تاريخ: ۱۴۰۰ سه شنبه ۱۹ بهمن ساعت ۱۳:۴ | بازدید: 1778 نظرات: 4 کد مطلب: 17615 |
بروز و ظهورِ ویروسی فروشگاههای زنجیرهای در قالبهای متنوع و با اسامی مختلف، شرایط اقتصادی مهاباد را به سمت و سویی نامعلوم برده است. فروشگاههای زنجیرهای هر روز بیشتر از قبل در شهرمان رشد میکنند؛ رشدی با سرعت بالا. قاتلانی که همچون بختک به جان مردم افتادهاند و معیشت را بر کسب و کارهای خرد تنگ کردهاند.
در نگاه نخست این فروشگاههای بزرگ و پرزرق و برق، نمادی از رشد و توسعه شهر محسوب میشوند و چشم هر بینندهای را خیره میکنند. این فروشگاهها و با آرایش زیبا و چینش دقیق محصولات، باعث افزایش تمایل مردم به خریدهای غیر ضروری میشوند. تخفیفهای قابل ملاحظهی آن نیز خود مزید بر علت است تا از این فروشگاهها استقبال شود و این استقبال، یعنی تشویق برای تکثیر این نوع فروشگاه.
البته چه مقدار از این تخفیفها واقعی است و آیا شهروندان از حضور فروشگاههای زنجیرهای سود میبرند خود مسئلهای جداست. مدتی پیش جعفر نوری، رئیس تعزیرات شهرستان مهاباد در جلسهی تنظیم بازار این شهر گفته بود «با افتتاح هر شعبه از فروشگاههای زنجیرهای در مهاباد تعداد زیادی سوپر مارکت تعطیل میشوند... در مواردی که تخلف ثبت میشود نمیدانیم با چه کسی باید برخورد کنیم، مدیر فروشگاه در تهران است و تخلف در مهاباد ثبت میشود، از طرفی پرسنل میگویند تابع دستورات عمل کردهاند. تخلفات گرانفروشی در این فروشگاهها بیداد میکند، کسی نمیداند تخفیفات کذایی آنها چگونه و بر چه اساسی است، برای نمونه، عدسی که در بازار شهر مهاباد با قیمت 31 هزار تومان بفروش میرسد، در این فروشگاهها با تخفیف چند درصدی 56 هزار تومان بفروش میرسد».
با افزایش فروشگاههای زنجیرهای و اعمال تخفیف، رجوع به سوپرمارکتهای کوچک کاهش پیدا میکند. افزایش فروشگاههای زنجیرهای به صورتی که محلات تسخیر شوند در نهایت سوپرمارکتها را به ورطه ورشکستگی میرساند. شاید این سوال پیش آید که در این بین چه مشکلی وجود دارد؟ یا اینکه اگر فروشگاه های بزرگ، هایپرها و… با تنوع زیاد محصول و تخفیفهای دائمی و فصلی زیاد شوند چه اشکالی دارد؟
فروشگاههای زنجیرهای با سرمایهی اولیه نسبتا زیاد و قابل توجهای، شکل میگیرند. این فروشگاهها اگر وابسته به کارخانجات تولیدی نباشند، امکان خرید کالاها را به صورت گسترده دارند. این مسئله، قیمت را برای آنها کاهش داده و امکان ارائه تخفیفات را برای شعبههای گوناگون این فروشگاهها فراهم میکند.
از سوی دیگر فروشگاههای زنجیرهای دیگر نیز وجود دارند که وابسته به هلدینگهای بزرگ اقتصادی هستند و به نوعی به مراکز توزیع محصولات تولیدی این هلدینگها تبدیل شدهاند. کاهش قیمت محصولات ارائه داده شده در این فروشگاهها باعث میشود تا مردم خرید از این فروشگاهها را هم از نظر مالی و هم از نظر زمانی بصرفه بدانند. سرانجام این روند، تعطیلی بقالیها و سوپرمارکتهای محلات است.
با تعطیلی این کاسبیهای خرد، بازار به طور کامل به دست هایپرها و فروشگاههای زنجیرهای میافتد. رقابت بین فروشگاههای زنجیرهای تا یک حد ادامه مییابد و در نهایت این فروشگاهها به تقسیم بازار بین خود سوق پیدا میکنند و منجر به ایجاد کارتل و تراستهایی بزرگ در این زمینه خواهند شد که به تعیین قیمت و کنترل عرضه محصول منجر میشود.
از سوی دیگر اگر تاکنون یک جوان با هزینهای مختصر توان ایجاد یک سوپرمارکت را داشت این امکان هم از دست میرود و آن جوان باید به کارگر یا کارمند یک فروشگاه زنجیرهای تبدیل شود که امنیت شغلی نیز نخواهد داشت. در صورتی که قبل از آن، این امکان را داشت که خود صاحب یک کسب و کار شود.
فروپاشی کاسبیهای کوچک، سرنوشت صدها و هزاران نفر را در اختیار مدیران کارتلهای بزرگ اقتصادی قرار میدهد. کارتلهایی که با ایجاد قدرت انحصاری و سودهای کلان مالی، امکان نقش آفرینی سیاسی را هم خواهند داشت. برخی صحبت از فضای رقابت میکند اما به واقع سوپرمارکت ها و بقالیها با سرمایههای فردی چگونه با فروشگاههای زنجیرهای که توسط شرکتهای بزرگ اقتصادی و سرمایهداران کلان ایجاد میشود توان رقابت را دارند؟
کاسبیهای خرد و در محلات به غیر از کارکرد اقتصادی، کارکرد اجتماعی و فرهنگی هم دارد. به هرحال مواجه اهالی محل با کاسب محل، یک پیوند اجتماعی ایجاد میکنند. علاوه بر این امکان خرید به صورت نسیه هم ممکن است. نسیه در بقالیهای قدیم و برخی سوپرمارکتهای امروزی محلات، برآمده از یک اعتماد است و این اعتماد عنصر مهمی در همبستگی اجتماعی است. اما در فروشگاههای بزرگ افراد همدیگر را نمیشناسد و تعاملی ندارند. چند نفر با هیکلهای ورزیده مامور آن هستند که خرید شما را با فاکتور تطبیق بدهند. در این سیستم نسیه معنی ندارد. اینکه شما پول کم آورده باشید و بعدا بیاورید معنی ندارد. اعتمادی وجود ندارد. و اینگونه است که داشتههای اقتصادی-اجتماعی شهرمان از دست می رود.
مسئله فروشگاههای زنجیرهای تنها موضوعیت اقتصادی ندارد بلکه آسیبهای آن ابعاد اجتماعی و فرهنگی دارد. نیاز است برای رشد فروشگاههای زنجیرهای تدبیری اندیشیده شود، پیوستهای فرهنگی و اقتصادی برای آنها درنظر گرفته و برای توسعه آنها محدودیت درنظر گرفته شود.