تاريخ: ۱۴۰۱ چهارشنبه ۱۷ اسفند ساعت ۱۵:۴۹ | بازدید: 1372 نظرات: 0 کد مطلب: 20660 |
بیشتر از 50 سال از این اعتراضات گذشت و کارگران زن کارگاه، به منظور احیای خاطره، در این روز دست به اعتصاب زدند. صاحب این کارگاه به همراه چند تن از نگهبانان بخاطر جلوگیری از همبستگی کارگرانِ بخشهای دیگر با اعتصابگران و عدم سرایت آن به سایر بخشها، این زنان را در محل کارشان محبوس ساخت. در همین اثناء کارگاه به دلایلی که هیچوقت عنوان نشد دچار آتشسوزی شد. زنان کمی توانستند نجات پیدا کنند و 129 نفر از کارگران زن در این آتش جانشان را از دست دادند.
این حادثه باعث شد که هشتم مارس به طور سنتی در یادها بماند. روزی که مبارزه زنان علیه بی عدالتی و احقاق حقوق برابر زن و مرد به مطالبهای در سراسر جهان تبدیل شد. حقوقی که به طول تاریخ نادیده میشد و احتمالا این تظاهرات جزو اولین تلاشها برای بانگ زدن تبعیضهای جنسیتی بود. تبعیضهایی از نوعِ جنس دوم دانستن زنان، تبعیض در حقوق و مزایای اجتماعی و نداشتن حقوق سیاسی زنان و خشونتها و تبعیضهایی که با نیم نگاهی مختصر به زندگی بشر و تاریخ، مصادیق آن را به فراوانی میتوان یافت.
در سالهاى بعد در كشورهاى مختلف اروپايى و امريكا نیز، مبارزه زنان با الهام از این حرکت، علیه فشار، تبعیض و استعمار و استثمار کاری در جامعه ادامه پیدا کرد.
یکی از مهمترین و تاثیرگذارن مدافعان حقوق زنان، خانم کلارا زتکین بود. او خواستهیهای مبارزان زن در آلمان را مبنی بر 8 ساعت کار در زور و مرخصی ویژه در ایام زایمان و همچنین سایر حقوق را برای اولین بار و طبق قانون از دولت وقت تقاضا کرد.
در دومین کنفرانس سوسیالیستی زنان در کپنهاگِ دانمارک و در سال 1910، که در آن 100 زن مبارز از 17 کشور جهان شرکت داشتند، با پیشنهاد خانم زتکین، روز هشتم مارس به عنوان روز زن و روز همبستگی بخاطر دفاع از حقوق زنان و مبارزه در مقابل تبعیضهای گوناگون علیه زنان بر گزیده شد.
با گذشت چندین سال بسیاری از دولتها از به رسمیت شناختن و اهمیت روز هشت مارس تن زده بودند. در سال ۱۹۷۵ به انکار اهمیت این روز پایان داده شد. سازمان ملل متحد در این سال روز هشت مارس را به عنوان روز جهانی زن به رسمیت شناخت و از آن پس، برگزاری این روز به رسمی بینالمللی تبدیل شد.
در چند ساله اخیر، 8 مارس، نه تنها در کشورهای توسعه یافته بلکه در جوامع در حال توسعه نیز به صورت گستردهتری مطرح و ابعاد تازهای به خود گرفته است.
عدم برخورداری از حقوق متناسب اجتماعی و سیاسی، حقی بدیهی برای نیمی از جمعیت جامعه به نظر میرسد. زنان حق دارند که به صورت برابر با مردان از تمام مزایا و حقوق برخواردار باشند. رفع تمام تبعیضهای موجود، مسئلهای است که باید برای آن برنامهریزی شود. برطرف شدن نگاههای جنسیتی در خانواده و محیط کار و همچنین آماده شدن بسترهای اجتماعی برای حضور زنان در موقعیتهای مختلف جامعه، باید به اصلی خدشهناپذیر و قانونی در همۀ کشورها تبدیل شود.