تاريخ: ۱۴۰۱ دوشنبه ۱۹ ارديبهشت ساعت ۱۱:۵۸ بازدید: 1033      نظرات: 0      کد مطلب: 18703

نمی دانید که دقیقا مشکل‌تان چیست؟


اگر نمی توانید بین احساسات منفی خود تفکیکی قائل شوید، باید با اصطلاح روان‌شناسانه «کوری عاطفی» و راه های مدیریت آن آشنا شوید.

بی‌سوادی عاطفی، ناتوانی در درک و مدیریت عواطف و احساسات خود و در نتیجه درک و پذیرش عواطف دیگران است.

ناتوانی در درک احساسات و ابراز قاطعانه آن‌ها می‌تواند مبنای بسیاری از مشکلات روانی باشد. شاید برای شما هم پیش آمده که وقتی دچار بی‌حوصلگی، غمگینی، ناراحتی و … می‌شوید، نمی‌توانید توضیح دهید که دقیقا مشکل‌تان چیست و فقط می‌گویید: «حالم بده یا اعصابم خرده»! اما این که این حال گرفته‌ ناشی از خستگی، احساس خجالت، طرد شدن از جمع دوستان، حسادت، حس تنفر، احساس گناه، شرمندگی یا حقارت است، برای‌تان مشخص و روشن نیست.

این اصطلاح را در روان شناسی «کوری عاطفی» می‌نامند که بین احساسات منفی خود، نمی‌توانید تفکیکی قائل شوید.

علایم بی‌سوادی عاطفی یا کوری عاطفی

فردی که بی‌سواد عاطفی محسوب می‌شود، قربانی احساسات خود خواهد شد که احتمالا بیش از یک مشکل را چه در سطح شخصی و چه در سطح بین فردی ایجاد خواهد کرد. فقدان خودآگاهی عاطفی معمولا افراد را بسیار حساس می‌کند. آن‌ها به هر مشکلی بیش از حد واکنش نشان می‌دهند و از هر چالشی، مهم نیست چقدر بزرگ یا کوچک باشد، احساس خستگی یا شکست می‌کنند. آن‌ها همدلی نمی‌کنند و نمی‌توانند خود را به جای دیگران بگذارند. بی‌سوادی عاطفی می‌تواند هزینه‌های هنگفتی داشته باشد مانند داشتن تفکر سیاه و سفید، احساس سرکوب‌شدن، نژاد پرستی، خودشیفتگی، استرس و اضطراب و اعتیاد در سنین پایین.

4 توصیه برای رهایی از کوری عاطفی

برای این‌که جزو افراد این دسته محسوب نشوید، چند توصیه به شما داریم که در ادامه خواهید خواند.

1- عواطف و احساسات‌تان را بشناسید

اکنون چه احساسی دارید؟ آیا احساسات واقعی خود را می‌شناسید؟ آیا می‌توانید آن‌ها را نام ببرید؟ بسیاری از افراد نمی‌توانند احساسات خود را تعریف کنند. احساساتی از قبیل عشق، شرم، خشم و … . ممکن است اغلب اوقات به‌طور همزمان چند احساس داشته باشیم. باید یاد بگیریم که در هر لحظه چه احساسی داریم؟ این احساس چه قدرتی دارد و چرا بروز کرده؟ برای شناخت بهتر احساسات خود، در قدم اول باید اسم احساسات خود را بگویید مثلا وقتی چیزی خوب پیش می‌رود، احساس غرور می‌کنید یا اگر در آزمونی خوب نتیجه نگیرید، ناامید می‌شوید.

2- یادداشت کنید

همچنین یک دفترچه خاطرات داشته باشید، هر روز چند دقیقه وقت بگذارید و در باره این که چه احساسی دارید، بنویسید. به احساسات‌تان توجه کنید بدون این که خودتان را قضاوت کنید.

3- همدلی را تمرین کنید

وقتی با دیگران همدلی کنیم، احساسات و عواطف آن‌ها توجیه‌پذیر به نظر می‌رسند و به آن‌ها کمک می‌کنیم تا احساس بهتری درباره خودشان داشته باشند‌. همدلی یعنی توانایی خود را به جای دیگران گذاشتن. همدلی یک مهارت است اما چگونه می‌توانیم همدل باشیم؟ الف- خود را به جای شخص مقابل قرار دهید. تصور کنید همین الان با مشکل طرف‌مقابل مواجه شده‌اید و سعی کنید مسائل را از دیدگاه آن‌ها درک کنید. ب-وقتی کسی مشکل شخصی‌اش را به شما می‌گوید، به احتمال زیاد حالش خوب نیست و نیاز به حمایت عاطفی شما دارد. اگر دوست صمیمی هستید پیشنهاد صحبت تلفنی یا قرار ملاقات می‌تواند احساس بهتری به طرف‌مقابل بدهد یا اگر شریک زندگی شماست او را در آغوش بگیرید و کنارش باشید. ج- حمایت عاطفی نشان دهید، به آن‌ها اعتماد کنید و تایید خود را بدهید و بگذارید بدانند هر اتفاقی بیفتد شما از آن‌ها حمایت می‌کنید. د- قضاوت نکنید، قضاوت یک گفت‌وگو را قطع می کند و دشمن همدلی است.

4-عواطف و احساسات خود را کنترل کنید

آیا بر عواطف و هیجانات خود کنترل دارید؟ ما نیاز داریم بدانیم چه موقع احساسات و عواطف خود را بروز دهیم و چه موقع از بروز آن‌ها جلوگیری کنیم. باید درک کنیم هر احساسی می‌تواند با شدت‌ گوناگون بروز کند مثلا احساس ترس از تشویش تا وحشت تغییر کند یا عشق از درجات مختلف ناز و تکبر تا دلبستگی شدید و شور و هیجان. وقتی یاد می‌گیریم چگونه احساسات خود را کنترل کنیم، می‌توانیم معانی مثبت و سازنده بیشتری را از رویدادهای منفی دریافت کنیم.

5- خطاهای عاطفی خود را تصحیح کنید

آیا می‌دانید چگونه معذرت‌خواهی کنید و اشتباه خود را بپذیرید؟ انسان‌ها همیشه دچار خطاهای عاطفی می‌شوند و احساسات دیگران را جریحه‌دار می‌کنند. باید شجاعت قبول اشتباهاتی را که مرتکب می‌شوید ، داشته باشید. این یک واقعیت غم‌انگیز اما قابل درک است که بیشتر مردم چیز زیادی در باره احساسات خود نمی‌دانند و در نتیجه آن‌ها اشتباهات عاطفی یکسانی را بارها و بارها مرتکب می‌شوند که منجر به چرخه‌هایی از خلق‌و‌خوی ضعیف، اضطراب، به‌تعویق افتادن کارها و روابط تیره می‌شود. عذرخواهی به بازسازی اعتماد کمک می‌کند، وقتی افراد به یکدیگر اعتماد دارند معمولا سازنده‌تر، خلاق‌تر، تیم محورتر و مشارکت‌کننده‌تر هستند. اما دو نکته درباره اصلاح خطاها:

الف- بلافاصله بعد از حادثه عذرخواهی کنید، عذرخواهی که بلافاصله بعد از حادثه انجام شود می‌تواند به طرف مقابل بفهماند که شما از کار خود پشیمان شده اید.

ب- تصمیم بگیرید که چگونه عذرخواهی کنید. چیزی که به‌خاطر آن عذرخواهی می‌کنید می‌تواند تعیین کند که عذرخواهی شما مناسب است با ایمیل باشد یا تماس تلفنی یا ملاقات حضوری.

ج- مسئولیت اشتباه خود را بپذیرید، از بهانه آوردن خودداری کنید حتی اگر آن‌ها را معتبر می‌دانید.

منبع: میگنا




ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
چاپ
نسخه چاپی


نظر کاربران


نظر خود را براي ما ارسال كنيد