مهربان بودن و مهرطلب بودن ممکن است از نظر بیرونی یکسان به نظر برسند ولی از نظر درونی نقطه مقابله یکدیگر هستند. مهرطلبی با مهربانی واقعی برابر نیست. مهربان بودن نوعی ابراز وجود است و مهرطلبی یک رفتارِ اساسا وابسته است که میتواند نتیجه معکوس داشته باشد. با این حال، کمک به دیگران با انتظار برای پس گرفتن چیزی یک قرارداد است.
انجام کارهایی که به نفع دیگران است میتواند برای ارتقای روابط مفید باشد و در عین حال منعکسکننده سلامت روان باشد یا میتواند نتیجه معکوس داشته باشد و روابط را مختل کند و سلامت روان را به خطر بیندازد. تفاوت خیلی در خود عمل نیست بلکه بیشتر به انگیزه پشت عمل بستگی دارد. مهربان بودن و مهرطلبی رفتارهایی هستند که معمولا نمودهای بیرونی یکسانی دارند اما انگیزه درونی آنها متفاوت است. مهربانی با انگیزه نوعدوستی و مهرطلبی با انگیزه جلب تایید و توجه رخ میدهد.
نوعدوستی سالم و اصیل
خالصترین شکل کمک به دیگران به نفع دیگران انجام نمیشود، بلکه به عنوان بیان خود انجام میشود. شخص به دیگران میبخشد یا به دیگران خدمت میکند برای قسمت سخاوتمندانهای که در شخصیت خود دارد. در این شرایط، عمل کمک به دیگران باعث لذت از انجام آن میشود. نیازی به بازگشت بیشتر کاری که انجام شده نیست و این شکل از مهربانی اغلب به شکل ناشناس انجام میشود. این افراد به دنبال اعتبار یا قدردانی از دیگران نیستند آنها این را از خود عمل دریافت میکنند.
وابستگی لطف در عوض لطف
مهرطلبی نوعی وابستگی است. بخشیدن به دیگران یا کمک به دیگران با این انتظار انجام میشود که در ازای آن چیزی پس گرفته شود. توقع دریافت بازدهی از بخشش یا کمک شما باعث میشود که دیگر عملی نوعدوستی نباشد، بلکه یک معامله است.یک شکل بسیار رایج وابستگی، جستجوی اعتبار و تایید است.
بسیاری از افراد به دیگران خوبی میکنند تا به آنها بگویند که خوب هستند یا ارزش خود را تایید کنند. آنها از کمک کردن و بخشندگی به عنوان راهی برای تایید اعتبار در قالب تشخیص اینکه آنها افراد خوبی هستند استفاده میکنند. وقتی مردم با این توقع خوبی میکنند و به رسمیت شناختن یا قدردانی که به دنبالش هستند را به دست نمیآورند، عصبانی میشوند. اینجاست که مهرطلبی میتواند نتیجه معکوس داشته باشد.
به دنبال پذیرش و تایید
یکی دیگر از انگیزههای وابستگی برای مهربانی شامل پذیرفته شدن توسط یک فرد، یک گروه یا یک سازمان است.
برای مثال؛ حسین اخیرا به یک شهر جدید نقل مکان کرده است و هنوز افراد زیادی را نمیشناسد او با رضا که به صورت اتفاقی در سوپرمارکت او را دیده آشنا میشود. رضا انسان خیلی خوبی به نظر میرسد ولی همیشه مشغول است و نزدیک شدن به او برای حسین دشوار است. رضا به حسین گفته است که در یک موسسه خیریه به همراه دوستان خود فعالیت دارد که در کنار آن فعالیت خیریه آنها گاهی به وقتگذرانی با یکدیگر میپردازند و دور هم جمع میشوند.
حسین تصمیم میگیرد برای آشنایی بیشتر با رضا و دوستانش به فعالیتهای موسسه خیریه ملحق شود. او به سرعت متوجه شد که کارهای زیادی باید انجام دهد. این موسسه خیریه در بسیاری از فعالیتهای عام المنفعه؛ مانند غذا پختن برای بیخانمانها، برگزاری مراسمات و .. شرکت دارد. حسین باید ورزش کردن خود را قربانی کند تا بتواند کارهایی که موسسه به او سپرده است را انجام دهد اما با خود فکر میکند که ارزشاش را دارد که وارد گروه دوستان افراد موسسه خیریه شود اما دعوتی از او برای قرارهای دوستانه اعضای موسسه خیریه نمیشد.
در حالی که او کار در موسسه خیریه را ارزشمند میدیدید اما از اینکه او را به دورهمیهای خود دعوت نمیکردند ناامید و ناراحت بود. این موضوع باعث شد که بیشتر احساس انزوا کند و حسین شروع به عصبانی شدن از رضا کرد چون حس میکرد فریب خورده است. او احساس کرد که انگار رضا به او قول داده است که اگر به موسسه خیریه بپیوندد، میتواند بخشی از گروه دوستانش باشد.
کمک به دیگران به عنوان نوعی ابراز وجود، سالمترین شکل نوعدوستی است. نفع فرد نیکوکار به پاسخ فرد نیازمند بستگی ندارد و این شکل سادهی ابراز وجود است.کمک به دیگران با توقع پس گرفتن چیزی یک قرارداد است. چنین ترتیباتی ارزش دارد، اما مانند سایر قراردادها، شرایط باید از قبل مورد توافق قرار گیرد.
اگر بخواهیم واقعبینانه نگاه کنیم به ندرت انسانهایی پیدا میشوند که مهربانیشان به شکل کاملا اصیل و نوعدوستانه باشد و اکثر ما وقتی با دیگران مهربان هستیم به شکل توامان هم هدفهای نوعدوستانه داریم و هم اهداف مهرطلبانه. مسئله اینجاست که اگر به شکل افراطی به دنبال مهرطلبی و تاییدطلبی دیگران باشیم به ندرت حال خوبی خواهیم داشت زیرا خودمان را فدای دیگران خواهیم کرد و نیاز است ریشههای این مهرطلبی را بررسی و در صدد رفع آن بکوشیم. مهر طلبی یک رفتار اساسا وابسته است که میتواند نتایج معکوس داشته باشد.
منبع: psychologytoday