تاريخ: ۱۳۹۴ يکشنبه ۱۱ بهمن ساعت ۱۱:۵۷ بازدید: 462      نظرات: 0      کد مطلب: 1292

کردهای سوریه، غائبان حاضر ژنو

صلاح الدین خدیو


صلاح الدین خدیو

آیا غیبت حزب اتحاد دموکراتیک کردستان در مذاکرات صلح ژنو را باید شکستی برای این حزب و سند انزوای آن در فردای پس از بحران سوریه به شمار آورد؟ برای پاسخ قرین به واقعیت باید چند نکته را در نظر گرفت.

چه کسانی در ژنو حضور دارند؟ به قطع و یقین می توان گفت که اکثریت قریب به اتفاق گروههای عمده و اصلی بحران سوریه در ژنو حضور نداشته و این غیبت تنها شامل پ.ی.د نمیشود که کنترل مناطق کردنشین این کشور را در دست دارد. به عنوان مثال جبهه النصره و داعش هم که هریک کنترل بخشهای مهمی از کشور را در کف دارند، راهی به مقر اروپایی سازمان ملل نداشته و تازه یکی از دستورکارهای کنفرانس راهکار و کیفیت مبارزه با داعش است.

چه کسانی حضور دارند؟ ائتلاف معارضان سوری که از سوی عربستان حمایت میشود غیر از احرارالشام و جیش الاسلام که به ترتیب در حلب و غوطه شرقی فعال هستند، مجموعه ای از احزاب و گروهها هستند که در صحنه عمل زمین چندانی در اختیار ندارند. تلاش و رایزنی چندماهه قطر و عربستان برای جداکردن جیش النصره برای اعلام برائت از القاعده به منظور کسب ویزای ژنو برای آن نافرجام مانده است. چرا که اعلام این موضوع از سوی این گروه میتواند به منزله انفصال هزاران نیروی جهادی خارجی از آن و پیوستنشان به رقیبش داعش باشد.

چه کسانی در ژنو گفتگو می کنند؟ در ژنو هیچ گفتگوی مستقیمی میان دولت سوریه و مخالفان صورت نگرفته و مذاکرات با واسطه سازمان ملل انجام میشود. اصلی ترین و معنادارترین سطح گفتگوها اما میان حلقه های دوم و سوم درگیر در بحران سوریه یعنی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای انجام میشود. ماهیت منطقه ای بحران اهمیتی مضاعف به این سطح از گفتگوها بخشیده و هرگونه گشایشی در این سطح میتواند کلید راه حلهای عینی و اجرایی در روی زمین باشد. به جرات میتوان گفت که دولت نسبت به چند ماه پیش و حتی نسبت به دوسال پیش که آخرین دور گفتگوها در ژنو بدون نتیجه به پایان رسید، در موقعیت بهتری قرار دارد. در هفته ها و روزهای اخیر آخرین مواضع مخالفان در استان لاذقیه به تصرف دولت درآمده و اعتراض اخیر ترکیه به روسیه مبنی بر نقص حریم هواییش بیشتر بیانگر عصبانیت شدید آنکارا از این تحول استراتژیک در مجاورت مرزهایش است. البته این به معنای پایان کار نیست و صرفا بیانگر زوال دیدگاه سقوط عاجل بشار اسد است که سال گذشته کاملا محتمل می نمود و رسیدن همگان به این قناعت است که این بحران راه حل نظامی ندارد.

درواقع این روزها بیشتر از هرزمانی اهمیت همکاری نظامی روسیه و ایران در تغییر معادلات نظامی مشخص شده است. امری که لاجرم به همگرایی بیشتر ترکیه و قطر و عربستان در سوریه منجر شده است. همکاری که همانطور که پیشتر هم ذکر شد، بدلیل تنوع و تضادهای گروههای متعدد مخالف در صحنه عمل با چالشهایی جدی روبروست. چالشهایی که به نوعی دامن آمریکا را هم برای درپیش گرفتن یک استراتژی معنادار و موثر گرفته است. به عنوان مثال در حالیکه هم اکنون آمریکا مشغول همکاری نظامی با واحدهای مدافع خلق است، در یک هم آوایی قابل انتظار با متحدان منطقه ایش مانع شرکت آنها در گفتگوهای ژنو شده است.

نیاز به احتجاج و استدلال ندارد که ژنو دو نه تنها خط پایان نیست، بلکه در بهترین حالت می تواند آغاری بر روندی طولانی و گفتگوهای متناوب و توافقات لایه بندی شده شود. شاه کلید حل بحران سوریه در نهایت توافق قطعی و نهایی بین قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای درگیر جنگ و یا رقابت منطقه ای در آن کشور است. البته این به معنای نادیده گرفتن متغیرهای مهمی چون گروههای مسلح حاضر در صحنه نیست. چه در صورت به توافق رسیدن طرفهای خارجی تازه باید مفدد آن در صحنه عمل اجرا شود. اصلی ترین حلقه مفقوده در این میان، اپوزیسیون میانه رو سوری است که البته به کالایی کمیاب و دست نیافتنی تبدیل شده است. هریک از طرفین خارجی درگیر تعریف خاصی ازاین امر دارند. روسیه و ایران تمامی مخالفان رژیم دمشق را تروریست می دانند، ترکیه کردها را تروریست مینامد و عربستان و قطر هم به دنبال مشروعیت سازی برای جبهه نصره و جیش الفتح هستند. در روی زمین هرکس حضور موثرتری دارد، وزن و توان تاثیر گذاریش هم بیشتر است.

بویژه گروههایی که با در اختیار داشتن زمین بیشتر از ژئوپولتیک قویتری برخوردار هستند. حزب اتحاد دموکراتیک با حضور نظامی قابل انکار و ائتلافهای سیاسی جدی با عربها و مسیحیان و بخشی از ترکمنها، نیروی سیاسی ـ نظامی مهمی است که میتوان انتظار داشت دست کم در مراحل بعدی به پروسه صلح بپیوندد. چه غیبت منسجم ترین و کارامد ترین نیروی زمینی ضد داعش در پروسه صلح به معنای فانتزی بودن و جدی نبودن چنین روندی است.

سایر گروههای عمده مسلح نیز یا باید از صحنه حذف شوند که مستلزم ریسکها و آسیبهای فراوان و حتی تغییر قواعد کلی بازی فعلی است و یا اینکه سرنوشتی جز نوعی مشارکت ندارند. قرارداد صلح دیتون که برای پایان دادن به بحران بوسنی در سال 1995 امضا شد و متضمن عملیات نظامی برای اعمال صلح بود، نمونه ای از این دست تجربه هاست که البته به نظر میرسد مساله سوریه فعلا فاصله زیادی تا رسیدن به این نقطه دارد.

در پایان ذکر نکته ای مهم ضروری است. ماهیت به شدت ؛ حادثه محور ؛ بحران سوریه، پیش بینیهای کلی نگر و ؛ روند محور ؛ را دشوار میسازد. در پنج سال اخیر بارها حوادث و پیشامدهای ناگهانی سمت و سوی حوادث را عوض و معادلات قبلی را کلا بهم ریخته است. در چنین فضایی نیروهایی که حضوری موثر و جدیتر در صحنه عمل دارند، معمولا آسانتر دست بالا پیدا می کنند. نقش این ویژگی مهم را در تعیین سویه های آتی بحران نباید دست کم گرفت. بنابراین گرچه گفتگوهای اخیر ترکیه موفق شد که با لابیگری و استفاده از کارت پناهندگان علیرغم ناخرسندی شدید روسیه، مانع از حضور کردها شود، اما میتوان انتظار داشت که در طرفه العینی با یک اتفاق نظامی و یا تحول سیاسی ورق برگشته و فاتحان جنگ در مذاکرات صلح هم حضور یابند. تقریبا همه تحلیلگران متفق القولند که در غیاب گروههای اصلی، این گفتگوها فرجامی نخواهد داشت و این به طریق اولی در مورد موجه ترین گروه سیاسی در افکار عمومی جهان یعنی کردها بیشتر صدق می کند. به عبارت بهتر غیبت کردها در ژنو از جنس ؛ سایس پیکو ؛ نیست که در صحنه عمل هم غائب باشند. ی.پ.گ در میدان نبرد آماده است و هرکه زمینش بیشتر باشد، در آسمان صلح هم برفش بیشتر خواهد بود. اگر روند صلح سربگیرد، در مراحل بعدی آن چاره ای جز پذیرش کردها نخواهد بود.



برچسب ها:

ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
چاپ
نسخه چاپی


نظر کاربران


نظر خود را براي ما ارسال كنيد