تاريخ: ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۲ آبان ساعت ۱۷:۱ | بازدید: 1205 نظرات: 0 کد مطلب: 16849 |
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی هاژه، تازهترین کتاب ترجمه پژوهشگر و مترجم مهابادی تحت عنوان سلامت زاغه از سلول تا خیابان منتشر شد.
کتاب سلامت زاغه از سلول تا خیابان توسط کتاب جیسون کوربون و لی رایلی در حوزه علوم اجتماعی و بهداشت نگارش شده و توسط علی(هژیر) خالندی پژوهشگر و مترجم مهابادی به زبان فارسی ترجمه شده است.
علی(هژیر) خالندی، پژوهشگر و مترجم مهابادی دانش آموخته مقطع دکتری در رشته فلسفه سیاسی از دانشگاه تربیت مدرس است.
این اثر در انتشارات همشهری تهران در 400 صفحه برای دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی تهران به چاپ رسیده است.
ما نه از اصطلاح «زاغه» (و همچنین شرایط زیستی زاغهنشینها) تعبیری احساسی داشتهایم؛ نه فقرا را بابت فقرشان سرزنش کردهایم و نه زاغهها را مسئول «ساختن» مردم ناسالم دانستهایم. ما نیروهای خارج از دسترس فقرای شهری را مسئول ایجاد و تداوم زاغهها میدانیم؛ نیروهایی چون رویکردهای ضد شهری دولتهای ملی، خودداری دولتها از پرداختن به مسائل پیچیدهی مربوط به فقر شهری، فساد سیاسیای که نفع آن در وجود فقر شهری است و اقتصاد نولیبرال جهانیای که موجب تضعیف خدمات دولتی شده و یا اینکه آنها را خصوصیسازی کرده است. هدف این کتاب نه سرشاخ شدن با تمامی این نیروهایی که موجب ایجاد و تداوم زاغههای شهری بودهاند، بلکه شناسایی حقوق انسانی فقرای شهری تا به واسطهی بهرهمندی از آنها بتوانند در مسیر زندگیای سالم گام بردارند و همچنین ارائهی راهکارهایی بهمنظور نیل به این هدف است.
برخی وجود زاغههای شهری را طبیعی و اجتنابناپذیر میدانند. به نظر آنها، وقتی روستاییان فقیر به شهرها کوچ میکنند، به دنبال اسکان در خانههای ارزان قیمتی هستند که نزدیک محل کارشان باشد. با این وجود بسیاری از زاغههای شهری در اکناف جهان، محصول نبود رشد اقتصادی شهرها بوده-اند.
زاغهها هم در شهرهایی با اقتصاد در حال افول و هم در شهرهایی با اقتصاد نوظهور، رشد می-کنند. به طریق مشابه، هستند دیگرانی که زاغهنشینی را یکی از مراحل توسعه میدانند. بنا بر نظریهی اخیر، هر گاه وضعیت اقتصادی شهرها بهتر شود، زاغهنشنینان از زاغههایشان بهدر میآیند و به دیگر نواحیای که بهداشتیترش میدانند، میروند. اما با این اوصاف، اجماع اقتصادی-اجتماعیای در سطح بینالمللی، برای بهبود وضعیت فقرای شهری و زاغهنشینان، وجود ندارد. وضعیت زاغهها، همچنانکه ما در جایجای این کتاب بر آن تأکید خواهیم گذارد، اساساً متأثر از سرمایهگذاری ناکافی نهادها در بخشهای مسکن، زیرساختها و خدمات زیستی فقرای شهری است، و از همین روی هم نباید آن را پیامد ناگزیر رشد شهرنشینی بدانیم. از سوی دیگر فهم اینکه چگونه نهادهای بهداشت عمومی، توسعهی شهری و سایر بخشهای سیاستگذاری، موجب توسعهنیافتگی شهرها شده و زاغهنشینی را در پی داشتهاند، مستلزم اتخاذ نگرشی رادیکال به تاریخ استعمار، «صدور» تصمیمات برنامهریزی شهری از شمال به جنوب و ظهور دیدگاه ضد شهری در توسعهی بینالمللی است.