من هرگز تمایلی به این که مربی دروازهبانها شوم نداشتم. اما اگر بودم، کارم را اینطور شروع میکردم. چه نوع دروازهبانی هستی؟ میخواهی چه دروازهبانی باشی؟ این تیم نیاز دارد که تو چه دروازهبانی باشی؟ هویت تو چیست؟
به گزارش هاژه، بزرگترین سوتفاهم درباره دروازهبانی این است که فکر کنید همه چیز به مهار کردن توپها بستگی دارد. اینطور نیست. البته که مهارها بخشی مهمی از این کار هستند اما برای اینکه یک دروازهبان خوب باشید، لزوما نباید مهارهای زیادی داشته باشید. چطور چنین چیزی ممکن است؟ خب، این واقعا بستگی به تیمی دارد که پیراهن آن را به تن دارید.
بیایید با بررسی دروازهبانهایی که شماره یکهای شناخته شده باشگاههای شهر منچستر هستند شروع کنیم؛ داوید دخیا و ادرسون. منچستریونایتد فکر میکند دخیا بهترین دروازهبان دنیاست و منچسترسیتی باور دارد که ادرسون دروازهبانی ایدهآل است. دخیا مهارهای باورنکردنی دارد اما بیشتر منفعل است تا این که بازیکنی کنشگر باشد. او پشت خط دفاعیاش قرار نمیگیرد، آنها را به جلو نمیفرستد و توپهای بلند از روی خط دفاعی را مهار نمیکند. او بازیکنی نیست که اقدامات پیشگیرانه داشته باشد و در بازیسازی هم شرکت نمیکند. اما تعداد کمی هستند که عملکردی بهتر از او روی خط دروازه داشته باشند. سبک او یکی از دلایل بزرگی است که یونایتد در چند فصل اخیر به عادت عقبنشینی و دفاع از عمق روی آورده است.
حالا به ادرسون نگاه کنید. نقاط قوت او چیست؟ پخش توپ او به درستی مورد تحسین قرار گرفته است. او پاسوری باورنکردنی است. با این حال به سختی میتوان مهارهایی درخشانی از او به خاطر آورد. اصول او به عنوان یک دروازهبان خوب است اما نمیتوان روی مهارهای زیاد او حساب کرد چون این بازیکن با فرستادن خط دفاعش به جلو و دور نگه داشتن حریف از دروازه از خطر پیشگیری میکند و از دروازه بیرون میآید تا خیلی زود با حملات مقابله کند.
این سبکهای متضاد به شما نشان میدهند که دروازهبانی بنا به نیازهای تیمهای مختلف به اشکال متفاوتی انجام میشود- در واقع، مانند هر پست دیگری. چون تغییرات قوانین و اوج گرفتن مربیانی چون پپ گواردیولا که مشوق 11 نفره شدن بازی هستند، دروازهبان بیشتر از هر پست دیگری سیر تکاملی را در 20 سال گذشته سپری کرده است. از نظر من، این بدون شک سختترین پست در زمین است. بله، من باید هم این را بگویم، اینطور نیست؟ اما واقعیت این است که مهارتهایی که برای انجام این کار به آنها نیاز دارید بسیار زیاد است.
تمرکز یک مهارت است. هرچقدر آمادهتر باشید، بهتر تمرکز میکنید و میتوانید تمرکزتان را با بهتر کردن جاگیریهایتان بهبود ببخشید. تمرینات ذهنیای هم هست که میتوانید آنها را انجام دهید تا بهتر شوید اما بیشترِ بخش تمرکز به مهارت ذاتی و استفاده از استراتژیها برای ماندن در بازی بستگی دارد. من دوست داشتم از دروازه خارج شده یا به حاشیه محوطه جریمهام بیایم و تا جایی که میتوانم در حین مالکیت توپ به تیمم نزدیک باشم. من همتیمیهایم را راهنمایی میکردم- “چپ!”، “راست!”، “اسکولزی جلو رفته!” – چنین چیزهایی. این در حالی بود که به خوبی میدانستم آنها نمیتوانند صدایم را بشنوند؛ من این کار را برای خودم انجام میدادم تا احساس کنم جزئی از اتفاقی که در حال رخ دادن است، هستم.
وقتی شما برای تیمی بزرگ که بر توپ و میدان تسلط دارد بازی میکنید، از دست دادن تمرکز آسان است چون زمان زیادی را دور از توپ سپری میکنید. ممکن است در افکارتان غرق شوید. فردا چه کار کنم؟ آیا باید گاراژ را رنگ کنم؟ اگر برای یک ثانیه به ذهنتان اجازه منحرف شدن بدهید، اشتباه خواهید کرد.
سپس به سرسختی و قدرت تحمل میرسیم. وقتی مهاجمی فرصتی را از دست میدهد، همه باور دارند که گلزنی دشوار است. او حداقل در جایگاه درست قرار داشته و دفعه بعد گلزنی خواهد کرد. اما از دست دادن یک فرصت “بهایی” مشابه گل خوردن دارد. وقتی دروازهبانی روی اشتباهی گل میخورد، همیشه در خاطر میماند. عجب افتضاحی. دروازهبان به درد نخور. همه به این مسائل فکر میکنند. شما تحقیر میشوید. اگر برای باشگاهی بزرگ بازی کنید، تا چندین هفته درباره اشتباه شما صحبت میشود. قدرت ذهنی شاید مهمترین مهارت در مجموعه مهارتهای یک دروازهبان خوب باشد.
وقتی ضربه آزاد باسلر در دقایق ابتدایی فینال لیگ قهرمانان 1999 وارد دروازه شد، میدانستم که مطمئنا مقصر شناخته خواهم شد- در حالی که میدانستم هیچ کاری روی این گل از دستم برنمیآمد. من باید این افکار را از خودم دور میکردم. احساس تاسف و ناراحتی برای خودم بسیار خطرناک بود.
من در ذهنم هرگز بازی بدی نداشتم. هرگز خراب نکردم. هر فصل در جدول ردهبندی ستونی وجود داشت که تعداد گلهای دریافتی را نشان میداد و بله، من در واقع چندباری گل میخوردم- اما اینها لحظاتی نبود که برای به خاطر سپردن انتخاب کنم.
البته که عملکردم را تحلیل میکردم؛ تحلیل و بررسی باعث بهتر شدن شما میشود. اما من این کار را با فکر کردن به واژه “اشتباهات” انجام نمیدادم؛ بیشتر این سوال را در ذهنم داشتم: آیا میتوانستم واکنشی متفاوت در اینجا داشته باشم؟ اگر اشتباه مستقیمی داشتم که منجر به گل شده بود، غرق آن نمیشدم. گلهایی که اشتباه واضحی روی آنها نداشتم احتمالا گلهایی بودند که بیشتر به آنها فکر میکنم چون میتوانستم از خودم بپرسم: چه اتفاقی رخ داد؟ آیا من به اندازه کافی زوایایم را پوشش داده بودم؟ موقعیت ابتدایی من چطور بود؟ آیا باید بر سر مدافعان میانیام فریاد میزدم تا آن بازیکن در کنار زمین را نشان دهم؟
دروازهبانی به پیشگیری مربوط است. پیشگیری از ورود توپ به دروازه اما در عین حال پیشگیری از اتفاقاتی که ممکن است منجر به گلزنی شود. گوشزد کردن کار درست به یک مدافع میتواند پیشگیرانه باشد و بنابراین بخش خوبی از ویژگیهای دروازهبانی است. فرستادن توپ به دورترین نقاط ممکن تا برای تیمتان فرصت سازماندهی مجدد را بخرید- این هم شاید بخش خوبی از ویژگیهای دروازهبانی باشد. مهم نیست که چطور توپ را از دروازه دور نگه میدارید. اگر توپ به صورت شما، ساق پا یا شانه شما بخورد و وارد دوازه نشود، پس مشکلی نیست.
تصورات بسیاری از این که شرایط باید چطور باشد وجود دارد و وقتی کارشناسان از آنها استفاده میکنند – “اوه، او آنجا از پاهایش استفاده کرد”، “خدای من، او با دست غیرتخصصی این کار را کرد”، “هوم، این مهاری غیرمعمول بود”- من منزجر میشوم.
من هرگز تمایلی به این که مربی دروازهبانها شوم نداشتم. اما اگر بودم، کارم را اینطور شروع میکردم. چه نوع دروازهبانی هستی؟ میخواهی چه دروازهبانی باشی؟ این تیم نیاز دارد که تو چه دروازهبانی باشی؟ هویت تو چیست؟ بله، اصولی وجود دارد: مهارتهای پایهای که همه دروازهبانها باید داشته باشند که نیازمند تمریناتی است که همه آنها باید انجام دهند. اما این تمرین کردن است، نه هدایت کردن و من از دیدن تمرینات تکراری و مداومی که تمامی دروازهبانها انجام میدهند، مایوس میشوم.
همانطور که گفتهام، آمادگی به تمرکز کمک میکند- بنابراین یک دروازهبان از جاگیری بازیکنان در سراسر زمین بهره میبرد. تصمیمگیری به درک از بازی نیاز دارد- بنابراین دروازهبان از تمرینات تاکتیکی بازیکنان حاضر در زمین هم بهره میبرد. انجام بازی با پای خوب هرگز تا این حد مهم نبوده است؛ بنابراین رشد مشهودی در حضور در تمرینات مربوط به مالکیت توپ و دیدارهای درون تیمی با تعداد نفرات کمی ایجاد شده است. گر مهاجمان تو سر توپ زدن را تمرین میکنند، چرا شما هم به جمع آنها اضافه نشوید؟ تغییر جهت و تقویت کار با پا- آنها هم به شما کمک خواهند کرد.
روانشناسی؟ روان یک دروازهبان بیشترین شباهت را به یک مهاجم دارد. ما اساسا کاری یکسان را به صورت برعکس انجام میدهیم. ما بازیکنانی سرنوشتساز هستیم. گلهایی که به ثمر میرسند به ما مربوط هستند. بسیاری از جزئیات مشابه است: صبر کردن، حس جدایی از بازی در عین بخشی از آن بودن، نیاز به درخشش در لحظات کلیدی. صبر، تمرکز و هوشیاری ذهنی ضروری است.
اگر شما در خط میانی یا خط دفاعی بازی کنید و عملکرد بدی داشته باشید، یکی از راههای رهایی صرفا این است که بیشتر تلاش کنید. بیشتر بدوید، بیشتر تکل بزنید و در ضربات سر بیشتری برنده شوید. اما اگر دروازهبان یا مهاجم هستید نمیتوانید صرفا “بیشتر تلاش کنید”، نمیتوانید خودتان را به بازی تحمیل کنید. این باعث میشود بدتر شوید و از تیم جدا شوید.
شما در پستی هستید که تعیین شرایط بازی در دست شماست: از هر مدافعی بپرسید که آیا ترجیح میدهد بهترین دروازهبان را پشت سرش داشته باشد یا بهترین هافبک را جلویش ببیند و آنها دروازهبان را انتخاب میکنند. و بپرسید که آیا کسی را ترجیح میدهند که بسیار وراج و پر سروصدا باشد یا ساکت در دروازه باشد- آنها بازیکن پر سروصدا را انتخاب میکنند.
جزییات دیگری از قدرت ذهنی: من در تمرین از افرادی که با محوطه من شوخی میکردند، متنفر بودم. انداختن توپ به دروازه من به عنوان شوخی، مسخرهبازی درآوردن با دروازه یا انداختن لباس در کنار تیرک نزدیک. من از همه این کارها نفرت داشتم. کار شما به عنوان دروازهبان چیست؟ این است که محوطه مقدس دروازهتان را تمیز نگه دارید. این موضوعی ذهنی است، یک نکته بصری- من هرگز نمیخواستم نمایی از یک توپ در دروازه خودم ببینم. از نظر روانی میخواستم که همیشه بکر و دست نخورده باشد.
در روز بازی هم همینطور بودم. هیچ چیزی در دروازهام نمیگذاشتم. حولهای با خودم میبردم اما همیشه آن را روی چمن پشت دروازه میگذاشتم. هرگز مانند بعضی از دروازهبانها آن را در دروازه قرار نمیدادم. از نظر بصری از این کار نفرت داشتم. شما باید دروازهتان را تمیز نگه دارید تا به دنیا نشان دهید چه کسی هستید. این چیزی است که باید به حریفانتان هم نشان دهید: امروز چیزی وارد این دروازه نمیشود.
عنوان اصلی مقاله: The art of goalkeeping
نویسنده: Peter Schmeichel
نشریه / وبسایت: The Sunday Times