تاريخ: ۱۴۰۱ جمعه ۱۴ مرداد ساعت ۱۹:۱۸ | بازدید: 920 نظرات: 0 کد مطلب: 19918 |
دکتر جعفر احمدی، جامعهشناس
با اعلام اسامی رتبههای برتر کنکور امسال، چنین تحلیل شد که چون یک نفر از ۴۰ نفر رتبه برتر کنکور در مدرسه دولتی تحصیل کرده و بقیه در مدارس تیزهوشان و غیرانتفاعی بودهاند، پس آموزش دارد به سمت طبقاتی شدن میرود و این نابرابری آموزشی است. این تحلیل درست است، اما مسئله اصلی جامعه ما در موضوع کنکور و آموزش دانشگاهی این نیست. در واقع میتوان گفت، مسئله را درست تشخیص ندادهاند و یا درست طرح مسئله نکردهاند.
چون از گذشتههای دور تا کنون آموزش طبقاتی بوده است. داستان انوشیروان و کفشگر را شاید بارها شنیدهایم. آنجا که کفشگر از انوشیروان میخواهد اجازه دهد پسرش در ازای پرداخت سیم درس بخواند و انوشیروان مخالفت میکند. اکنون هم نه به صورت آشکار بلکه پنهان این نابرابری وجود دارد. اصلاً بسیاری از دانش آموزان طبقه پایین یا فرودست توان رفتن به مدارس دولتی را هم ندارند. اما کسی راجع به این موضوع حرفی نمیزند! اصلاً کدام بخش از زندگی ما امروزه طبقاتی نشده است؟
محل سکونتمان، پوشاکی که میپوشیم، غذایی که میخوریم و حتی فراغتی که انتخاب میکنیم و فراتر از آنها دوستیهای ما سویهای طبقاتی دارد.
پس در موضوع کنکور مسئله این نیست که چون اکثر رتبههای برتر از مدارس غیردولتیاند، پس آموزش، کنکور و دانشگاه طبقاتی شده است. مسئله این است که ما مشروعیت و برتری به رتبههای برتر کنکور میدهیم. یعنی ناخودآگاه داریم ملاک برتر بودن را به برتری در کنکور میدهیم. آسیب پذیرش این موضوع به مراتب عمیق تر از شکاف طبقاتی است.
بعد از سه دهه تجربه کنکور باید به این نتیجه میرسیدیم که موفقیت و رشد فردی تنها در آموزش عالی و ورود به دانشگاه نیست. من در بین هم نسلهای خودم افرادی را میشناسم که در دانشگاههای تراز اول درس خواندهاند ولی موفقیت و موقعیتی حاصل نکردهاند. برعکس آن بودهاند کسانی که دانشگاه نرفتهاند ولی زندگی موفقی داشتهاند چرا که برای چند دانشگاه رفته شغل ایجاد کرده اند.
بنابراین مسئله این است که چرا ملاک برتری یک فرد داشتن رتبه برتر در کنکور باشد؟ از همه مهمتر پذیرش این موضوع از طرف قشر روشنفکر و تحصیل کرده نگران کننده است. چرا که ما داریم معیار معرفی میکنیم. معیاری که مناسب نیست. تجربه کشورهای توسعه یافته و پیشرفته هم به خوبی این را ثابت میکند.
آموزش دانشگاهی خوب است ولی به شرطی که به دست افراد علاقه مند و اهل دانش بیافتد. اگر چنین نباشد دانشگاه تبدیل به یک بنگاه اقتصادی می شود و به تعبیر نظریه پردازان مکتب فرانکفورت صنعت میشود. صنعت دانش که روشنفکرانش تودهها را فریب میدهند؛ درست مثل وضعیتی که اکنون در جامعه ما حاکم است.
باز تاکید میکنم که منکر این نیستم که نابرابری آموزشی وجود دارد و آموزش طبقاتی شده است.،اما نباید آموزش دانشگاهی را ملاک برتری قرار دهیم. تاکید کردن روی آموزش دانشگاهی به عنوان تنها ملاک برتری فردی تبعات زیان باری هم برای دانشگاه و هم برای افراد جامعه دارد.