دردسرهای شبی که هزار شب نمی شود!

سياوش سلطاني ـ دانشجوی كارشناسي حقوق

گاهي اوقات در رابطه با مسائل به گونه ای خلط مبحث مي شود كه صورت مسئله پاك شده و اشخاص بيشتر منافع شخصي خود را در نظر ميگيرند.

 در رابطه با نوشته‌ی اخير دكتر ابراهيم قرباني كه منجر به صدور جوابيه از طرف يكي از مديران محترم تالارها شد نيز اين قضيه ملموس بود.

قبل از هر سخني لازم ميدانم كه نكته ای را عرض نمايم و آن اين كه وقتي فردی با توجه به تجارب خويش و معلومات و آگاهي های خود در رابطه با امری اجتماعي نقدی بر زبان جاری مي سازد كه هدف از اين نقد روشن گری بيشتر در رابطه با موضوع خاص است خطاب دادن ايشان به اينكه برای ازدواج خود يا فرزندانشان دغدغه دارند جالب به نظر نمي رسد كما اينكه به واقع دغدغه ی ايشان شامل حال تمامي جوانان و فرزندان خانواده های اين شهر كه اكثراً از قشر متوسط جامعه اند مي باشد.

در اصل نوشته ی دكتر قرباني به تمامي جوانب هزينه های گزاف و اضافي مراسم عروسي اشاره داشت كه يكي از مهمترين و شاخص ترين آن موضوع هزينه هاي تالارها بود و متاسفانه در متن جوابيه به جاي آنكه جوابهايي قانع كننده برای ذهن مخاطب ارائه شود بيشتر سعي در حفظ منافع شخصي با بكارگيري جملاتي بود كه ذهن خواننده را از اصل موضوع دور مي ساخت.

مايلم سوالات مطرح شده را مجدداً و شايد به گونه ای ديگر مطرح نمايم :

1 در قسمتي از جوابيه اشاره شد كه تالارها باعث اشتغال زايي ٣٥ نفر به طور مستقيم و نزديك به ٧٠٠ نفر غير مستقيم از جمله سبزی فروش ها، مرغداری ها، پارچه فروشان و...  شده است در اينجا اين سوال قابل طرح است  كه مگر تمامي اين مشاغل به دليل وجود تالارها درامد كسب ميكنند؟ يا اينكه عامل اين موضوع مگر غير از خود مراسم عروسي است؟ چه بسا در گذشته های نه چندان دور بسياری از عروسي ها ٣ شبانه روز برگزار مي شد و تمامي مشاغل فوق الذكر به مدت بيشتری كسب درامد مي كردند.

2 در زمان حاضر به دلايل گوناگون ميل و رغبت عامه ی مردم كه چه بسا بخشي از آن از روی ناچاری باشد به برگزاری مراسم عروسي در تالارهاي سطح شهر بيشتر است اما آيا اين بايد بهانه ای باشد برای استفاده حداكثری و تحميل هزينه های گزاف و بعضاً نامتعارف بر خانواده ها؟

3 چرا و به چه دليل تالارها اكثراً آشپز و يا برخي ديگر از مسئولين برگزاری مراسم را كه طرف قرارداد خودشان هستند را معرفي ميكنند؟ آيا تنها دليل اين موضوع براي سهولت در اجراي مراسم و پذيرايي است و هيچ بار مالي اضافي براي خانواده داماد يا عروس ندارد؟  گرچه جديداً بعضاً در برخي تالارها (تعدادي كم) ديده شده كه حتي به داماد سفارش مي شود كه به كدام گلسرا نيز مراجعه كند.  آيا به واقع تمامي اين افراد خود درصدی سود به تالارها نمي پردازند؟

4 در نوشته ی دكتر قرباني انتقادي به سيستم گرمايشي و سرمايشي يا نوع پذيرايي و چيدمان ميزها به چشم نميخورد بلكه  مسائلي همچون  در رابطه با قيمتهاي خارج ار عرف بوفه هايي بود كه در تالارها قرار دارند و ارايه دليل و چاره جويي در اين رابطه را خواستار بودند.

5 مگر غير از اين است كه فرد ميزيان و محلي كه ميزياني مراسمي را تقبل كرده است بايد نهايت مهمان نوازي را داشته باشد؟ آيا تمامي اين تكريم و احترام صرفاً در همان سيستم گرمايشي و سرمايشي خلاصه مي شود؟ يا ميشود با انواعي ديگر نيز مانند تقبل كردن خود تالاردارها  براي گماردن اشخاصي براي محافظت از ماشين هاي مهمانان و يا در اختيار گذاشتن فضاي مناسب به  مهمانان براي پارك ماشين هايشان را هم گونه اي ديگر از آن مهمانوازي دانست؟

6 آيا همين افراد زحمتكش كه در سرما و گرما وظيفه ي  پاركباني در كنار تالارها را عهده دار هستند بابت همين كار ماهيانه اجاره اي پرداخت نميكنند؟

در آخر اشاره به اين نكته ضروري مي نمايد  كه تالارها و برگزاري مراسم عروسي در آن ها با تمامي مزایا و معايبي كه دارد امروزه در بين اقشار مختلف مردم مرسوم گشته اما شايد بشود كاري كرد كه تمام اين هزينه ها قانونمندتر و اصولي تر و طبق ضوابط مشخص تري صورت گيرد .

شايد دليل تمامي اين صحبت ها  تنها يك جمله باشد كه يك شب است ديگر يا اين كه يك شب كه هزار شب نمي شود و همين جمله كوتاه باعث شده كه عامه ي مردم چشمشان را  بر بسياري از موضوعات و حتي سوالات ذهن خودشان نيز ببندند.