تاريخ: ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۸ اسفند ساعت ۱۲:۱۳ | بازدید: 1009 نظرات: 0 کد مطلب: 17829 |
پایگاه خبری «آسیا تایمز» در گزارشی، ضمن پرداختن به جنگ اوکراین و تحولات پیرامون آن، به طور خاص سعی کرده به این سوال پاسخ دهد که چرا کشورهای خاورمیانهای به کارزار دولت آمریکا (و به طور کلی غرب) در منزویساختنِ بینالمللی روسیه نخواهند پیوست؟ آسیا تایمز در گزارش خود تاکید دارد که معادله اوکراین بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که به نظر میرسد و منافع کشورهای گوناگون در قالب آن به قدری پیچیده و چندوجهی است که در برخی موارد شاهد متفاوت بودن مواضع ظاهری، و اصلی (باطنی و حقیقی) کشورهای کوناگون در قالب آن هستیم.
پایگاه خبری آسیا تایمز در گزارش خود مینویسد: «اوج گیری "جنگ اوکراین" موجب شده تا جامعه جهانی نسبت به رویارویی نظامی احتمالی آمریکا و ناتو از یک سو و روسیه و متحدانش از سوی دیگر به شدت در هراس باشد. نگرانیها تا جایی بالا گرفته اند که حتی برخی از بازگشت یک دوره "جنگ سردِ" جدید در جهان سخن میگویند.
نکته عجیب اینکه در بحبوحه جنگ اوکراین، تعصبات نژادی و فکری کشورهای غربی نیز خود را نشان داده و میدهد. در این راستا، در مدت اخیر شاهد بوده ایم که مناظرات زیادی در شبکههای تلویزیونی و روزنامهها و پایگاه خبری غربی در جریان بوده که به طور خاص به این موضوع پرداخته اند که اساسا با مهاجران اوکراینی که از کشورشان فرار میکند و به کشورهای دیگر میروند، بایستی چگونه رفتار کرد؟
در این میان، شمار زیادی از تحلیلگران با دیدگاهی نژادپرستانه تاکید دارند که نوع رفتار با این دسته از مهاجران بایستی متفاوت از نوع برخورد با مهاجران مسلمانِ خاورمیانهای باشد. هر چه نباشد مهاجران اوکراینی، اروپایی و مسیحی و چشم رنگی هستند! البته که بحران اوکراین بار دیگر زمینه مساعدی را فراهم کرده تا اروپا و غرب نقاب از چهره مدرن خود بردارند و به وضوح در مسائلی نظیر مهاجران اوکراینی، افکار و رویههای نژادپرستانه خود را به نمایش بگذارند.
عجیب آنکه حتی در روزهای اخیر و همزمان با اوج گیری جنگ اوکراین شاهد بوده ایم که "آنتونیو گوترش" دبیر کل سازمان ملل متحد نیز به انسانی متفاوت تبدیل شده و بیش از آنکه شخصیتی جهانی باشد، تصویری از یک اروپاییِ مسیحی که دبیر کل سازمان ملل است را از خود به نمایش میگذارد.
پس از «دگ هامرشولد» دبیر کل سابق سازمان ملل متحد، آنتونیو گوترش نخستین دبیر کل سازمان ملل است که به طور صریح با یک عضو دائم شورای امنیت درگیر شده و یا در راستای منافع یک عضو شورای امنیت (بلوک غرب و به طور خاص آمریکا)، علیه دیگری (روسیه) موضع گیری کرده است.
نزاع «دگ هامرشولد» با آمریکا یک نزاع شخصی نبود بلکه وی بر پایه برخی اصول و ایدئولوژیها با دولت این کشور مشکل داشت. با این حال، تحرکات و اقدامات گوترش در قالب بحران اوکراین مشکوک هستند. تقریبا تمامی نمایندگان گوترش در بخشهای بحرانخیز جهان نظیر میانمار، سومالی، سودان، افغانستان و ونزوئلا، از کشورهای غربی هستند. مسالهای که پرسشها در مورد ماهیت و کارکرد این نوع از انتخابها و تبعات آنها را به شدت افزایش داده است.
موضع کشورهای خاورمیانه
البته که گوترش احتمالا به سرنوشت تراژیکِ دگ هامر شولد دچار نخواهد شد. با این حال، رویههای سوگیرانه و مغرضانه گوترش در حمایت از جهان غرب آن هم در شرایطی که بخش اعظم اعضای سازمان ملل غیرغربی هستند، عملا اعتبار این سازمان را زیر سوال میبرد.
تاکنون هیچ کشور اسلامی از تقابل واشنگتن با مسکو حمایت نکرده است. در این میان، تردیدی نیست که اگر جنگ جهانی سوم راه بیفتد، این دسته از کشورها (کشورهای اسلامی) در آن باید ایفای نقش کنند با این حال آنها اکنون سعی دارند تا به این مساله فکر نکنند.
کشورهای مسلمان به طور خاص این اعتقاد را در ذهن خود دارند که غرب احتمالا بر آن است تا یک جنگ صلیبیِ جدید را علیه جهان اسلام به راه اندازد و در این میان فقط و فقط از به اصطلاح قوانین بین المللی که تا حد زیادی ساخته و پرداخته خودِ آن هستند، استفاده ابزاری میکند تا اهدافش را به پیش برد. مسلمانان اکنون میبینند که کشورهای اروپایی بار دیگر به جنگهایی وحشیانه خود بازگشته اند که برای سالها در تاریخ اروپا شاهد آنها بوده ایم.
در این راستا شاهد بودیم که بر اساس برخی گزارش ها، عربستان سعودی به صراحت، درخواستهای دولت "جو بایدن" مبنی بر کنار گذاشتن اتحاد خود در بحث انرژی با روسیه موسوم به "اوپک پلاس" را رد کرده و از تعهد خود به این اتحاد سخن گفته است. مسالهای که بدون تردید تبعات خاص خود را برای بازارهای انرژی جهان به دنبال خواهد داشت. رقبای عربستان در منطقه نظیر ایران و سوریه نیز موضعی تقابلی در قبال غرب در بحران اوکراین دارند. ترکیه هم پیشنهاد میانجی گری میان روسیه و اوکراین را داده و به طور کلی در ترتیب دادنِ گفتگوها میان روسیه و اوکراین در بلاروس نیز ایفای نقش کرده است.
با این همه، رژیم اسرائیل یکی از عجیبترین مواضع را در چهارچوب بحران اوکراین اتخاذ کرده است. اسرائیلیها به عنوان متحد آمریکا و غرب، از انتقال سامانه "گنبد آهنین" به اوکراین (از طریق آمریکا) که میتوانست در جنگ جاری این کشور به شدت به کمک دولت اوکراین بیاید خودداری کردند و دلیل اصلی این مساله را نیز این عنوان کرده اند که نمیخواستند اقدامی ضدروسی را انجام دهند.
البته که هم واشنگتن و هم تل آویو، اختلاف نظر خود در این رابطه را تا همین اواخر پنهان نگه داشته بودند تا اینکه در نهایت رسانهها به افشای این مساله پرداختند. در ادامه نیز، دولت بایدن از اسرائیل درخواست کرد تا از قطعنامه پیشنهادی آن در شورای امنیت در حمایت از اوکراین پشتیبانی کند که اسرائیلیها از این نیز طفره رفتند. در این نقطه، آمریکاییها به وضوح از ناخشنودی خود از مواضع اسرائیل در چهارچوب جنگ اوکراین سخن گفتند.
پس از آن، اخبار مختلفی مبنی بر رایزنیهای وزارت خارجه روسیه با سفیر اسرائیل در مسکو نیز به گوش رسیده و ظاهرا دو طرف در مورد جنگ اوکراین، مذاکراتی را با یکدیگر داشته اند. شکی نیست که اسرائیل از کلیتِ بحران اوکراین و جنبههای مختلف آن آگاه است. اوکراین شبیه به هیچ کشور دیگری برای اسرائیل نیست. اسرائیلیها معتقدند که نازیها در اوکراین، جنایات زیادی را علیه یهودیان در جریان جنگ جهانی دوم انجام داده اند و درست به همین دلیل است که همواره از تعلق خاطر خود به آن سخن میگویند.
با این حال، نکته شگفت انگیز در روزهای اخیر این بوده که اسرائیلیها و شخصِ نخست وزیر آنها «نقتالی بنت»، در اقدامی شگفت انگیز به عوان متحد نزدیک آمریکا به روسیه پیشنهاد میانجی گری در جریان جنگ اوکراین، با هدفِ متوقف ساختن درگیریها را داده اند. این موضع اسرائیل با واکنش دولت روسیه و ولادیمیر پوتین رئیس جمهور این کشور همراه شده و آنها ادعا کرده اند که دولت روسیه تاکنون ابتکارهای مختلفی را جهت مذاکره به طرف اوکراینی ارائه کرده است. با این حال، تمامی این ابتکارات با بیتوجهیِ اوکراینیها رو به رو شده اند.
نکته اساسی در این میان این است که اکنون اسرائیلیها خود را در قالب جنگ اوکراین، در وضعیتی حساس میبینند. آنها به عنوان دوست و متحد نزدیک آمریکا مایل نیستند که دولت بایدن را آزرده خاطر کنند و به یک مناقشه با ان دامن بزنند با این حال، سعی دارند روابط خود با روسها و حتی اوکراینیها را نیز در حالتی متعادل نگه دارند (این رویکرد دولت نفتالی بنت در نقطه مقابل رویههای تهاجمی «بنیامین نتانیاهو» است).
باید توجه داشت که اسرائیلیها در مدت اخیر حتی از اوج گیری جریانهای نئونازی در آلمان که اکنون در جریان جنگ اوکراین نیز فعال شده اند به شدت دچار اضطراب شده اند. واقعا عجیب است که شاهدیم در جهانِ کنونی، بار دیگر ایدئولوژیهای فاشیستی جان گرفته اند و لزوما به مثابه پدیدههایی مذموم نیز قلمداد نمیشوند.
جالب آنکه در مدت اخیر شاهد بوده ایم که مثلا امارات متحده عربی به عنوان یکی از اصلیترین متحدان آمریکا در منطقه غرب آسیا نیز، دو مرتبه به قطعنامههای آمریکا در شورای امنیت علیه روسیه رای ممتنع داده است. مسالهای که در نوع خود حاکی از پیچیده بودنِ ماهیت معادله اوکراین و متنوع بودن منافع کشورها (بویژه کشورهای خاورمیانه ای) در قالب آن است.»
منبع: فرارو