تاريخ: ۱۴۰۲ سه شنبه ۳۱ مرداد ساعت ۸:۵۱ بازدید: 1309      نظرات: 0      کد مطلب: 21741

۲۰ فیلم آرامش بخش برای وقتی که روز بسیار بدی داشته اید


بسیاری از مردم به سراغ فیلمی می روند که به آن ها اجازه می دهد از مشکلات خود فرار کنند. فیلمی که باعث می شود حس کنید انگار همه چیز خوب بوده و هر شرایط بدی که دارید بزودی تمام خواهد شد.
وقتی روز بدی را پشت سر گذاشته اید، احتمالاً به دنبال چیزی می گردید که خیالتان را راحت کند و به شما آرامش ببخشد. این کار می تواند خواندن کتاب مورد علاقه، گوش دادن به آهنگی که خاطرات خوب را زنده می کند، یا نوعی از سرگرمی باشد که شما را شاد می کند.
تماشای مجدد قسمت هایی از یک سریال تلویزیونی مورد علاقه نیز می تواند حال و هوای بهتری به شما بدهد. برای بسیاری از افراد، تماشای یک فیلم چیزی است که بیش ترین آرامش را برای آن ها به ارمغان می آورد زیرا به آن ها کمک می کند تا از مشکلات دنیای واقعی خود فرار کرده و به دنیایی خیالی بروند که در آن تنها شخصیت ها اهمیت دارند.
بسیاری از مردم به سراغ فیلمی می روند که به آن ها اجازه می دهد از مشکلات خود فرار کنند. فیلمی که باعث می شود حس کنید انگار همه چیز خوب بوده و هر شرایط بدی که دارید بزودی تمام خواهد شد.
فیلمی که به نوعی به بالا بردن روحیه شما کمک می کند. چه به این دلیل که خنده دار است و چه به این دلیل که احساسات قوی را برمی انگیزد، یک فیلم آرامش بخش به تغییر روز شما کمک می کند. پس اگر روز بدی داشته اید این ۲۰ فیلم را تماشا کنید.
 
۲۰- Always Be My Maybe (2019)
بامزه و شادی آور، Always Be My Maybe یک کمدی رمانتیک مدرن است که شایسته قرارگیری در لیست فیلم های آرامش بخش شما است. الی وانگ و رندال پارک در نقش دوستان دوران کودکی، ساشا و مارکوس، بازی می کنند که پس از اینکه ساشا به طور مرتب با خانواده مارکوس شام می خورد، بار دیگر به هم نزدیک می شوند.
ساشا اغلب در خانه تنهاست در حالی که والدینش سر کار هستند و به همین خاطر جودی، مادر مارکوس، به او یاد می دهد که چگونه آشپزی کند. یک تراژدی خانوادگی و رابطه ای کوتاه در نوجوانی منجر به پایان یافتن دوستی آن ها می شود. ۱۵ سال بعد، این دو پس از یک برخورد اتفاقی دوباره با هم ارتباط برقرار می کنند و متوجه می شوند که ساشا یک رستوران دار موفق شده، در حالی که مارکوس با پدرش زندگی می کند و بخشی از یک گروه موسیقی تازه شکل گرفته است.
اگر وعده یک کمدی رمانتیک با موضوع ارتباط مجدد و دنبال کردن رویاهایتان برای تماشای این فیلم کافی نیست، بدانید که حضور کوتاه اما غافلگیرکننده کیانو ریوز تنها به ماهیت خنده دار و آشفته فیلم می افزاید.
او نه تنها در این فیلم حضور دارد، بلکه در واقع نقش خودش را بازی می کند – خب، یک نسخه بسیار دراماتیک از خودش. این فیلم در سایت راتن تومیتوز نمره قبولی ۹۰ درصد را دارد و نامزد جایزه بهترین فیلم مجله People نیز شده است، بنابراین مطمئن باشید که یک فیلم خوب برای اضافه کردن به فهرست فیلم های آرامش بخش تان است.
 
۱۹- The Fundamentals of Caring (2016)
اصول مراقبت با حضور بازیگران مطرحی چون پل راد، کریگ رابرتز و سلنا گومز، با ظرافت تمام مرز بین خنده دار بودن تا لبخندی بر لبان شما بنشاند و احساسات برانگیز بودن به اندازه ای که شما را وادار به اشک ریختن کند، راه می رود. این فیلم بهترین گزینه برای تماشا در زمانی است که احساس می کنید به یک گریه خوب نیاز دارید، اما در نهایت می خواهید کسی برای مراقبت از شما از راه برسد تا احساس بهتری داشته باشید.
نویسنده ای به نام بن (پل راد) و همسرش پس از از دست دادن غم انگیز پسرشان از هم جدا شده اند. او پس از تبدیل شدن به یک پرستار دارای مجوز، برای کمک به ترور (کریگ رابرتز)، نوجوانی با دیستروفی عضلانی دوشن و دارای حس طنزی طعنه آمیز استخدام می شود.
پس از کمی ترغیب کردن، بن اجازه می یابد تا ترور را به یک سفر جاده ای در ایالات متحده ببرد، و در این مسیر است که آن ها با دات (سلنا گومز)، نوجوانی هم سن ترور و پیچز (مگان فرگوسن)، زنی که یزودی مادر خواهد شد، آشنا می شوند. آن ها با هم سفر جاده ای شان را آغاز می کنند و به شیوه هایی که انتظارش را ندارند به یکدیگر کمک می کنند.
 
۱۸- Chungking Express (1994)
فیلم چونگ کینگ اکسپرس ساخته وونگ کار وای داستان دو پلیس هنگ کنگی را روایت می کند که عاشق دو زن متفاوت می شوند: یکی با یک زن مرموز که معمولاً به زندگی زیرزمینی شهر سر می زند و دیگری با یک گارسن احساساتی و رویاپرداز در یک رستوران شبانه که این دو اغلب برای غذا خوردن به آنجا می روند. این دو داستان غم انگیز که در دو بخش متفاوت روایت می شوند، تنهایی و عشق و اینکه چگونه اغلب همزمان پیش می روند را بررسی می کنند.
 
۱۷- Little Miss Sunshine (2006)
این فیلم تاثیرگذار و احساسی درباره یک خانواده ناکارآمد است. فیلم Little Miss Sunshine داستان خانواده هوور را دنبال می کند، در حالی که با یک اتوبوس فولکس واگن به رنگ زرد روشن به کالیفرنیا سفر می کنند تا الیو کوچولوی معصوم را برای رقابت در یک نمایش دختر شایسته همراهی کنند.
اعضای خانواده هوور همگی با یکدیگر کاملاً متفاوت بوده اما هنوز هم همگی عجیب و غریب هستند، بنابراین تماشای آن ها در این سفر جاده ای یک نمایش سرگرم کننده است. مثبت نگری دائم و بی تجربگی اولیویا (ابیگیل برسلین) بسیار معصومانه اما الهام بخش است.
 
۱۶- Big (1988)
تام هنکس قبل از اینکه در نقش های دراماتیک تر بازی کند و اسکار بگیرد، کارش را در ژانر کمدی شروع کرد. یکی از به یادماندنی ترین نقش های او، شخصیت جاش باسکین است، پسری ۱۳ ساله که در یک ماشین کارناوال آرزو می کند بزرگ شود و بدین ترتیب یک شبه تبدیل به یک مرد بالغ می شود. او چاره ای جز غرق کردن کامل خود در دنیای بزرگسالان از جمله گرفتن یک شغل شرکتی و اولین برخورد عاشقانه اش با زنی که او را دوست دارد، ندارد.
بزرگ فیلمی تاثیرگذار و سرگرم کننده است. تماشای آن شما را به یاد کودکی خودتان و چیزهای ساده ای می اندازد که قبل از بالغ شدن شما را خوشحال می کردند و در ادامه زندگی باید آن ها را کنار می گذاشتید. این فیلم به شما یادآوری می کند که هرگز نباید کودک درون تان را نادیده بگیرید و هنوز هم می توانید از چیزهایی از دوران کودکی خود لذت ببرید، چیزهایی که زمانی برای شما شادی به ارمغان آورده اند.
 
۱۵- Ferris Bueller’s Day Off (1986)
یک کمدی نوجوانانه محبوب از جان هیوز، Ferris Bueller’s Day Off در مورد یک دانش آموز فراری از مدرسه به نام فریس (متیو برودریک) است که با موفقیت وانمود می کند بیمار است تا از مدرسه فرار کند و با دوست دخترش سلوان (میا سارا) و بهترین دوست روان رنجورش کامرون (آلن راک) در سراسر شیکاگو بهولگردی و خوشگذرانی بپردازد.
فریس جوانی جذاب و باهوش است که می تواند راه خود را برای فرار از هر دردسری پیدا کند. او نه تنها پدر و مادرش، بلکه تمام مدرسه و شهرش را با موفقیت قانع می کند که به سختی بیمار است و نمی تواند بستر خود را ترک کند.
تنها خواهر بزرگ تر و مدیر او متوجه نقشه او می شوند، اما هنوز هم نمی توانند ثابت کنند که او دروغ می گوید. صحنه نمادینی که فریس در حال مسابقه با زمان برای بازگشت به خانه قبل از بازگشت والدینش از محل کار است، تقریبا ۳۷ سال است که در ذهن طرفداران این سریال مانده است.
 
۱۴- The Nice Guys (2016)
همراه شدن رایان گاسلینگ و راسل کرو به عنوان دو بازرس خصوصی که مجبور به همکاری با یکدیگر برای بررسی خودکشی ظاهری یک ستاره در حال فراموش شدن در دهه ۷۰ لس آنجلس شده اند، به طرز بی شرمانه ای خنده دار است.
فیلم The Nice Guys در فضای خاص لس آنجلس روایت می شود و حرکات و دیالوگ های بامزه شخصیت های گاسلینگ و کرو، به نوعی بی نقص با هم ترکیب می شوند. آنگوری رایس نقش دختر گاسلینگ را بازی می کند و رابطه بین آن ها اساساً رو به وخامت است.
این دختر شباهت بیشتری به یک والد دارد تا پدرش، و تماشای این موضوع بسیار لذت بخش است. به علاوه، گاسلینگ فریادهای بلند زیادی در فیلم می کشد، بنابراین تماشای این فیلم لحظات خنده دار بسیاری دارد.
 
۱۳- Almost Famous (2000)
فیلم تقریباً مشهور ساخته کامرون کرو در سال ۱۹۷۳ روایت می شود، زمانی که راک اند رول موسیقی انتخابی جوانان و بدترین کابوس والدین بود. ویلیام میلر ۱۵ ساله (پاتریک فوگیت) علاقه شدیدی به موسیقی داشته و آرزو دارد که یک روزنامه نگار راک شود، و این علاقه او را به همکاری با مجله رولینگ استونز برای توری با گروه تازه تاسیس “استیل واتر” همراه می سازد.
او چیزهایی را تجربه می کند که هرگز تحت نظر مادر بیش از حد مراقب و کنترل گر خود (فرانسیس مک دورمند) نمی دید. موسیقی متن این فیلم فوق العاده است، مملو از آهنگ های راک کلاسیک که هم معروف و هم فراموش شده اند. هر عاشق موسیقی به احتمال زیاد این فیلم را دوست داشته باشد. این فیلم نه تنها از موسیقی بلکه از جوانی و تلاش برای پیدا کردن خود تجلیل می کند.
 
۱۲-Popstar: Never Stop Never Stopping (2016)
گروه موسیقی کمدیThe Lonely Island به خاطر آهنگ های احمقانه و در عین حال جذاب شان و البته فیلم Popstar: Never Stop Never Stopping شناخته می شود. در این فیلم، آن ها در نقش یک گروه رپ خیالی به نام استایل بویز بازی می کنند و اندی سامبرگ نقش رهبر گروه یعنی Connor4real را بر عهده دارد. هنگامی که آلبوم تک نفره او موفق به فروش خوبی نمی شود، کانر متوجه می شود که زندگی سلبریتی مآبانه او کم کم از کنترل خارج می شود. او حاضر است هر کاری برای بازگشت از شکست انجام دهد، به جز پیوستن دوباره به گروه استایل بویز.
گروه The Lonely Island معمولاً به شدت خنده دار است و آن ها این موضوع را به فیلم خود نیز منتقل می کنند. این فیلم به صورت یک مستند هجوآمیز فیلمبرداری شده است، بنابراین مصاحبه ها و اخبار تلویزیونی در آن وجود دارد که تماماً مضحک هستند.
آهنگ ها هیچ تفاوتی با آهنگ های واقعی که این گروه قبل از فیلم منتشر کرده اند، ندارد و به همان اندازه جذاب هستند. ارجاعات پی درپی به فرهنگ عامه و شوخ طبعی عجیب و غریب این فیلم آن را به فیلمی عالی برای تماشا در اوقاتی تبدیل می کند که روز شما مطابق میل تان پیش نمی رود.
 
۱۱- Toy Story (1995)
اگر در دهه ۹۰ یا ۲۰۰۰ بزرگ شده باشید، به احتمال زیاد داستان اسباب بازی بخشی مهم از دوران کودکی شما بوده است. اولین همکاری سینمایی میان دیزنی و پیکسار به فرنچایزی تبدیل شده که تقریبا ۳۰ سال است به بخشی به یاد ماندنی از زندگی کودکان تبدیل شده است.
دیالوگ “تا بی نهایت، و فراتر از آن!” در ذهن بزرگسالان و کودکان به طور یکسان حک شده است. مهم نیست که چند بار Toy Story را تماشا کرده باشید، وقتی باس و وودی را با هم می بینید که برای فرار از خانه سیدیا و بازگشت به اندی قبل از نقل مکان، با هم همراه شده اند، این فیلم هیچ گاه در نشاندن لبخند بر لب هایتان شکست نمی خورد.
 
۱۰- The Perks of Being a Wallflower (2012)
بر اساس کتابی به همین نام، فیلم The Perks of Being a Wallflower نگاهی به زندگی پسر نوجوانی به نام چارلی است که در حاشیه مانده و تلاش های او برای پیدا کردن دوست بی فایده است، تا اینکه با دو دانش آموز بزرگ تر از خود به نام های سم و برادر ناتنی اش پاتریک دوست می شود. آن ها مربی زندگی او می شوند و به او در کشف لذت های دوستی، موسیقی و عشق کمک می کنند.
همه در دوران نوجوانی شان با مشکلی دست و پنجه نرم می کنند. چه کمبود اعتماد به نفس باشد، چه مشکلات خانوادگی، و چه مشکل در دوست یابی، همه در نوجوانی با معضلی دست و پنجه نرم کرده اند.
در حالی که مشکلات خاص چارلیز (لوگان لرمن) ممکن است مانند بقیه نباشد، تمایل او به تعلق و ایجاد دوستی های پایدار چیزی است که هر کسی می تواند با آن ارتباط برقرار کند. سم (اما واتسون) و پاتریک (ازرا میلر) به شدت از چارلی حمایت می کنند و تصمیم دارند سال اول دبیرستان او را ارزشمند و پر از خاطرات خوش کنند.
 
۹- Crazy, Stupid, Love (2011)
دیوانه، احمق، عشق یک کمدی رمانتیک با بازی ستارگانی مانند استیو کارل، رایان گاسلینگ، اما استون و جولین مور است. وقتی کال ویور (کارل) متوجه می شود که همسرش امیلی (مور) به او خیانت کرده و می خواهد طلاق بگیرد، ناگهان خود را بالای ۴۰ سال و مجرد می بیند. کال در دنیای همسریابی سرگردان می شود تا اینکه با مرد خوش قیافه و زنباره به نام جیکوب (گاسلینگ)آ شنا می شود، کسی که به او یاد می دهد که چگونه دل زنان را برباید.
گروه بازیگران بهترین بخش این فیلم است. همه بازیگران به خوبی با هم کار می کنند و کشش متقابل باورپذیری دارند. زمان بندی کمدی هر شخصیتی بی نقص است و در حالی که این فیلم یک کمدی است، طنز آن هوشمندانه است نه احمقانه.
وقتی رویارویی بزرگ بین کال، امیلی، جیکوب و هانا در خانه ویور اتفاق می افتد، هم کاملاً عصبی کننده و هم کمی غم انگیز است. از یک سو، درگیری با دیوید لیندهاگن (کوین بیکن) خنده دار است. از سوی دیگر، هیچ کس آن روز خانه را با خوشحالی ترک نمی کند.
پسر کالینز متوجه می شود که دختری که دوست دارد در واقع عاشق پدرش است، جیکوب در می یابد که کال، پدر هانا است و کال از رابطه آن ها خشمگین است، و امیلی نمی داند چه اتفاقی در حال رخ دادن است. با این حال، این اتفاقات زنگ بیدارباشی است که می گوید کال باید دوباره خانواده اش را دور هم جمع می کرد.
 
۸- tick, tick… BOOM! (2021)
باورش سخت است که یک فیلم زندگینامه ای درباره یک نمایشنامه نویس مشهور که در سن ۳۵ سالگی به طرز تراژیکی از دنیا رفت، بتواند فیلمی ایجاد کننده حس آرامش باشد، اما تیک، تیک… بوم! موفق به انجام این کار می شود.
اندرو گارفیلد در این فیلم نقش جاناتان لارسون، موسیقی دان و نمایشنامه نویسی را بازی می کند که وقتی ۳۰ ساله می شود برای موفق شدن احساس فشار می کند. جاناتان که کارگاه جدیدی را آخرین فرصت خود برای رسیدن به این موفقیت می داند، بیشتر وقت خود را صرف آماده سازی برنامه اش می کند و این موضوع نه تنها باعث درگیری های ارتباطی بین او و عزیزانش می شود، بلکه او را به تردید نسبت به خود نیز سوق می دهد.
در حالی که شاید این فیلم گزینه مناسبی نباشد اگر فقط به دنبال چیزی صرفاً شاد و سرحال آور هستید، این فیلم برای در نظر گرفتن همه چیز و نشان دادن اهمیت خوش بین ماندن فوق العاده است. در حالی که این فیلم به موضوعات بسیار سنگینی می پردازد، بازی فوق العاده گارفیلد و موسیقی شاد فیلم، آن را به یک تماشای فوق العاده تبدیل کرده است، به ویژه زمانی که به مقداری انرژی برای ادامه دادن نیاز دارید.
 
۷- Before Sunrise (1995)
ریچارد لینکلیتر یک چهره برجسته در چشم انداز سینمای مستقل است. با ساخت فیلم هایی مانند Dazed and Confused و Boyhood چنین جایگاهی قابل درک است. با این حال، سه گانه محبوب و در عین حال کمتر شناخته شده او به نام Before، از بهترین آثار او هستند.
قبل از طلوع آفتاب جایی است که برای اولین بار سلین (جولی دلپی) و جسی (ایتان هاوک)، دو جوان را می بینیم که در قطاری در اروپا با هم آشنا می شوند. جسی در راه وین است و پروازش به آمریکا صبح روز بعد انجام می شود، در حالی که سلین دانشجوی کالج و در حال بازگشت به پاریس است. جسی سلین را متقاعد می کند که با او از قطار پیاده شود و هر دو با هم در خیابان های وین پرسه می زنند تا خورشید طلوع کند.
زیبایی این فیلم در سادگی آن است. داستان فیلم ساده و شخصیت ها ساده هستند. بله، سلین و جسی دو فرد متفاوت با طرز فکر و ویژگی های متفاوت هستند، اما در واقع، داستان آن ها ساده است. این دو یک ارتباط فوری ایجاد می کنند و در طول یک شب آن پیوند را بررسی می کنند.
آن ها در مورد یکدیگر چیزهایی یاد می گیرند و از همراهی با هم نهایت استفاده را می برند. این دو فقط راه می روند و صحبت می کنند و تمام شب در مورد یکدیگر اطلاعات کسب می کنند. حتی در شرایطی که مطمئن نیستید این دو دوباره همدیگر را خواهند دید یا نه، در کل در تمام طول تماشای فیلم احساس آرامش می کنید.
 
۶- Kiss Kiss Bang Bang (2005)
سه سال قبل از اینکه رابرت داونی جونیور به پدر دنیای سینمایی مارول تبدیل شود، نقش یک دله دزد را بازی کرد که ادای بازیگری را در می آورد که برای بازی در فیلم بوس بوس بنگ بنگ به لس آنجلس آورده می شود. او خود را در میانه تحقیقات مربوط به یک قتل به همراه دختری که در دبیرستان به او علاقه داشته و کارآگاهی که او را برای نقش آینده اش آموزش داده، می بیند.
زمان بندی کمدی داونی جونیور در این فیلم جنایی رازآلود بی نقص است. او طعنه آمیز و ساده لوحانه حرف می زند و به خوبی مکمل شخصیت کارآگاه با بازی وال کیلمر است.
شوخی های کل کل های این دو در طول فیلم بسیار خنده دار است. هر وقت داونی جونیور حرف خنده داری می زند، کیلمر بلافاصله پاسخش را می دهد. تضمین می کنیم که این فیلم روز شما را بهتر می کند.
 
۵- About Time (2013)
درباره زمان باعث می شود احساسات متعددی را پشت سر هم تجربه کنید در شرایطی که شما را به صورت کامل و بی نقصی وارد ماجراهای خانواده لیک می کند. این فیلم برشی از زندگی واقعی انسانی با یک پیچش داستانی جادویی است که باعث می شود طوری به شخصیت ها اهمیت دهید، گویی که آن ها دوستان واقعی تان هستند، به این معنی که بالا (و پایین)هایی که آن ها تجربه می کنند باعث می شود که شما به شکلی واقعی با آن ها همزادپنداری و همدلی کنید، گویی شادی آن ها شادی خودتان است.
این فیلم داستان جشن ۲۱ سالگی تیم (دامهنال گلیسون) و سال ها پس از آن را روایت می کند، فیلمی تاثیرگذار که تماماً در مورد زندگی است و بخش زیادی از زندگی شما را نیز به تصویر می کشد. پیام این فیلم در مورد چیزهایی که گاهی از کنترل ما خارج هستند و چطور آرامش را در آن ها بیابیم و اینکه چگونه مهربان بودن و پیدا کردن لذت در چیزهای ساده روزمره مهم است، مطمئناً باعث می شود که در انتهای فیلم احساس خوبی داشته باشید.
این فیلم یکی از آن فیلم هایی است که اگر اطلاعات کمتری در مورد آن داشته باشید، می توانید تجربه تماشای بهتری داشته باشید؛ اما مطمئن باشید که در فهرست فیلم های آرامش بخش قرار خواهد گرفت.
 
۴- When Harry Met Sally (1989)
شاید یکی از بهترین، اگرچه نه بهترین، کمدی های رمانتیکی که تولید شده اند، وقتی هری با سالی آشنا شد داستان دو نفر است که به تدریج به دوستان نزدیک هم تبدیل می شوند و در نهایت در طول ۱۲ سال عاشق هم می شوند.
هری بسیار شوخ و آسان گیر است، در حالی که سالی شخصیتی دقیق و منظم دارد. آن ها در واقع تجسم عبارت “اضداد یکدیگر را جذب می کنند” هستند. در این فیلم، ما آن ها را از زمانی که تازه از دانشگاه شیکاگو فارغ التحصیل شده اند تا زمانی که در نهایت متوجه می شوند نسبت به یکدیگر احساس دارند، و تمام روابط و شکست های دیگر در این بین، دنبال می کنیم.
مگ رایان و بیلی کریستال کشش متقابل بالایی دارند و همین موضوع داستان عشق هری و سالی را باورپذیرتر می کند. سخنرانی هریسون در جشن سال نو هر کسی را سرحال می آورد.
 
۳- Stardust (2007)
قبل از اینکه او به عنوان وکیل نابینا و آتش به اختیاری فعال علیه جرم و جنایت به نام بی باک (Daredevil) باشد، چارلی کاکس نقش معروف تریستان تورن را بازی کرده بود. پسری که همراه پدرش در روستای کوچک انگلیسی وال بزرگ شده است، جایی که یک دیوار روستای آن ها را از سرزمین جادو جدا می کند.
تریستان به دختری که فکر می کند عاشقش است قول می دهد که به این قلمرو جادویی وارد شود و یک ستاره سقوط کرده را پیدا کند تا او را به وی هدیه دهد. بدین ترتیب تریستان به سفری فراتر از تخیلی ترین رویاهایش می رود که در نهایت هویت واقعی او را آشکار می سازد.
فیلم Stardust بر اساس رمان سال ۱۹۹۹ نیل گیمن ساخته شده است، فیلمی فوق العاده که احساس خوبی به شما می دهد. از عناصر جادویی گرفته تا کشف عشق واقعی و طیف گسترده ای از کاراکترهای عجیب و غریب، این فیلم از ابتدا تا پایان بی نقصو جذاب است.
میشل فایفر در این فیلم نقش یک جادوگر سالخورده را بازی می کند که می خواهد این ستاره را بدست بیاورد تا بتواند جوانی خود و خواهرانش را احیا کند. رابرت دنیرو نیز در این فیلم نقش یک دزد پرهیاهو را بازی می کند که وانمود می کند در مقابل خدمه اش مثل میخ محکم است.
این فیلم هر چیزی که از یک فیلم فانتزی انتظار می رود را دارد؛ جادو، عشق و دوئل. چارلی کاکس و کلر دینس در این فیلم واقعاً دوست داشتنی هستند و چاره ای ندارید جز اینکه آن ها را در کنار هم دوست داشته باشید.
 
۲- My Neighbor Totoro (1988)
فیلم های کمی وجود دارند که صحنه های عجیب و غریب و رویایی را به تصویر بکشند که در انیمه همسایه من توتورو می بینیم. این فیلم به راحتی یکی از شناخته شده ترین فیلم های انیمه تاریخ سینماست و وقتی می خواهید در مورد تماشا کردن یا نکردن آن تصمیم بگیرید، شهرتش نتیجه را مشخص می کند.
ساتسوکی و می به همراه پدرشان به خانه جدیدی نقل مکان می کنند، خانه ای در فاصله ای نه چندان دور از بیمارستانی که مادرشان در آن بستری است. یک شب بارانی که دخترها منتظر اتوبوس پدرشان هستند، توتورو برای اولین بار ظاهر می شود و ماجراهای جادویی آن ها با هم آغاز می شود.
این فیلم برای زمانی عالی است که به دنبال چیزی هستید که کودک درون تان بتواند از آن لذت ببرد. سبک انیمیشن سازی زیبا، صحنه های واقعاً تاثیرگذار و لحظات بامزه، این فیلم را به انتخابی عالی برای خاموش کردن مغز آشفته و ریلکس کردن خود تبدیل کرده است.
 
۱- Back to the Future (1985)
بازگشت به آینده یکی از نمادین ترین فیلم هایی است که در دهه ۸۰ میلادی ساخته شد، فیلمی که برای بسیاری، فیلم محبوب ابدی است. این فیلم در نزدیک به ۴۰ سالی که از اکران اولیه اش می گذرد، به یک پدیده فرهنگ عامه تبدیل شده و دو دنباله، بازی های ویدیویی، کالاها و ارجاعات بی پایان در فیلم ها و سریال های تلویزیونی را به وجود آورده است.
همچنین بازگشت به آینده یک فیلم بسیار قابل استناد است که تنها به ارزش سرگرمی آن می افزاید. وقتی موسیقی متن فیلم را می شنوید، می دانید که تا ۱۱۶ دقیقه آینده حال و هوای خوبی خواهید داشت.
بازی در نقش مارتی مک فلای، مایکل جی.فاکس را تبدیل به یک سوپراستار کرد. او از همان ابتدا اولین انتخاب برای این نقش بود اما در آن زمان به دلیل تعهدش به سریال Family Ties در دسترس نبود.
همبازی او مردیت بکستر نیز در آن زمان باردار بود، و فاکس مجبور بود به حضور در سریال ادامه دهد. پس از آن اریک استولتز حدود شش هفته در این فیلم بازی کرد تا اینکه او و کارگردان، رابرت زمکیس به این نتیجه رسیدند که او برای این نقش مناسب نیست.
تا آن زمان، بکستر دوباره به طور کامل در دسترس قرار گرفته بود و تهیه کنندگان سریال نیز فاکس را آزاد کردند تا در این فیلم بازی کند. تلاش برای تصور فیلم های بازگشت به آینده بدون مایکل جی.فاکس مثل این است که بخواهید دنیای سینمایی مارول را بدون رابرت داونی جونیور در نقش مرد آهنی تصور کنید. نتیجه مشابه نخواهد بود.
بدون هوش و ذکاوت خرخوانانه ای که فاکس به شخصیت مارتی مک فلای می آورد، این شخصیت جذابیت و کشش کنونی را نداشت.
منبع: روزیاتو


برچسب ها:

ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
چاپ
نسخه چاپی


نظر کاربران


نظر خود را براي ما ارسال كنيد