مدتی قبل سازمان نظام روانشناسی به طور رسمی اسامی کسانی که روانشناس نیستند ولی در فضای مجازی بطور گسترده اسم و رسمی پیدا کرده و چه بسا زندگی های بسیاری را با توصیه های نابجا از هم پاشانیده اند، منتشر کرد.
این لیست بلندبالا که در صفحه رسمی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در این لینک قابل دسترس است، مشتمل بر حدود ۱۵۰ شخص، مجله، کاوشکده و سایر عناوین فریبنده و عامه پسند است. این لیست شامل به اصطلاح شاخ های روانشناسی در فضای مجازی بویژه اینستاگرام ایران مانند دکتر هلاکویی، دکتر انوشه و.... نیز می باشد. این اقدام سازمان نظام روانشناسی ولو دیرهنگام ، قابل تقدیر است و توجه ها را به سایر امور تخصصی نیز جلب می نماید. یکی از حوزه های تخصصی ایران که در ولنگاری مطلق قرار دارد، بحث آموزش و معلمی است که متاسفانه نبود سازمان نظام معلمی مزید بر علت شده است تا هر شخص کلاهبردار و شیادی که اندک اطلاعات مختصری در مورد یک ماده درسی داشته باشد ، با یک اعتماد به نفس کاذب دانش آموزان و والدین انها را سرکیسه کرده و علاوه بر سواستفاده مالی، گرانبهاترین سرمایه دانش آموز یعنی وقت محدود و مفید وی را در کلاس های درسی تحت عناوین پرطمطراق و فریبنده تستی ، شگرد میانبر، و.... تلف کرده و در نهایت نتیجه ۱۲ سال عمر مفید که باید صرف کسب علم، دانش و مهارت گردد، به بیهودگی سپری شده و حتی در کنکور و ... نیز توفیق انچنانی عاید تلاش های طاقت فرسا - ولی در مسیر نادرست - آنان نگردد.
در این زمینه متاسفانه مهاباد نیز از دست چنین کلاهبرداری هایی در امان نمانده است و هر از گاهی به کمک یک موسسه یا مدرسه غیرانتفاعی با برگزاری یک جلسه جمعبندی چند ساعته پول های کلانی از دانش آموزان اخذ شده و ضمن اتلاف وقت دانش آموز و سرمایه مادی والدین اعتماد به نفس کاذبی در آنها بوجود می آورند که در جلسه امتحان یا کنکور متوجه می شوند که چه کلاهی بر سرشان گذاشته شده است.
آنچه مایه تأسف و تعجب است گاهی برخی از سیاست گذاران، مدیران مدارس، آموزشگاههای علمی آزاد و موسسات آموزشی فریب تبلیغات کذایی را خورده و به این امید که یک شبه ره صد ساله بپیمایند تن به چنین مواردی می دهند.
در مهاباد و تقریبا همه شهرهای ایران این آفت در بین اولیا و دانش آموزان ریشه دوانده است و با نیم نگاهی به مدارس غیر انتفاعی و حتی مدارس خاص متوجه می شویم که در یک جوسازی مسموم، تعدادی از مدرسین فرشته نجات و عامل موفقیت در امتحانات وکنکور معرفی شده اند.گاه کسانی که تصمیم گیرنده در انتخاب معلم - حتی در بهترین مدارس خاص- هستند، خود فاقد شناخت، آگاهی و تجربه کافی در زمینه های زیرمجموعه خود هستند که این یک آفت آموزش به شمار می آید.
با بررسی سوابق و پیشینه ها می توان به کذب بودن بسیاری از این دست مدعاها پی برد. گاه مدرسی - عمدتا دانشجو، بی تجربه و پر مدعا - که خود در ساده ترین مفاهیم علمی درمانده است و در خفی قادر به پاسخگویی به سوالات بنیادی ساده نیست، یا وضعیت تحصیلی و آموزشی اش گواه بر عدم توانایی و مهارت لازم است؛ آنچنان اسم و رسمی پیدا می کند که حتی یک ساعت خالی جهت تدریس خصوصی یک کلاس اضافه در برنامه روزانه اش پیدا نمی شود، و تدریس در ۱۰, ۱۲ ساعت متوالی حتی به ساعات پایانی شب موکول می گردد که یقینا نمی تواند برای دانش آموزان مفید باشد. اگر نتیجه نمرات امتحانات نهایی و درصدهای کنکور دانش آموزان تحت آموزش چنین مدرسینی تحلیل گردند، نتایج فاجعه باری دربردارد. گاه میانگین درصدهای منفی، نمرات تک رقمی در امتحانات نهایی و... خود را با پرداخت وجوهی به دانش آموزان مستعد جهت انجام تبلیغات از طریق برجسته سازی موردی آنان لاپوشانی می کنند.
شگرد دیگر اینکه دانش آموزان موفق با تماس های وسوسه کننده و پرداخت مبالغ کلان تطمیع می شوند که تبلیغ فلان کتاب، یا مدرس و کلاس آنلاین یا آموزشگاه و موسسه کنکوری را بکنند و متاسفانه این روش اغلب جواب می دهد. اگر به تبلیغات تلویزیونی رسانه ملی، فضای مجازی و حتی بیلبوردهای تبلیغاتی سطح شهر نظری بیافکنیم، درصد اشغال تبلیغات موسسات آموزشی و مدرسین حوزه های مختلف موید آن است. و آنچه مایه تأسف است به محاق رفتن معلمین دلسوز که صادقانه از دانش آموزان انتظار پشتکار و تلاش دارند و تدریسشان را برجسته سازی نمی کنند.
اولیا غافل از اینکه فرآیند یاددهی - یادگیری دو طرفه است و اگر دانش آموز در شرایط مناسب درونی و بیرونی نباشد، حتی توانمندی معلم به عنوان تسهیل کننده آموزش نیز نمی تواند راهگشا باشد.
اما یک راه حل برای جلوگیری از چنین مواردی این است که سازمان مستقل نظام معلمی تأسیس و ضمن بررسی پیشینه، دانش و مهارت های معلمی متقاضیان، فقط به مدرس و معلمینی که واقعا علم و دانش آموزش می دهند، مجوز اعطا نماید و اسامی کسانی که فاقد مهارت کافی هستند، ولی با برگزیدن راه های تبلیغاتی فریبنده لجام گسیخته در جامعه اسم و رسم کاذبی بهم زده اند را افشا و مانند سازمان نظام روانشناسی و مشاوره مردم را در شناسایی سره از ناسره یاری نماید. به امید تاسیس چنین نظامی که برای معلمین از اوجب واجبات است.