قشر که جزو سرمایههای جامعه هستند، نقشی اصلی در کاهش قربانیان ایجاد میکند.
بستههای تشویقی و کمکی برای پر کردن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان یکی از مواردی است که علیرغم تشکیل جلسات متعدد تحت عنوان ستاد ساماندهی امور جوانان و ستاد اوقات فراغت جوانان راه به جایی نبرده و یا تأثیری محسوس بر جذب نوجوانان و جوانان به باشگاههای ورزشی و ... نداشته است.
شنا کردن در آبها و حتی استخرهای کشاورزی برای کسی توصیه نمیشود اما آشنایی و کسب مهارت شنا در استخرهای سرپوشیده باید به عنوان یک مهارت به فرزندان آموزش داده شود تا بخشی از انرژی و یا اشتیاق شنا در مکانهای استاندارد تخلیه گردد.
خانوادهها نیز در هنگام سفر و اتراق به حاشیه سدها نسبت به مراقبت از فرزندان حساسیت بیشتری داشته باشند، چراکه در بسیاری از موارد سقوط به آب و یا غرق شن یک کودک منجر به نجات آن ولی فوت فردی شده که برای نجات کودک اقدام کرده است.