در قرن هجدهم میلادی تقاضای بریتانیا برای اثر محرک یک فنجان چای با قاچاق غیر قانونی یک ماده مخدر روانگردان دیگر تامین شد: تریاک.
گاردین، تریاک از آن پس به عنوان یک ماده اعتیادآور و تغییر دهنده کارکرد ذهن به عنوان سلاحی از سوی یک امپراتوری برای تحت انقیاد درآوردن امپراتوریای دیگر مورد استفاده قرار گرفت.
در دهه ۱۷۹۰ میلادی بخش عمده چای مورد نیاز بریتانیا از چین وارد میشد و کمپانی هند شرقی سالانه حدود ۱۰ هزار تن برگ چای را از شرق آسیا به لندن صادر میکرد. با این وجود، یک مشکل عمده در این عرضه و تقاضا وجود داشت: چین چندان علاقهای به کالاهای امپراتوری بریتانیا در ازای واردات چای بریتانیاییها از آن کشور نداشت.
امپراتور "چیان لونگ" در سال ۱۷۹۳ میلادی در نامهای خطاب به "جورج سوم" پادشاه وقت بریتانیا نوشت: "امپراتوری آسمانی ما همه چیز را به وفور در اختیار دارد. در نتیجه، ما نیازی به واردات تولیدات بربرهای خارجی در ازای محصولات مان نداریم". در نتیجه، چنین وضعیتی بریتانیا با کسری تجاری عظیم مواجه شد.
تنها کالای اروپایی مورد علاقه چین پول نقد در قالب نقره بود. بنابراین، در سراسر نیمه دوم قرن هجدهم حدود ۹۰ درصد از صادرات تجاری بریتانیا به چین شمش بود. دولت بریتانیا در تلاش بود تا نقره کافی برای ادامه این تجارت جمع آوری کرده و کمپانی هند شرقی نگران حفظ سود خود بود. پس از مدتی کمپانی هند شرقی دریافت که میتواند کالای دیگری را به چینیها ارائه دهد کالایی که چینیها آن را دوست داشتند: تریاک.
تریاک به دلیل دارا بودن ترکیبات ضد درد مورفین و کدئین احساس گرمی از آرامش و جدا شدن از محیطی که فرد در آن قرار دارد را در او ایجاد میکند. سومریان از هزاره سوم پیش از میلاد مسیح خشخاش را برای تهیه تریاک در بین النهرین زیر کشت برده بودند و به آن لقب گیاه شادی بخش را دادند.
استفاده از تریاک در خاورمیانه و هم چنین مصر ادامه یافت و این ماده مخدر در طب یونان باستان دست کم در قرن سوم پیش از میلاد شناخته شده بود. تا قرن هشتم پس از میلاد مسیح تاجران عرب تریاک را به هند و چین برده بودند و در فاصله قرون دهم و سیزدهم میلادی تریاک به سرتاسر اروپا راه یافته بود.
تریاک در اوایل دهه ۱۸۰۰ در بریتانیا به عنوان کالایی قانونی مبادله میشد و بریتانیاییها سالانه بین ۱۰ تا ۲۰ تن از آن را مصرف میکردند و پودر تریاک با نام لودانوم در الکل حل میشد و به صورت رایگان به عنوان آرام بخش در دسترس بود و در داروی سرفه برای نوزادان نیز کاربرد داشت. حتی شخصیتهای ادبی اواخر قرن هجدهم و نوزدهم از جمله لرد بایرون و چارلز دیکنز نیز تحت تاثیر تریاک قرار گرفته بودند.
چینیها نیز به مصرف تریاک عادت کرده بودند. آنان احتمالا نخستین بار با صرف تریاک در قرن هفدهم در فورموسا (تایوان) مستعمره وقت هلند آشنا شده بودند. سپس پرتغالیها در قرن هجدهم تریاک را از گوا در هند به گوانگژو صادر کردند. بنابراین، اگرچه کمپانی هند شرقی تقاضای اولیه برای تریاک را در چین ایجاد نکرد، اما به افزایش تقاضا دامن زد. کمپانی هند شرقی به سادگی بر روی ویژگی کلیدی ماده اعتیادآور سرمایه گذاری کرد: زمانی که مشتریای برای محصول تان پیدا کردید اطمینان حاصل خواهید کرد که مشتری تان دوباره برای تهیه محصول به شما مراجعه میکند.
در نهایت تجارت چین و بریتانیا تبدیل به مبادله کافئین با تریاک شد. به دلیل آن که مصرف تریاک برای مصارف غیر دارویی در چین غیر قانونی بود کمپانی هند شرقی برای آن که امپراتور چین مجبور به واکنش تند نشود از شرکتهای مستقل به عنوان واسطه برای تجارت تریاک به چین استفاده کرد. کمپانی هند شرقی از این طریق تلاش کرد خود را از قاچاق تریاک به چین مبرا سازد. البته این کار با کمک رشوه دادن به مقامهای فاسد حکومتی در چین امکان پذیر شد.
نقطه اوج تجارت تریاک از سوی بریتانیا به چین در سال ۱۸۰۶ میلادی بود و کسری تجاری معکوس شد. معتادان گسترده چینی به تریاک در آن زمان به طور دسته جمعی برای دریافت تریاک به قدری پول پرداخت میکردند که بریتانیا از فروش تریاک بیش از هزینه خرید چای درآمد به دست میآورد. مقدار تریاک وارد شده به چین توسط کمپانی هند شرقی در فاصله سالهای ۱۸۲۰ تا ۱۸۲۸ میلادی به میزان سه برابر افزایش یافت و در سال ۱۸۳۲ میلادی دو برابر افزایش یافته بود و به حدود ۱۵۰۰ تن در سال رسید. امپراتوری بریتانیا که در سالیان نخست گسترش خود در اقیانس اطلس از گیاه اعتیادآور دیگری به نام تنباکو استفاده کرد اکنون از گیاه دیگری به نام خشخاش به عنوان ابزاری برای انقیاد بر امپراتوریای دیگر (چین) استفاده کرده بود.
ارزیابیها نشان میدهد تا سال ۱۸۳۰ میلادی حدود ۴ تا ۱۲ میلیون مرد چینی به تریاک معتاد شده بودند. وضعیت به قدری وخیم شد که "دائو گوانگ" امپراتور وقت چین در سال ۱۸۳۹ میلادی به واردکنندگان مواد مخدر اعلان جنگ داد و "لین زکسو" دیوانسالار سالم و اخلاق گرا را منصوب کرد تا تجارت تریاک را در استان ساحلی گوانگژو منوقف کند.
"لین زکسو" تریاک ضبط شده را که بسیار باارزش بود با مخلوط کردن با آب و آهک در گودالهای بزرگ دفع کرد. مخازن مواد مخدر به قدری زیاد بودند که سه هفته به طول انجامید تا تمام محتوای آن از بین برود. لین بر این باور بود که وظیفهای شرافتمدانه را در قبال میهن اش انجام داده، اما رخدادهای بعدی باعث برخورد دو امپراتوری با یکدیگر و شکستی تحقیرآمیز برای چین شد.
بریتانیا در پاسخ به این اقدام دیپلماسی "قایقهای توپدار" را در پیش گرفت. حدود ۴ هزار سرباز بریتانیایی و ۱۶ کشتی به چین اعزام شدند و جنگی سه ساله از سال ۱۸۳۹ تا ۱۸۴۲ میلادی درگرفت. بریتانیا از فناوری کشتی جنگی دارای موتوربخار ساخته شده از آهن پیشروی کرد که برای چینیها ناشناخته بود. بریتانیاییها دهانه رودخانه گوانگژو را مسدود کرده و بنادری از جمله شانگهای و نانجینگ را تصرف کردند.
چینیها در مقابل تسلیحات با فناوری بالای آن زمان بریتانیا و آموزش نظامی مناسب نیروهای بریتانیایی شکست خوردند. در ژوئیه ۱۸۴۲ میلادی سربازان بریتانیایی مسیر کانال بزرگ واردات غلات به چین را بستند. پکن در معرض خطر قحطی قرار گرفت و دائوگوانگ مجبور به مصالحه با بریتانیا شد. معاده نانجینگ برای او تحقیر آمیز بود چرا که چین مجبور به پرداخت غرامت هنگفتی برای تریاکی شد که پیشتر مصادره کرد.
هم چنین، چین مجبور شد هنگ کنگ را به بریتانیا واگذار کند و طبق مفاد معاهده پنج بندر از جمله کانتون گوانگژو و شانگهای در دسترس بازرگانان بریتانیایی قرار گرفتند. بریتانیاییها از این حجم از امتیاز نیز راضی نبودند. در سال ۱۸۵۶ میلادی جنگ دوم تریاک رخ داد و دسترسی بازرگانان خارجی به چین افزایش یافت و تجارت تریاک در آن کشور قانونی شد. در نتیجه آن وضعیت طبقه متوسط و نخبگان شهری چین نیز معتاد شدند. زمانی که ژاپن در سال ۱۹۳۷ به چین حمله کرد ۱۰ درصد از جمعیت ۴۰ میلیون نفر به تریاک معتاد بودند. تنها پس از تسلط مائوئیستها بر چین در سال ۱۹۴۹ میلادی بود که با فرمان مائو اعتیاد شدید به تریاک در چین متوقف شد.