هر یک از ما افکار و احساسات دردناکی را در پاسخ به سختیها در طول زندگی تجربه میکنیم. اما برخی از مردم درد را در سطوح شدیدتری تجربه میکنند، چیزی که روانشناس بالینی ادوین شانیدمن آن را رواندرد توصیف میکند؛ «آسیب، رنج و درد روانی در روح و ذهن»
اشنایدمن میگوید خودکشی ناشی از فرار از روان درد، زمانی رخ میدهد که «احساس» غیرقابل تحمل میشود و در این میان، اغلب «امید» گم میشود.
کاترین گوردونیس به عنوان یک محقق و درمانگر خودکشی، چهار راه یافتن امید را توضیح میدهد که در ادامه میخوانید:
جستجوی کمک
یکی از قویترین یافتههای تحقیقات در مورد خودکشی این است که انزوای اجتماعی با افزایش خطر خودکشی مرتبط است، در حالی که افزایش همدلی و حمایت اجتماعی با کاهش خطر همراه است. مشکلات حلشدنیتر به نظر میرسند وقتی افرادی را در کنارتان داشته باشید.
خوش بینی را پیدا کنید
امید، ظرفیت تصور آیندهای با درد کمتر است. رویکرد «خوشبینی را پیدا کن» به زمانی کمک میکند که فرد نتواند احساس متفاوتی را تصور کند. دلایل برای بالا بدن خوشبینی لازم نیست بزرگ باشند؛ غروب آفتاب، عروسی دوستتان، اتمام کتابی که دوستش دارید و یا قهوهخوردن از کافیشاپ مورد علاقهتان میتواند در شکلگیری خوشبینی موثر باشد.
تغییر دیدگاه
نظریه ناامیدی افسردگی میگوید افراد زمانی بیشترین احساس ناامیدی را دارند که معتقد باشند مبارزاتشان درونی و پایدار است. یعنی تنها خودشان با چنین مشکلی دست و پنجه نرم میکنند و شرایط از نظرشان قابل تغییر هم نیست. استراتژی تغییر دیدگاه از افراد میخواهد باورهای خودشان را دوباره بررسی کنند و یادشان باشد موقعیتها قابل تغییر هستند.
به احساسات توجه کنید
درد عاطفی باعث به وجود آمدن افکار خودکشی میشود. با استفاده از رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)که شامل ابزارهایی برای مشاهده احساسات میشود، آنها را به عنوان یک دلسوزی درونی برای خود، قبول میکنید و در عین حال میدانید در طول زمان تغییر میکنند. پس از احساسات خود فرار نمیکنید بلکه آنها را میشناسید و به خود اجازه تجربهکردنشان را میدهید./تبیان