دلزدگی زمانی بروز میکند که زوجین به این باور میرسند که که علیرغم تلاشهای مکرر، رابطهشان به زندگی معنا نداده و نخواهد داد.
دلزدگی زمانی بروز میکند که زوجین به این باور میرسند که که علیرغم تلاشهای مکرر، رابطهشان به زندگی معنا نداده و نخواهد داد.
دلزدگی زناشویی چیست؛ علائم و عوامل مؤثر بر آن کدام است؟
چکیده
خانواده سالم متشکل از پدر و مادر و فرزندانی هستند که از نظر روانی سلامت باشند و صمیمیت لازم را در کنار هم داشته باشند. در واقع در زندگی یک خانواده سالم میزان تنش حداقل است و اعضای خانواده میدانند که چگونه در بروز مشکلات مقاومت و خونسردی خود را حفظ کنند تا نظام خانواده مستحکم باقی بماند و خدشهای به مقام والای خانواده وارد نگردد.
هنگامی که رابطه صمیمانه متوقف میشود، مشکلات شکل دیگری به خود میگیرند؛ منازعات فراوان، انتقادات مکرر منجر به دلزدگی در حوزه زناشویی و در آخرخانواده میگردد. گرچه در سالهای اخیر روانشاسان و روانپزشکان برای بهبود روابط زوجین تلاشهای فراوان کردهاند، چرا که داشتن رابطه سالم عاطفی یکی از نیازهای اصلی بشر است و تلاش برای حفظ سلامت رابطه با افراد مهم زندگی، اعم از همسر و فرزندان یکی از اصلیترین ارکان در دین اسلام نیز محسوب میشود.
سلامت روان ابتدا باید در زوجین کنترل و بررسی شود، در نهایت اگر سلامت رابطه و وابستگی طبیعی بین زوجین برقرار شود؛ فرزندان خوب و سالمی نیز در جامعه رشد خواهند کرد.
کلمات کلیدی: دلزدگی زناشویی ،سلامت روان، خانواده
مقدمه
ازدواج آغاز ایجاد خانواده و تعهد مادام االعمر درزندگی است و به عنوان هیجانانگیزترین رویداد بشری برای بقا و زندگی تلقی میشود. با ازدواج هر فرد نشان میدهد که در فرآیند رشد و نمو خود قدمی به جلو گذاشته است. داشتن زندگی سالم یکی از پیش نیازهای رسیدن به آرامش و تکامل هر انسان است اما متأسفانه سیر صعودی آمار طلاق و وجود تعارضات و آشفتگیهای روابط زوجین، محققان را مجاب کرد که برای یافتن عوامل مؤثر و راه کارهای مناسب جهت مقابله با این فروپاشی رابطه بررسیهایی انجام دهند.
جالب است بدانید که اکثر روانشناسان بر این باور هستند که یکی از آشفتگیها و نابهنجاریهای روانشناختی که به مرور زمان عشق و علاقه بین زوجین را کمرنگ کرده است و منجر به طلاق عاطفی و حتی طلاق رسمی فیمابین آنها میشود، دلزدگی است. دلزدگی زمانی بروز میکند که زوجین به این باور میرسند که که علیرغم تلاشهای مکرر، رابطهشان به زندگی معنا نداده و نخواهد داد. و یکی از زوجین به اندازه طرف دیگر برای رابطه اهمیت قائل نیست و مهمترین نیازهای او را نادیده میگیرد.
بنابراین انباشت رنجش ناشی از برآورده نشدن این نیازها و خواستهها و فشارروانی ناشی از آن به بروز دلزدگی کمک میکند. وقتی زن و شوهر ازعشق و شیفتگی هم فاصله میگیرند، هر حادثهای منجر به برچسب زدن منفی به همسرشان میشود. برای مثال شوهر در شرایطی اگر یك بار حساسیت نشان نداد، یك فرد بیاحساس تلقی میشود و یا اگر زن یك بار انتظار جنسی شوهر را برآورده نکند، فردی سرد و بی تفاوت تلقی میشود.
کاهش احساس رضایتمندی زناشویی میتواند سبب ایجاد محرکی برای تصمیم به جدایی و طلاق شود که آثار مخرب آن در جامعه مشهود است.
بنا به بررسیهای مشاوران خانواده، دلزدگی از عشق یك روند تدریجی است و به ندرت به طور ناگهانی بروز میکند. در واقع صمیمیت و عشق به تدریج رنگ میبازد و به همراه آن احساس خستگی از زندگی پدید میآید که در شدیدترین نوع آن دلزدگی برابر است با فروپاشی خانواده.
دلزدگی زناشویی چه مفهومی دارد؟
دلزدگی استعاره یا کنایهای است که معمولا برای توصیف یك حالت یا فرآیند خستگی و فرسودگی که مشابه با خاموش شدن یك آتش یا فرو نشاندن یك شمع است، اطلاق میگردد.
از نظر روانشناسی دلزدگی شامل خستگی عاطفی، شخصیت زدایی و ... میباشد. خستگی عاطفی به تهی شدن یا خالی شدن منابع عاطفی که به وسیله تقاضاهای بین فردی ایجاد میشود، برمی گردد. شخصیتزدایی به رشد منفی و داشتن گرایشات بیرحمانه و عیب جویانه و بدگمانانه به همسر تأکید دارد که بعضی آشفتگیها و پریشانیها را شامل میشود.
مشاوران، دلزدگی را به عنوان یك حالت خستگی جسمی، عاطفی و ذهنی در شرایط درگیری طولانی مدت تعریف میکنند.در واقع، دلزدگی زناشویی در یك رابطه زوجی، به معنای نگرش منفی و غیر لذت بخشی است که زن و شوهر از جنبه های مختلف روابط زناشویی خود دارند.
علائم دلزدگی زوجین
علائم دلزدگی در زوجین متفاوت است اما اگر به صورت کلی به آن بپردازیم باید بگوییم که کمبود اشتیاق، عدم رضایت، فرسودگی عاطفی، بیاحساسی و کمبود علاقه است. افرادی که دلزدگی را تجربه میکنند، ممکن است احساس کنند که با وجود تلاش فراوان کمتر به نتیجه دلخواهشان میرسند. آنها ممکن است نسبت به افراد دیگر، زودتر خشمگین شوند و احساس کنند که توانایی خوش گذرانی و یا حس شوخ طبعی را از دست دادهاند.
نشانههای دلزدگی
- خستگی زیاد
- فرسودگی روحی و جسمی
- احساس از پا افتادن از نظر جسمی وعدم شاد بودن
- عصبانیت نسبت به دیگران
- انتقاد شدید از خود
- عیب جویی
- منفی گرایی
- احساس تحت فشار بودن
- عصبانیت در مورد مسائل کم اهمیت زندگی
- سردردهای متناوب و آسیب های گوارشی
- افزایش یا کاهش وزن
- بی خوابی و افسردگی
- تنگی نفس
- بد گمانی و شک
- عدم دریافت حس دوست داشته شدن
- عدم اعتماد و اطمینان در مورد آینده
- درماندگی برای آرام کردن اوضاع
- حس عمیق آسیب پذیری
- ترس شدید از دست دادن
- عدم درک شدن از سمت همسر یا خانواده
- و ... .
چرا دلزدگی آغاز میشود؟
- توقعات غیرمنطقی طرفین: گاهی توقعات ما آنقدر زیاد و غیر منطقی است که ازدواج با هر شخص دیگری هم، توقعات زیادمان را برآورده نخواهد کرد. برای مثال خانمی توقع دارد همسرش با حقوق کارمندی خود هم صاحب خانه شود هم ماشین و هم مسافرت خارجی سالانه. بدیهی است که با حقوق کارمندی ساده این نیازها برآورده نخواهد شد. درواقع این عدم تناسب بین انتظارات غیرمنطقی وواقعیت موجب دلزدگی میشود.
- عادی شدن زندگی: وقتی زن و شوهر از فاز هیجانی و عاطفی اولیه ازدواج بیرون میآیند، ممکن است که هر اتفاق کوچکی را بهانه کنند تا به همسرشان یك برچسب منفی بزنند.
- نگفتن احساسات طرفین به یکدیگر: زوجین حتما باید به احساسات هم اهمیت دهند و بدون ترس در مورد احساسات خود سخن بگویند:در غیر اینصورت امکان برقراری روابط صمیمانه زوجین وترمیم روابط انها امکان پذیر نخواهد بود.
- طرحوارههای روانی: طرحوارهها باورهای عمیقی هستند که در کودکی نسبت به خودمان و دیگران و جهان در ذهن ما شکل گرفته اند. این طرحوارهها نقش اساسی درشکل گیری احساس ما درباره خودمان و دیگران دارند. قبل از ازدواج لازم است که افراد از طرحوارههای روانی خود آگاه شوند و آنها را رفع نمایند. در غیر این صورت موجب اذیت و آزار یکدیگر در زندگی شده و دلزدگی بین آنها ایجاد خواهد شد.
- عدم توانایی برقراری رابطه جنسی مطلوب: برای این مشکل نیاز است که زوجین حتماً به درمانگر مراجعه کنند.
مراحل مختلف دلزدگی کدامند؟
در مرحله نخست دلزدگی یک ناهمخوانی میان خواستههای فردی، انتظارات وی با پدیدههای موجود در زندگی رخ میدهد. فرد کلا در مورد شریک زندگی و همچنین خود، روند زندگی، افکار رویایی و زیبایی داشته است، اما آنچه میبیند فرسنگها از تفکراتش دور است. همین موجب میشود که استرس در فرد و زندگی فردی او رخ دهد که در نهایت منجر به تشویش در رابطه خواهد شد.
در مرحله دوم استرس فردی شدیدتر شده و فشار عاطفی، افسردگی و خستگی بدون کوچکترین دلیلی در فرد پدید خواهد آمد. در مرحله سوم تغییراتی در تفکر و نگرش فرد نسبت به زندگی زناشویی و شریک زندگی وی اتفاق میافتد که منجر به کمی فاصله از وی میگردد.
در مرحله آخر دلزدگی رخ خواهد داد. فرد به هیچ وجه نمیتواند ارتباط با همسر خود برقرار کند. تمامی رفتار همسرش از نظر وی سرشار ازخودخواهی و نخواستن است. زندگی برای او سخت میشود و فاصله خود را با شریک زندگی زیاد میکند که در این زمان طلاق عاطفی شروع میشود. در واقع دلزدگی یکباره رخ نمیدهد فرآیندی کاملاً تدریجی است که اگر در همان ابتدا فرد به آن توجه کند و آگاهانه جهت رفع آن قدم بردارد، میتواند زندگی خود را حفظ کند.
عواملی که در ایجاد دلزدگی حائز اهمیت هستند
- همیشه باب میل بودن: برخی از زوجین خود واقعی نیستند یعنی برای آنکه جلب رضایت همسر خود را داشته باشند، طوری رفتار میکنند که او دوست دارد. سعی میکنند همیشه کامل باشند تا در نگاه همسر خود همیشه قابل تائید باشند. فشار روانی که این افراد تحمل میکنند بسیار زیاد است و همین امر موجب افسردگی و خستگی فرد میگردد که به دنبال آن دلزدگی رخ خواهد داد.
- به دنبال اشتیاق کاذب بودن: هنگامی که چند ماه از زندگی زناشویی میگذرد و شور و اشتیاق اولیه از بین میرود، برخی افراد نمیخواهند قبول کنند که زندگی همچنان در جریان است و قرار نیست همه چیز مانند روزهای نخست شیرین و لذت بخش باشد. بیشک تفاوتهای اخلاقی بین زوجین وجود دارد که در ماههای پس از ازدواج خودنمایی میکند. برخی افراد به جای اینکه در این ایام آگاهانه رفتار کنند و کنترل امور زندگی را حفظ کنند، به دنبال اشتیاقهای کاذب میروند تا آنچه در روزهای نخست زندگی بود را دوباه تجربه کنند در حالی که این امر میسر نیست چرا که گذشته تکرار نخواهد شد.
- فرسودگی یادلزدگی شغلی: یکی ازعواملی که در به وجود آمدن دلزدگی زناشویی دخالت دارد، استرس ها و فشار شغلی است که شکل افراطی آن دلزدگی شغلی نام دارد که از کار زیاد ناشی می شود و برسلامت هر دو زوج و سطح رضایت آنها تأثیر می گذارد.و باعث میشود که درزندگی شخصی کامروا نباشند.
- قسمتی از زندگی زوجین نسبت به بقیه قسمتها پررنگتر میشود: اجازه بدهید این موضوع را با ذکر دو مثال توضیح دهیم. مردی را تصور کنید که فقط در هنگام برقراری رابطه جنسی با همسر خود مهربان است و در طول روز هیچ ابراز محبتی ندارد. و یا مادری را تصور کنید که پس از به دنیا آمدن فرزند خود تمام حواس و فکر و ذکرش فرزندش است و از همسر خود کاملاً غافل است. در این هنگام دلزدگی شدید اتفاق خواهد افتاد.
نتیجه گیری
ازدواج به عنوان یک رابطه قانونمند در رابطه افراد امری بسیار مهم و ضروری است. در واقع ازدواج برای تشکیل خانواده رخ میدهد که این خانواده یکی از ارکان بسیار مهم برای جامعهای سالم محسوب میشود. در نتیجه داشتن خانواده سالم، امری ضروری برای داشتن یک جامعه سالم است. رابطه سالم فی مابین زوجین یکی از اصلیترین موضوعاتی است که زن و شوهر باید از همان ابتدای ازدواج به آن توجه آگاهانه داشته باشند؛ چرا که کوچکترین بی توجهی میتواند منجر به ایجاد شکاف در زندگی شود.
دلزدگی عاطفی برای زوجین اتفاقی است که این روزها بسیاری از جوامع درگیر آن هستند. و عدم آگاهی افراد به مشکلات روانی خود، همچنین نگرش رویایی و بی منطق نسبت به ازدواج و زندگی، عواملی هستند که میتوانند در همان ابتدای زندگی موجب بروز دلزدگی زوجین نسبت به یکدیگر شوند.
آنچه مهم میباشد این است که افراد نگرش منطقی و آگاهی نسبت به موضوعات روانی خویش وشریک زندگی خود داشته باشند و همچنین نگاهی منطقی و انعطاف پذیر به زندگی زناشویی داشته باشند. بی شک از خودگذشتگی و مهربانی آگاهانه در زندگی موجب میشود که صمیمیت بین زوجین حفظ شود و اگر مشکلاتی رخ دهد، هر دو طرف به میزان کاملاً برابر و آگاهانه نسبت به حل مشکل تلاش کنند.
منابع
Cumming, E. M., & Oreilly, A. W. (2007). Fathers in family context: Effect of marital quality on child adjustment. NewYork: John Wiley and Sons
Pines,A. M. (2005). Adult attachment styles and their, relationship to burnout: a preliminary, Crosscultural investigation. work and stress. 18(1) 66-80
http:// www.eric. ed. Gov
Pines, A. M,&Nunes,R. (2003, Jun) The relationship between career and couple burnout: implications for career and couple counseling. Journal of employment counseling, 74 on 2 p 50-64