تاريخ: ۱۴۰۰ دوشنبه ۱۱ بهمن ساعت ۱۰:۵۹ | بازدید: 1080 نظرات: 2 کد مطلب: 17557 |
دکتر ویدا هرندی
به نظر می رسد که اشتغال مادر در بیرون از منزل به تنهایی تبیین کننده مشکلات رفتاری و عاطفی کودک نیست و متغییرهای مهم دیگری مانند تمایل و اشتیاق مادر به کار خود نقش مهمی دارد. کاری که مادر در حال انجام آن است (اشتغال بیرون از منزل و یا خانه داری ) چنانچه کار ترجیحی او باشد، احتمال رخداد سبک های مثبت فرزندپروری مانند سبک مقتدرانه و والدگری موثرتر را افزایش می دهد.
به گزارش هاژه به نقل از میگنا برخی از تحقیقات سوگارد،کریتر-سیلوراستین و وین گارد (1994)، ون دل و رامن نان (1992) نشان داده اند، زنان خانه دار که به خانه داری علاقه ندارند نسبت به زنان شاغل علاقمند به کار خود دارای مشکلات بیشتری در زمینه مقابله با مشکلات فرزندپروری بوده وسبک های منفی تری مانند مستبدانه سرد و یا سهل گیرانه با فرزند خود دارند. در مورد تفاوت در سبک فرزندپروری نیز اغلب نتایج متفاوت و گاه ناهمسو می باشند.
مثلا مشخص شده، مادران شاغل بیش از مادران خانه دار احساس فشار روانی و احساس گناه نسبت به عملکرد مادرانه خود دارند که این مسئله گاه موجب سبک فرزندپروری بیش از حد حمایت کننده و یا سهل گیرانه می شود. در واقع بدین وسیله مادر در پی جبران احساس گناه خود است (هافمن و میچگان، 1979). و این در حالی است که مطالعه گرین برگر و گلدبرگ (1989) حاکی از آن بود که زنان شاغلی که تعهد و پذیرش بالایی هم به شغل خود و هم به فرزندپروری خود دارند بیش از مادران خانه دار از سبک فرزندپروری مقتدرانه استفاده می کنند.
فارل (1990) نیز به بررسی اثرات نقش های ترجیهی مادر بر میزان ناسازگاری و مشکلات رفتاری کودکان پرداختند. نتایج نشان داد، کودکان مادرانی که شاغل نبودند اما اشتغال دربیرون از منزل را ترجیح می دادند (زنان خانه دار ناراضی ) دارای مشکلات رفتاری بیشتری بودند. نتیجه تعجب آور دیگر آنکه فرزندان مادرانی که شاغل بودند اما خانه داری را ترجیح می دادند (زنان شاغل ناراضی) مشکلات رفتاری زیادی نشان ندادند.
احتمال دارد این گروه از کودکان در معرض اظهار نارضایتی دائم مادر قرار نداشته اند.دیگر این که کودکان اوقات خاصی را با مادر به سر برده اند که در آن اوقات نارضایتی مادر جبران شده است (زیرا موقعیت مورد دلخواه مادر است). همچنین احتمالا پیام منتقل شده مادران شاغل پذیرفتن و مجاورت با کودک است در حالی که پیام مادران خانه دار ناراضی، طرد و دوری از کودک است.
كاركرد اجرایی، یك كاركرد عالی شناختی و فراشناختی است كه مجموعه ای از توانایی های عالی، بازداری، خودآغازگری، برنامه ریزی راهبردی، انعطاف شناختی و كنترل تكانه را در بر می گیرد. در عین حال كودكان دچار ناتوانی در یادگیری نیز از اختلال در كاركردهـای اجرایــی رنـج مـی برنـد.
سـونگا بـارك(1999) بیـان مـی كنـد كودكـانی كـه دچـار اخـتلالات یـادگیری هسـتند در حافظه ی شنوایی و بینایی خود نقایصی دارند و از آنجایی که رضایت زناشویی و سبک های فرزندپروری دو مورد پیش بینی کننده اختلال یادگیری هستند و نقش پر رنگی دراین اختلال دارند. لذا سوال اصلی این است که آیا بین سبک های فرزندپروری و رضایت زناشویی با مشکلات یادگیری با توجه به نقش میانجیگری کارکردهای اجرایی رابطه ای وجود دارد؟ و اگر چنین است مدل مطلوب آن کدام است؟