تاريخ: ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۹ خرداد ساعت ۲۲:۳۶ بازدید: 1851      نظرات: 10      کد مطلب: 21371

عقل منجمد و شورەزار معرفتی/ (بحثی در شکل گیری اراجیف و خزعبلات مدعیان اومانیسم در هنگام سفر حجاج)



یادداشت : عبدالقادر نیازی

 

 


1) : ظاهرا توهم اینکە بتوانیم با یک روش منطقی بە تمام اختلافات عقیدتی و سیاسی مان پایان دهیم انچنان نیز دور از تصور نیست. زیرا انگونە کە لازم است نتوانستەایم مفهوم " تفاوت " و کثرت گرایی را انگونە کە لازم است در اذهانمان بگنجانیم. بەهمین دلیل بنظر میرسد تا زمانیکە نتوانیم مقولە "تفاوت" و دگراندیشی را در خودمان نهادینە کنیم، تصور ارامش و صلح عمومی و باهم بودگیمان توهم و لاطائلاتی بیش نیست. زیرا کلیتی که ظاهرا اسم جامعە را با خود یدک میکشد و ما بصورتی کاملا انتزاعی در ان زندگی میکنیم نە جامعە کە صورتی کاملا مستتر از قبیلە گراییست کە حتی در چارچوب ان نیز عدەای وراج و حرف مفت زن، ازادی و دموکراسی و مالکیت خصوصی دیگران را نە تنها برنمیتابند کە این فقدان و اختگی عقلشان را نیز در فرافکنیهای بی مورد و موهن و توهین امیز نشان میدهند. ازادی اندیشە و حق انتخاب دین از سوی دیگری کە خودی هم هست، برای اینان نە یک حق انسانی و شهروندی کە صرفا تا جایی دارای اعتبار و روایی است کە در راستای وراجیهای انان و عقدەها و غرایز نە حیوانی کە ناانسانی اشان باشد. وجود این تیپ از افراد در جامعە کە هرگونە تفاوت اندیشە و عمل و حقوق و مالکیت خصوصی دیگران را با وراجیهای بی سر و تە مورد اهانت قرار میدهند، جامعە نداشتەامان را نە بصورت مامنی برای ارامش و باهم زیستی کە کاملا برعکس ان تصور میکنند. در واقع موجودیت صرفا بیولوژیکی و نباتی و دور از هر گونە تفکری عقلانی اینان اجتماع و باهم بودگی نیم پختە ما را بالاجبار تبدیل بە نوعی فضای پرتلاطم و غلیظ انتاگونیستی و متخاصمانە کردە کە اکثریت ما را بە این نتیجە رساندە کە اجتماعمان را نه به صورت " باهم بودن" ی که در برگیرنده همه حق و حقوق فردی و انسانی ماست بلکه به این واقعیت مشروط کردەاند که اساسا نە نسبت کە هیچ رابطەای نیز برای این "باهم بودن" متصور نباشیم. برای اینان ما صرفا محصول و محمول یک سری روابط انتزاعی از مبادلە هستیم و صرفا تا جایی برای همدیگر اهمیت داریم کە براورندە نیازهای زیستی اینان باشیم در غیر اینصورت در دایرە حذف و انکار و اهانت قرار میگیریم.

 

2 ) : هر سالە و در ایام اعزام حجاج بە سرزمین وحی، عدەای موهن و وراج و دور از هر گونە کنش و واکنش عقلانی، بە بهانەهای اومانیستی و انیمالیستی کە خود نوعی درگیر شدن در توهمات غلیظ روشنفکری و روشنفکرنماییست، بە بهانە خروج ارز از کشور و صرف ان در راستای اهداف اعراب و عدم پرداخت این مبالغ بە فقرا و ساخت بیمارستان و پل و مدرسە و ... بر اعتقاد و باورهای دینی حجاج میتازند. ساحت نمادین عقل اینان دچار شکافهای عمیق و البتە فقدان ساختی است. بدین معنا کە در ساحت عقل ناقص الخلقە اینان، امکان نمادپردازی معقول وجود ندارد و جای خود را بە توهین و اهانت دادە است. فانتزی نهاد در ساحت موجودیت بیولوژیکی و نباتی اینان هنوز هم بصورت مبتذل خود را نمایان میکند گو اینکە هنوز کرتکس مغزشان مراحل تکامل شخصیتی را پذیرا یا یارا نبودە است. نفس پارانوئیک این تیپ از افراد در سایە همان معرفت نداشتەاشان، بر هر چیزی و هر کاری کە در راستای عقلانیت مکانیکی اشان نباشد میتازد و هیچ حرمتی را برای اعتقاد و باورهای دینی کسی قائل نیست. در واقع ساحت عقل در این نوع از افراد فاقد هر گونە جهش و گسست معرفتی است. زیرا اگر برخلاف این بود باید بە این نکتە واقف میبودند کە در عصر حاضر کە شمەای از وضعیت پست مدرنیسم و جهانی سازی و البتە دموکراتیک و پلورالیزم را با خود دارد، عقلانیت نە قبول اعتقاد و باور دینی دیگران کە حرمت گذاشتن و بە رسمیت شناختن ان است انهم نە از راە اهانت و وراجی بلکە طبق معیارهای انسانی و شرافتمندانە و علمی.


3 ) : طبق ایە 29 سورە مبارکە کهف، ایە 3 سورە انسان و همچنین ایە 256 سورە مبارکە بقرە و ایە 13 سورە حجرات و همچنین کل ایات سورە مبارکە کافرون، و تعداد زیادی روایت از پیامبر(ص)، هر انسانی حق دارد دین خود را بدون اجبار و اکراە و در نهایت ازادی و ارادە خویش انتخاب نماید. اگر چە ازادی انتخاب دین و حتی خود مسالە حج از لطف دولتهای ظاهرا اسلامی و گروههای افراطی و تکفیری با چالشهای جدی گفتمانی و سیاسی روبرو بودە است اما بحث نە بر سر رتوریک سیاسی دولتها و این گروهها کە بر سر یک سری حق و حقوق دینی و شهروندی انسانهاست کە احقاق ان در ساختار اسلام بە رسمیت شناختە شدە اما دخالت دولتها و هر نهاد حکومی در ان از اساس اشتباە است زیرا تنها در ساحت انسانی و فرهنگی و اجتماعی و شهروندی و کاملا دموکراتیک و پلورال باید بە این حق و حقوق انسانها پرداخت. نکتە دیگر ماجرا اینجاست کە دین اسلام همانطور کە انتخاب ازادانە و دور از اکراە دین را طبق ایات مذکور، جزو حقوق همە انسانها قلمداد کردە، بە همان شیوە حق مالکیت شخصی و خصوصی را نیز برای کل انسانها بە رسمیت شناختە است. در این مسالە هیچ شکی نیست اما، با وجود این نیز هنوز هم هستند کسانیکە در عصر انفجار اطلاعات و در قرن بیست و یکم با وراجیها و اراجیف و معرفت سرشار از خزعبلات و دور از وجود هر گونە بنیە عقلی و فرهنگی اشان، و در وضعیتی کە شکل گیری نە چندان محکم جامعە نیز در این شرایط بە شدت ناگوار، نیازمند اتکا بر اشتراکات است نە برجستەسازی تفاوتها، بر اعتقادات دینی این و ان میتازند.


4 ) : پارادوکس معرفتی و عقلی اینان اینجاست کە حجاج و راهیان بە سرزمین وحی را بە بهانە خروج ارز از کشور بە نفع اعراب و همچنین عدم رسیدگی بە وضعیت معیشتی فقرا و تهیدستان و عدم ساخت بیمارستان و پل و مدرسە و امکانات پزشکی و غیرە سرزنش میکنند اما از امارهای تکان دهندە سفرهای تفریحی و گردشگری و البتە جنسی خودشان و همقطارانشان بە ترکیە و انتالیا و امارات و تایلند و مالزی و کشورهای اروپایی و.. سر باز میزنند. اینان اگر کمی از مدت زمانی کە بە وراجی میپردازند کم میکردند و از عقل نداشتەاشان کار و حساب میکشیدند متوجە میشدند کە خروج ارز ناشی از سفرهای تفریحی و گردشگری و توریستی و جنسی بە این کشورها و همچنین امار و ارقام تکان دهندە ورود لوازم ارایشی و بهداشتی و عملهای زیبایی و بوتاکس و مشروبات الکلی کە عموما از راە خروج ارز از کشور صورت میگیرد، طبق امارهای رسمی چندین برابر خروج ارز ناشی از سفر حجاج است. ضمن اینکە قسمت عمدە خروج ارز ناشی از این امور توسط مجاری غیر رسمی وارد کشور میشوند کە ان هم بە شدت شوک اور و چندین برابر امارهای رسمی و حتی هزینەهای حج است.


5 ) : همچنانکە گفتە شد بحث نە بر سر اعتقاد یا عدم ان بە یک دین کە قائل شدن حق مالکیت شخصی و خصوصی و شهروندیست برای همە انسانها با هر اعتقاد و دینی. هر چند بحث بر سر مسائل اقتصادی/اجتماعی اسلام مانند زکات و صدقە و اسقاط و کفارە و فدیە و ... نە مورد نظر این نوشتار است نە در حیطە حوصلە ان اما، بر اساس کدام منطق و عقل، کسی سفرهای تفریحی و جنسی و توریستی بە کشورهای مختلف و خرید مشروبات الکلی و سایر لوازم لوکس را حق خود میداند اما این حق را از پیروان یک دین یا سایر ادیان سلب میکند و بە انها میتازد؟ مگر این کار اینان جز خروج ارز از کشور و سرازیر کردن ان بە جیب بازرگانان و تجار سرمایەداری عنوان دیگری دارد؟ فرضا اگر کسانی کە در طول عمر یکبار بە سفر حج میروند هیچکدام از احکام اقتصادی اسلام از قبیل زکات و صدقە و .. را بجا نیاوردەاند و در مقابل، اینان تمام شعائر انسانی و مبتنی بر انساندوستی را کە روی ان مانور میزنند بجا اوردەاند، پس وجود این همە فقر و فلاکت موجود، ناشی از چیست؟ نبود مدارس باکیفیت و درمانگاە و بیمارستانهای پیشرفتە و سرشار از امکانات پزشکی را با وجود چنین نوع دوستان اومانیستی!!! پای چە کسانی باید نوشت؟ مگر نە اینکە گاف و اراجیف انساندوستی و نوع دوستی اشان گوش عالم را کر کردە؟ کدام یک از اینان بە نفع همان مردمی کە سنگشان را بر سینە میزنند و بە این و ان میتازند، از عیاشی ها و ریخت و پاشهای خود در داخل و خارج از کشور صرفنظر کردەاند؟ با کدام معیار اخلاقی و انسانی و عقلانی هر نوع عیاشی را حق خود میدانند اما بخاطر یک سفر زیارتی کە انهم در صورتیکە شخص، استطاعت مالی و بدنی داشتە باشد در طول عمر فقط یکبار بر او واجب است میتازند؟ جایگاە عقل و درک اجتماعی و فرهنگی اینان چیست و کجاست؟ نبود شاخصها و استانداردهای عقلی و منطقی اینان را از کجا و چە منابعی باید سراغ گرفت؟ بر مبنای کدام اصول اومانیسم و انیمالیسم مورد نظرشان، هر گونە اهانتی بە دیگران را روا میدارند؟ اینان اگر طغیان گر و یاغی نیستند از کجا میدانند کسی کە بە سفر حج میرود زکاتش را نپرداختە یا بە هیچ فقیر و مستمندی کمک نکردە و برای هیچ مرکز پزشکی نیز هیچ هزینەای را تقبل نکردە؟ اینان چگونە بە خود اجازە دادەاند کە در زندگی خصوصی این و ان سرک بکشند؟ چیزی نمیتوان گفت غیر از اینکە اینان ملت را قبیلەای گستردە فرض کردە و تنها فاکتور شکل گیری ان را نیز رابطە خویشاوندی تعیین کردەاند. رابطەای خویشاوندیی کە بر اساس ان ملت و حق و حقوق انسانی و فردی و اجتماعی، نە بر اساس اشتراکات تاریخی بلکە بر اساس فاکتورهایی است کە تنها در راستای توهمات نارسیستیک و شیزوفرنیک اینان باشد. گوارای وجودشان….



برچسب ها:

ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
چاپ
نسخه چاپی


نظر کاربران

0
0
پاسخ به این اظهارنظر

احمد سریعت پناە ۱۴۰۲/۳/۳۱
با سلام و احترام کلیت موضوع مقالە درست و بە جااست ، البتە مخاطبین مقالە افراد و اقشاری خاصی نیستند و نامی از کسی بردە نشدە ، و ممکن است نویسندە در مقابل گفتمان ایشان تحت تاثیر قرار گرفتە و تا حدی پا را از گلیم ادبیات و گفتمان منطقی درازتر و نوعی ادبیات اهانت آمیز را بە کار بردە کە در صورت عدم آن مقالەاش مقبولتر و مطلوبتر می نمود ، بە هر حال فراموش نکنیم کە قشری خاصی را نام نبردە است و مخاطبینش را تعیین نکردە است . بە هر حال افراد و اشخاص مجازند دین و مسیر و سفر و کار خویش را خود انتخاب کنند و دخالت بیجا آنهم بازی بە اعتقادات مردم ، همیشە نا مناسب و نا مطلوب است ! و متاسفانە عدەیی هستند هیچ حریم و حرمتی را برای مردم مخصوصا مرم مسلمان قایل نیستند ، و بە بهانەهای واهی بر مردم و اعتقادات مردم می تازند و بدان ادای روشنفکری هم در می آورند ، کە واقعا چنین اعمالی دور از اخلاق و ادب ومنطق می باشد !
3
0
پاسخ به این اظهارنظر

۱۴۰۲/۳/۳۱
این آقا در حالی که از باهم بودن و حق و حقوق در جامعه می گوید که به افرادی که با وی موافق نیستند فقط توهین کرده وفش میده . جالبه بارها به دیگران توهین کرده اما از شرافت انسانی دم می زند.خحخخ
3
0
پاسخ به این اظهارنظر

حسن ۱۴۰۲/۳/۳۱
بهتر است قبل از دفاع از حج، کمی ادب داشته باشید. نظرات دیگران را نیز با سعه صدر تحمل کنید و نقد بنمایید
3
0
پاسخ به این اظهارنظر

رشید کاکه ۱۴۰۲/۳/۳۰
جناب آقای نیازی که این متن را نوشته (هر چند نمی توان نام مقاله برآن گذاشت )، و خود را روشنفکر می نامد چطور به خود اجازه می دهد به مخالف خودش توهینهایی آن چنان زننده کند. ایشان نه تنها طرف مقابل خود را به عنوان ضد دین بلکه در حد موجودی ناقص الخلقه که خداوند آنها را در حدی بسیار ناقص تر از نویسنده خلق کرده است یاد می کند . چنین طرز فکری نشان دهنده کوته فکری ایشان است . نویسنده این به اصطلاح مقاله که در مخیله خودشان فکر می کنند اگر در میان سخنانشان چند اصطلاح و‌ عبارت تخصصی فلسفی و لاتین به کار ببرد خواننده مبهوت سنگینی مطالب ایشان می شوند و در مقابل سواد ایشان سر تعظیم فرود می آورد ، نه تنها دیگرانی را که مشابه او فکر می کنند نمی شناسد بلکه حقیقت دین اسلام را هم درک نکرده است. هفت قرن پیش مولانای بزرگ‌ در مثنوی خطاب به چنین روشنفکرانی که به خیال خود از دین دفاع می کنند می فر ماید
انصطوا را گوش کن خاموش باش
گر زبان حق نگشتی گوش باش
4
0
پاسخ به این اظهارنظر

رحیم خورشیدی ۱۴۰۲/۳/۳۰
اصولاً باید هرکسی در اعتقادات و باورهای مذهبی خود آزاد باشد و حمله و توهین به باورهای مردم کار صحیح و پسندیده ای نیست..کسی که سفرهای پرخرج عیاشی می کند چرا مورد هجمه قرار نمی گیرد؟و شخص عیاش از سفر تایلند خود دست در گردن آویختن سرونازهای آن سرزمین با ذوق و شوق بیان می کنند نکوهش نمی کنند اما کسانیکه به عشق محبوبشان و سرزمین وحی خار مغیلان و خار زبان جماعتی خودشیفته را تحمل می کنند ، باید نکوهش شوند .
4
1
پاسخ به این اظهارنظر

Younes kasnazan ۱۴۰۲/۳/۳۰
درود و سلام و احترام فراوان تقدیم به شما سروران گرامی الخصوص آقای نیازی به این روشن فکری و عقلی و عقیدتی
1
2
پاسخ به این اظهارنظر

هیوا. برزنجی ۱۴۰۲/۳/۳۰
تکمیلی
سلام
بنده حاجی نیستم و فعلا خود را لایق و آماده زیارت خانه خدا نمی بینم ، زیرا که به عقیده بنده بایستی به در جه ای از بینش و کمال رسیده باشم که ظرفیت استفاده از فیض و بهره معنوی حج را داشته باشم .
در تایید مقاله بعرض می رسد سال گذشته اخباری در مورد صرف نظر نمودن یک یا چند نفر در یزد از فریضه حج و اهدا ی هزینه آن به چند عروس و داماد پخش شد که مورد استقبال افکار عمومی قرار گرفت . البته برای بنده این سوال پیش آمد که چرا دقیقا از سهم زیارت خانه خدا ؟ آیا نمی شد ضمن ادا ی وظیفه شرعی ، چندین برابر آن را نیز هدیه می نمودند؟ آیا انجام یک امر پسندیده بایستی موجب حذف امر پسندیده دیگری شود ؟آیا این عمل ایشان به نوعی بی احترامی به ساحت خانه خدا نبود ، آیا اگر منصرف شده بودند( که امری کاملا شخصی است )لزومی به رسانه ای کردن و تبلیغات روی آن بود ؟ آیا در زمانی که مبالغ وامکانات عمومی غیر قابل تصوری صرف سفرهای جمعی مذهبی می شود ، تا این حد تحقیر مناسک حج و مسافر سرزمین وحی لازم است؟ همانگونه که سفر ترکیه و تایلند و عراق و غیره امری کاملا عادی و مورد تایید است ، چرا حج و مسافر خانه خدا از هجمه و اهانت مصون نیست؟
متاسفانه بی احترامی ماموران عربستان در چند سال قبل به چند نفر ، نیز خمیر مایه بی احترامی به مناسک حج و حاجیان و بیانات صخیف در باصطلاح قالب شوخی و طنز گردید ، البته رفتار ایشان و سیستم حکومتی عربستان و غالب حکومت های منطقه مورد تایید هیچ انسان آزاده ای نیست ، اما چرا رفتار ناشایست موردی را به جمیع خادمان خانه خدا و میلیونها سفر معنوی و حاجیان گرانقدر تعمیم داد؟
هیچ انسانی معصوم نیست اما متاسفانه اگر یک حاجی خطایی کرد به جای مواخذه شخص ، به حجاج اهانت می کنیم و مشتاق هستیم اثبات کنیم که کسی فیض زیارت خانه خدا نصیب او شده آدم خوبی نیست ؟
در پایان امیدوارم ضمن احترام به افکار و عقاید دیگران ، ناخودآگاه مجری سناریوی هتک حرمت شعائر اسلامی نشویم .
1
1
پاسخ به این اظهارنظر

حسین بستانه ۱۴۰۲/۳/۲۹
عجب این كه این به اصطلاح مقاله سراسر توهین و ناسزاست و پر آز الفاظ رکیک که کم از فش ندارند.پاقغا چرا هاژه چنین مقاله ای را منتشر کرده است.واقعا متاسم
2
1
پاسخ به این اظهارنظر

هیوا لرزنحب ۱۴۰۲/۳/۲۹
سال گذشته اخباری در مورد صرف نظر نمودن یک یا چند نفر در یزد از فریضه حج و اهدا ی هزینه آن به چند عروس و داماد پخش شد که مورد استقبال افکار عمومی قرار گرفت . البته برای بنده این سوال پیش آمد که چرا دقیقا از سهم زیارت خانه خدا ، آیا نمی شد در کنار ادا ی وظیفه شرعی ، چندین برابر آن را نیز هدیه می نمودند؟ آیا انجام یک امر پسندیده بایستی موجب حذف امر پسندیده دیگری شود ؟آیا این عمل ایشان به نوعی بی احترامی به ساحت خانه خدا نبود ، آیا اگر منصرف شده بودند( که امری کاملا شخصی است )لزومی به رسانه ای کردن و تبلیغات روی آن بود ؟ آیا در زمانی که مبالغ وامکانات عمومی غیر قابل تصوری صرف سفرهای جمعی مذهبی می شود ، تا این حد تحقیر مناسک حج و مسافر سرزمین وحی لازم است؟ . همانگونه که سفر ترکیه و تایلند و عراق و غیره امری کاملا عادی و مورد تایید است ,امیدوارم ضمن احترام به افکار و عقاید دیگران ، ناخودآگاه مجرب سناریوی هتک حرمت شعائر اسلامی نشویم .
3
1
پاسخ به این اظهارنظر

هه لگورد ۱۴۰۲/۳/۲۹
بسیار عالی بود

نظر خود را براي ما ارسال كنيد