به گزارش هاژه به نقل از میگنا، وقتی زن یا مرد صدمهدیده از خشونت کمک میطلبد، باید به حرفها و رنجهایی که او کشیده توجه کرد. او باید بتواند بهراحتی احساسات خود، غم یا خشم، را بهراحتی بروز دهد و مطمئن شود دیگران به او توجه میکنند. او باید بتواند داستان رنج خود را بدون اینکه از ارزش وجودش کم شود برای دیگران بازگو کند یا بدون ترس از قضاوت شدن از متخصصان کمک بخواهد.
افشاگری درباره رفتارهای آزاردهنده یک بازیگر معروف در شبکههای اجتماعی خبرساز شده است.(یکتا و منوچهر) فارغ از اینکه این روایتها چقدر واقعیت دارد و یا به تعبیر برخی میتواند با اهدافی برای انتقامجویی و ضربهزدن به فرد شکل بگیرد، حقیقت این است که برخی از روابط سمی هستند و نشانههای سمی بودن این نوع روابط چندان دور از تشخیص نیست.
متاسفانه در ایران آموزشهای لازم درباره تشخیص روابط سالم از روابط آسیبدهنده یا وجود ندارد و یا دستکم از سوی نهادهای رسمی مثل مدرسه یا دانشگاه مورد توجه قرار نمیگیرد.
اما اساسا خشونت خانگی چیست و چه مصادیقی دارد؟
شیما قوشه، وکیل پایه یک دادگستری و فعال حقوق زنان در گفتوگو با خبرآنلاین در خصوص مصادیق خشونت علیه زنان میگوید: در بحث خشونت علیه زنان، دسته بندیهای مختلفی وجود دارد:
دسته اول خشونتهای جسمی و فیزیکی است که انواع اقسام خشونتهای فیزیکی را شامل میشود.
دسته دوم خشونت جنسی است که از تجاوز گرفته تا مزاحمت جنسی و حتی ارسال عکسها و فیلمهای مستهجن برای یک زن را شامل میشود.
دسته سوم خشونت روانی است، موضوعاتی مثل تحقیر، توهین، بی احترامیهای مختلف و افترا و ...،
دسته چهارم خشونت اقتصادی است. به این معنی که مال زن از او گرفته شود و مثلا پولی که به واسطه کار کردن به دست آورده از او گرفته شود یا نفقه از زن دریغ شود.
او ادامه میدهد: دسته بندیها مختلفند. حتی موردی وجود دارد به اسم بی توجهی و غفلت و خیلی از زنان گلایه دارند که شوهرمان با ما رابطه جنسی ندارد و یا ما را در خانه ندیده میگیرد. ممکن است مرد همسرش را کتک نزند اما همین که همسرش را مورد بی توجهی و غفلت قرار میدهد، نوعی از خشونت است.
خشونت علیه مردان
اما خشونت خانگی فقط در خشونت علیه زنان تعریف نمیشود و مردان زیادی هم هستند که مورد خشونت زنان و همسران خود قرار میگیرند. افشین طباطبایی مشاور، نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی در اینباره میگوید: اکثر افراد تصور میکنند که ما فقط خشونت مردان علیه زنان را داریم در حالی که خشونت زنان علیه مردان هم یک خشونت نرم و پنهانی است که بعضا آثار تخریبی بیشتری هم دارد.
او ادامه میدهد: خشونت زنان علیه مردان از عوامل مختلفی نشات میگیرد، ناکامی و شکست میتواند یکی از دلایل بروز رفتارهای خشونتآمیز علیه مردان باشد. زنی که درد، واماندگی، یاس و بن بست در زندگی تجربه کرده باشد ممکن است یک میل روانی به تخیله خشم خود داشته باشد. این نوع خشونت در اینجا نوعی رفتار جبرانی در برابر محرومیت است. پژوهش در مورد رفتار های بزهکارانه در زنان نشان داده است که بسیاری از آنها به دنبال جبران محرومیتهای خود هستند.
طباطبایی میگوید: یکی دیگر از عوامل خشونت زنان علیه مردان مسئله ازدواج است. تحقیقات در این حوزه مشخص کردهاند که اگر زنان آرامش جنسی و روانی نداشته باشند، آستانه تحمل خشونت در آنها بسیار پایین است. دلیل دیگر این است که اگر مرد توجه عاطفی به همسر خود نداشته باشد رفتار های زن کمکم حالت خشونتآمیز به خود خواهندگرفت. خیلی از اوقات بداخلاقی های زن در کانون خانواده یا در روابط زندگی به علت عدم دریافت توجه و عاطفه است.
گوش کنید، باور کنید، حمایت کنید
وقتی زن یا مرد صدمهدیده از خشونت کمک میطلبد، باید به حرفها و رنجهایی که او کشیده توجه کرد. او باید بتواند بهراحتی احساسات خود، غم یا خشم، را بهراحتی بروز دهد و مطمئن شود دیگران به او توجه میکنند. او باید بتواند داستان رنج خود را بدون اینکه از ارزش وجودش کم شود برای دیگران بازگو کند یا بدون ترس از قضاوت شدن از متخصصان کمک بخواهد. گفتن این احساسات دردناک و به اشتراک گذاشتن آنها با دیگران حال روحی این افراد را بهبود میبخشد.
این نشانهها را جدی بگیرید
به طور کلی ازدواج کار سخت و مهمی است. هنگامی که دوره شیفتگی و عاشقی اولیه پشت سر گذاشته میشود ( یا اصطلاحا ماه عسل تمام میشود) سر و کله واقعیت پیدا میشود و ما شروع به درک عمیقتری از اینکه طرف مقابلمان کیست میکنیم و اینکه آیا او برای ازدواج با ما مناسب است یا نه. اما شناسایی نشانهها برای فهم این موضوع ممکن است دشوار باشد. اینکه چقدر باید برای طرف مقابل فداکاری کنیم؟ چقدر مهم است که علایقمان همسو باشد؟
برخی از این نشانهها عبارتند از:
باعث میشوند احساس خوبی نسبت به خودمان داشته باشیم
جیمز پریس، متخصص روابط، میگوید:« فرد مناسب به ما قدرت میدهد تا با اعتماد به نفس ترین شخصیت خود باشیـم» وی میافزاید:« آنها به ما اطمینان میدهند، از ما تعریف میکنند و به ما یادآوری میکنند که چقدر شگفتانگیز هستیم». اگر طرف مقابل دائما افکار و ظاهر ما را زیر سوال میبرد، یک چراغ قرمز واضح برای توقف است و اینکه چیزی در این میان درست نیست. یا فرد مناسب برای ازدواج از ما میخواهد که خوشحال باشیم و به خودمان شک نکنیم.
هنگام مخالفت بحث های سالمی دارید
مشاجره ها لزوما چیز بدی در ازدواج نیستند. کیت مویل، زوج درمانگر میگوید:«در واقع، بسته به نحوه برخورد با آنها، آنها میتوانند برای طول عمر یک شراکت ضروری باشند. او توضیح میدهد:« هر بحثی نباید یک جدل باشد. اما با داشتن فرد مناسب، باید بتوانیم نظرات مخالف و متفاوتی را بیان کنیم بدون اینکه باعث از همگسیختگی یا و جدایی در رابطه شود.» ما باید بیاموزیم دیدگاههای طرف مقابل را درک کنیم، حتی اگر کاملا با هم مطابقت نداشته باشیم. این نشان میدهد ما طرف مقابل قبل از هر چیز به عنوان یک انسان تقدیر میکنیم.
نترسیدن از بیان آنچه از ذهن میگذرد
جیمز پریس، متخصص روابط میگوید: «وقتی با فرد مناسبی هستیم، هیچ قضاوتی وجود ندارد یا حداقل نباید وجود داشته باشد». ما باید احساس راحتی کنیم که خودمان باشیم و تمام جنبههای شخصیت خود را آشکار کنیم. وقتی با فرد مناسبی هستیم میتوانیم هنگام بروز مشکل درخواست کمک کنیم و بدانیم که به ما گوش داده خواهد شد.
دریافت توجه بیدریغ
هیچ چیز بدتر از این نیست که در میانه صحبت کردن با کسی باشیم و متوجه شویم که در حال بالا و پایین کردن اینستاگرام است مویل میگوید: فرد مناسب برای ازدواج این کار را انجام نمیدهد. او به ما توجه خواهد کرد زمانی که کنار ما است که این بخش مهمی از ارتباط انسانی است و ارزش ما را برای آن شخص نشان میدهد.
خانواده و دوستان ما او را دوست دارند
ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما اگر نزدیکان ما با فردی که میخواهیم با او ازدواج کنیم ارتباط خوبی داشته باشند اغلب نشانه مثبتی است.
انجام کارهای کوچک
لزومی ندارد که یک رفتار خیلی چشمگیر باشد تا رمانتیک در نظر گرفته شود. در واقع گاهی اوقات این حرکات کوچک و ظریف هستند که بیشترین معنی را دارند. نیازی نیست پول زیادی خرج کنیم تا طرف مقابل بداند که به او فکر میکنیم.اگر طرف مقابل کاری های کوچک برای ما انجام میدهد ( یه پیام ساده و صمیمی، یک شاخه گل ، یه فنجان چای سر صبح) میتوانیم به او و رابطه شاد و طولانی مدت با او امیدوار باشیم.