سلامت عاطفی یک زن عجول و شتابزده

آیا سندرم زنان شتابزده از تمایل زیاد ما برای طرد نشدن و مورد پذیرش دیگران واقع شدن نشات می­گیرد بسیاری از زنان شتابزده؛ از درگیری اجتناب می­کنند؛ آنها هر جور شد می­خواهند از دعوا و دردسر دوری کنند. شعار آنها این است که صلح و آرامش را حفظ کنید.

 

شتابزدگی زنان تنها به علت مسائل هورمونی و از تعادل خارج شدن هورمونها نیست.همیشه عجول نبوده اید. مطمئنا با شتابزدگی و عجله هم به دنیا نیامده اید.( گرچه بعضی می گویند طرف عجول است و هفت ماهه به دنیا آمده؛ ظاهرا این مسئله ربطی به شتابزدگی ندارد.مترجم )

می­توانید زمانی را در زندگی به یاد بیاورید؛ که انگار همه چیز ساده تر و آرامتر بود؛ شاید دلتان هوای آن دوران را کرده باشد.با اینحال وقتی فکر می­کنید شاید باید زندگی فعلی و حال حاضر خود را عوض کنید؛احساس می­کنید نمی­توانید اوضاع را عوض کنید برای آنکه حس می کنید همه چیز به هم ربط دارد و اوضاع به شکلی خیلی به هم پیچیده شده است.

برای مثال اگر من کارم را نیمه وقت کنم؛و زمان بیشتری در خانه مراقب بچه هایم باشم؛ نمی­توانیم کرایه خانه را بدهیم و صورتحسابهای خود را بپردازیم.من خسته ام و با اینحال می دانم که شوهرم تحت فشار زیادی است.واگر حقوق من کاهش یابد؛ آن وقت شوهرم به لحاظ مالی بیشتر تحت فشار قرار می­گیرد و من نگران سلامتی او هستم ؛ بخاطر خودش و بخاطر بچه هایم.و بنابراین خیلی راحتتر است که من به کارم ادامه بدهم.

آیا می­دانید که من چند بار چنین احساساتی را شنیده ام؟ هزار بار. قبول دارم که بخشی از من می­خواهد به مردم بگوید که خانه خود را بفروشند و خانه ایی ارزان تر بخرند؛ کمتر خرج کنند و کمتر مادی فکر کنند؛ برای آنکه فکر می­کنم داشتن خانه و مشکلات آن مهمتر از سلامتی خود فرد نیست. هیچ خانه ایی ارزش ندارد که بخاطرش سلامتی شما به خطر بیفتد.مطمئنا این تنها یک سناریو و مثال است ولی نشان می دهد که ما خیلی دوست داریم از خود مراقبت کنیم؛اما خیلی وقتها انگار رسیدن به این هدف رویایی دست نیافتنی است.اما هر گره کوری را می توان باز کرد.سعی کنید اگر نمی توانید این گره را باز کنید؛ کمک بخواهید تا راهی جلوی پای شما بگذارند.

سرعت زندگی در زمان امروزی باعث شده که ما بسیار تحت فشار قرار بگیریم.مادرها و مادربزرگهای ما تلفن همراه نداشتند ؛ نه ایمیلی داشتند و نه کار اداره . مجبور نبودند که بلافاصله بعد از کار اداره بخانه بیایند و یکراست سروقت تمیز کردن آشپزخانه و شست و رفت خانه و اتوکاری بروند. ولی حالا زمانه عوض شده.مادرهای ما به سبک و سیاق خود با فشارهای زندگی خود روبرو می شدند.

آنها پول خرج می کردند البته اگر پولدار بودند و یا خیلی غذا می خوردند.خیلی از آنها در ظاهر آرام بودند ولی در باطن خون خونشان را می­خورد و مضطرب و آشفته بودند.خیلی از خانمها می­ترسند که با بیان مشکلات خود به دردسر بیفتند و یا دیگران آنها را تحقیر کنند. حالا بخاطر تکنولوژی هم تحت فشارند و فشار و باز هم فشار. حال طرحواره عاطفی زنانه تازه ایی در حال پدیدار شدن است.و سیستم های عصبی و تولید مثل و دستگاه گوارش ما به دلیل این فشارها آسیب می بیند.به نظر من این طرحواره عاطفی مدتها پیش از شتابزدگی وجود داشته و شتابزدگی باعث شده که این طرحواره عاطفی خاص زنان رو بیاید.و بیشتر باز شود. مخصوصا برای فرد متخصصی مثل من مشاهده این الگو کار چندان سختی نیست.

چرایی

این عبارت عبارت نغز و شجاعانه ایی است: سندرم زنان شتابزده از تمایل زیاد ما برای طرد نشدن و مورد پذیرش دیگران واقع شدن نشات می­گیرد.

یکی از عمیق ترین نیازهای ما برای آنکه هرگز احساس طرد شدن نکنیم؛از زمان کودکی مان شروع می­شود.وقتی به چهره مادرتان نگاه می­کردید و چشم غره های او را می­دیدید یا زمانی که حرفی می­زدید و پدر و مادرتان چندان از این حرفها خوششان نمی­آمد و حرف شما را قطع می­کردند.بخاطر این سناریوهاست که شما در کودکی دوست داشتید که کاری کنید تا والدین تان شما را دوست بدارند.در ادامه زندگی شما به همین شکل سعی می­کردید کاری نکنید که کسی شما را دوست نداشته باشد یا حرفی نزنید که دیگران خوششان نیاید و شما را ساکت کنند.دیگر دلتان نمی خواست که احساس کنید طرد شده اید و کسی دوستتان ندارد.

بنابراین دیگران را از خود راضی کردید.سعی کردید همه را از خودتان راضی نگه دارید.اگر موقع خواب گمان کنید کسی را ناراحت کرده اید؛ قطعا خوابتان نمی­برد.اگر به خصوص نومیدانه سعی کنید که رفیق صمیمی خود را خوشحال کنید؛ ارتباط قوی تری برای پرهیز از طرد و اجتناب شریک خود شکل می­دهید؛ سعی می کنید که در واقع به نوعی از حالت دوران کودکی خود دوری کنید؛ آن زمان هم نمی­خواستید که پدر و مادرتان شما را طرد کنند.وقتی اصرار دارید که هر جور شده همسرتان را از خود خشنود کنید؛ به احتمال زیاد چنین رفتاری را از مادرتان ( الگوی زنانه ) آموخته اید.

بسیاری از زنان شتابزده؛ از درگیری اجتناب می­کنند؛ آنها هر جور شد می­خواهند از دعوا و دردسر دوری کنند. شعار آنها این است که صلح و آرامش را حفظ کنید. من تعجب می­کنم که بسیاری از زنان؛ زنانی که خود حقوق دارند و در آمدی از آن خود؛ به شوهران خود در مورد پولی که خرج می­کنند؛ دروغ می­گویند.داستانهایی از زنانی می­شنوم که برای خرید رفته و یک جفت نیم چکمه یا برای مثال کیف دستی که مدتها چشم شان آنها را گرفته برای خود می­خرند و بعد برچسب قیمت را از روی آنها می­کنند تا مبادا شوهران آنها متوجه شوند که چه هزینه ایی برای آنها پرداخت کرده اند.دوست دیگری از یک ماژیک استفاده می­کرد تا قیمت روی اجناس را عوض کند.مثلا قیمت روی تاپی که خریده بود را عوض می کرد تا شوهرش فکر کند آنرا با تخفیف خریده است.

وقتی از وی سوال کردم چرا اینکار را کرده است؛ گفت نمی خواسته به دردسر بیفتد.

این جمله از سوی زنی بالغ است که سخت تلاش می کند و سعی دارد که شرکتش را خود مدیریت کند.

کمی تامل کنید

کمی به رفتارهای خود دقت کنید.شما ممکن است قیمت وسایلی که خریده اید را عوض نکنید؛ منتها در عوض کارهای دیگری انجام دهید تا صلح و آرامش را حفظ کنید.با این حال وقتی سعی می کنید آرامش را برقرار کنید؛ در اصل از آرامش خبری نیست.

غدد آدرنال یا غدد فوق کلیوی ما؛ جایی در بدن ماست که هرمونهای استرس در آن ساخته می­شوند. و اغلب بر اثر استرس های جسمی و عاطفی بیش از حد بر انگیخته اند.استرس جسمانی ناشی از یک رژیم نامناسب غذایی؛ نداشتن خواب کافی؛ و یا مصرف بیش از حد غذاها و نوشیدنی های فرآوری شده؛ می­تواند کار کبد را با مشکل مواجه کند و کبد نتواند کارش را به خوبی انجام دهد.

استرس های عاطفی هم ناشی از نیاز شدید برای راضی کردن دیگران و پرهیز از طرد شدن می­تواند سیستم بدن را بهم بریزد. وقتی هورمونهای استرس مرتب بالا می­رود و تعادل هورمونهای جنسی بشدت به هم می­ریزد؛ وضعیت آشفته ایی پیش می آید که در فصول بعدی به آن می­پردازیم.همه آنچه که نیاز است حالا انجام دهید؛ آن است که بتوانید این وضعیت را روبراه کنید. این سفر سفری جسمی؛ عاطفی؛و معنوی است که می­تواند گاهی بسیار پرچالش و پر دست انداز باشد. با این حال سفر روشنگرانه ایی است که به شما یاد آوری می­کند که آن آرامشی که به دنبالش هستید؛ در درون و وجود شما سکنی دارد.

مفهومی در پزشکی به نام رسیدگی به موارد اورژانسی وجود دارد که بیماران بسته به نوع جراحت و بیماری رده بندی شده و آنهایی که نیاز به رسیدگی فوری دارند؛ بلافاصله درمان می شوند. زنان هم در طول روز همین کار را انجام می­دهند. زندگی روزمره ما می تواند وقف انجام بی امان کارهای متعدد برای دیگران شود؛ به این فکر می­کنیم که چه کسی به توجه فوری ما نیاز دارد. فرزندانمان یا همسر و کار و شغل و دوست صمیمی و یا همسایه مهربان یا همسایه ایی که از قضا چندان هم دلنشین و مهربان نیست؛ دوستی که حالش خوب نیست و یا سبدی که لبالب از لباس های کثیف منتظر ماست.قصد داریم؛ خود را از لیست جا بیاندازیم.با این حال اگر از خیلی از زنان بپرسم آیا خود را از لیست از قلم انداخته اند؛ برای آنکه اصلا به خود فکر نمی­کنند؛ خیلی ها با همدردی می­گویند که نه من خیلی ساده وقت نمی کنم.اگر برای خود وقت نگذاریم؛بزودی چیزی برای بخشیدن برای ما نخواهد ماند.

سندرم زن شتابزده،نوشته خانم دکتر لی بی ویور

برگردان عفت حیدری.

نشربهارسبز.زمستان 1400