تاريخ: ۱۴۰۰ پنج شنبه ۳۱ تير ساعت ۲۲:۴۹ | بازدید: 892 نظرات: 0 کد مطلب: 16356 |
آمار تکان دهنده از تعداد افرادی که نمیدانند دچار بیماری روانی هستند!
طي سال هاي اخير انتشار اتفاقات و حوادث ناگوار در جامعه شدت گرفته و با يك نيم نگاهي حتي به يكسال اخير مي توان وحشتناك ترين اتفاقاتي كه مي تواند در يك قرن اتفاق بيفتد را ديد؛
از قتل روميناي 13 ساله با داس به دست پدرش گرفته تا خودكشي عجيب و غريب و پُرابهام يكي از مجريان سابق تلويزيون و حالا هم قتل وحشتناك يك كارگردان به دست پدر و مادرش كه البته هنوز هيچ اظهارنظري قطعي نيست اما از وقتي قتل بابك خرمدين با يافتن بخشي از پيكرش و بلافاصله اعترافات پدر و مادر مبني بر قتل خشونت بار وي علني شد، موجي از اظهارات درباره سلامت رواني اين افراد در فضاي مجازي مطرح شد و به جزء واكنش هاي مخاطبان درباره شنيدن چنين قساوتي كه در دل اين ماجراست، اين مسئله كه اين پدر و مادر از چه مشكل رواني رنج مي بردند يا چه علت رواني يا تفكري آنها را به سمت چنين انتخاب هولناكي كشانده است، مطرح شد و بعد از اعتراف آنها به قتل داماد و دختر خود با همين روش، ابعاد ديگري نيز طرح شد و براي همه مردم، روانپزشكان، روانشناسان و... سوال ايجاد شد كه وضعيت سلامت روان در كشور ما به چه صورت است و چگونه مي شود چنين جنايات هولناكي كه تاريخ كمتر به خود ديده، مشاهده شود و بدتر از اينكه شنيدن آن براي ما تبديل به يك عادت وحشتناك و خطرناك شود. اينجاست كه بحث ميزان اختلالات رواني و غربالگري سلامت مردم ايران به خصوص در اين روزهاي پاندمي كرونا مطرح مي شود و پس از توالي اين اتفاقات ناگوار لزوم آن بيش از هميشه در كشور احساس مي شود و لازم است قبل از هرچيزي از ميزان افراد داراي اختلال رواني در جامعه باخبر شويم تا بتوانيم براي آنها برنامه ريزي كنيم.
25 درصد از مردم كشور از اختلالات رواني رنج مي برند/ 60 درصد مردم از بيماري رواني خود اطلاع ندارند/ 40 درصد مردم باوجود آگاهي از ابتلا به اختلالات رواني نزد پزشك نمي روند/ بارگذاري پرسشنامه سلامت روان در سايت وزارت بهداشت
علي اسدي، معاون دفتر سلامت رواني، اجتماعي و اعتياد وزارت بهداشت در گفتگو با خبرنگار برنا با اشاره به تعداد افرادي كه در ايران داراي اختلال رواني هستند، گفت: در گروه سني 14 تا 65 سال يعني ميان 50 ميليون نفر از جمعيت كشور، حدود 23 تا 25 درصد آنها داراي يك اختلال روانپزشكي هستند يا يك اختلال رواني را تجربه كردند درواقع تعداد اين افراد بالغ بر 12 تا 15 ميليون نفر است.
او درباره تاثير حوادث، جنايات و اخبار تلخ اخير بر افزايش اختلالات رواني بيان كرد: اتفاقات تلخ و ناگواري كه اخيرا در كشور رخ داد، مي تواند اختلالات رواني را در مردم تشديد كند نه اين صرفا باعث بيماري شود چراكه اين حوادث در همه جاي دنيا رخ مي دهد و طبيعي ست براي مثال در كشور آمريكا ناگهان فردي اسلحه به دست مي گيرد و در بازار، فروشگاه، مدرسه، خيابان و... به مردم تيراندازي مي كند و كشت و كشتار راه مي اندازد اما اين اتفاقات مي توانند به عنوان يك آسيب روانشناختي تاثيرات منفي در جامعه بگذارند و ترس، وحشت، بي اعتمادي، كاهش همبستگي، احساس عدم امنيت در افراد جامعه و تغيير رابطه انسان ها با يكديگر و... ايجاد كنند و درنهايت باعث آسيب هاي رفتاري شوند بنابراين اگر قتل و جنايتي در جامعه صورت بگيرد، به تنهايي باعث ايجاد اختلال روانپزشكي نمي شود اما اگر كسي زمينه يك اختلال روانپزشكي را داشته باشد، طبيعتا با شنيدن اين اخبار و حوادث بيماري او تشديد مي شود مانند يك بيمار قلبي كه ممكن است بيماري اش با شنيدن اينگونه فجايع، بدتر شود.
اسدي در پاسخ به اين سوال كه چه تعداد از مردم كشور از وجود اختلال رواني در خود بي خبر هستند؟ گفت: حدود 60 درصد مردم داراي افسردگي، اضطراب، وسواس و يكي از اختلالات رواني هستند كه اطلاعي ندارند و نمي دانند كه بيماري دارند و بايد خود را درمان كنند از طرفي حدود 40 درصد مردم مي دانند به يكي از اختلالات رواني مبتلا هستند اما فكر مي كنند خودش خود به خود خوب مي شود به همين دليل به روانشناس، مشاور و روانپزشك مراجعه نمي كنند و تصور دارند با استراحت كردن، گل گاوزبان خوردن و... مي توانند خودشان را درمان كنند درصورتي كه افسردگي، اضطراب، وسواس، اختلالات خلقي و... جزء بيماري هاي روانپزشكي است كه فرد در صورت ابتلا بايد از طريق مراجعه به پزشك، مداخلات دارويي و غيردارويي خود را درمان كند.
معاون دفتر سلامت رواني، اجتماعي و اعتياد وزارت بهداشت ادامه داد: متاسفانه هنوز كه هنوز است مردم ما وقتي متوجه بيماري رواني خود مي شوند، رفتن نزد روانشناس و روانپزشك را قبول ندارند و همچنان گمان مي كنند اَنگ اجتماعي است و بدتر از آن افرادي هستند كه گمان مي كنند بيماري شان خود به خود درمان مي شود و حتي بيماراني داريم كه وقتي متوجه مي شوند نزد پزشك متخصص اعصاب و روان مي روند و اطلاعي ندارند كه اين پزشك با روانپزشك و روانشناس متفاوت است به طوركلي تمام اين موارد نشان دهنده سطح پايين سواد سلامت روان در جامعه است.
او درباره طرح اعطاي شناسنامه سلامت روان به مردم و غربالگري آنها گفت: چنين طرحي در هيچ جاي دنيا مستند علمي ندارد و اصلا در هيچ كشور توسعه يافته اي مرسوم نيست خانه به خانه برويم و يك پرسشنامه به مردم بدهيم تا با پُر كردن آن بتوانيم سلامت روان آنها را بسنجيم چراكه معمولا مردم به راحتي با هركسي درمورد مسائل شخصي خود از جمله خلق و خوي، كيفيت رابطه جنسي با همسر، نحوه رابطه عاطفي با فرزند، اعتياد يا عدم اعتياد و مصرف دخانيات و... صحبت نمي كنند بنابراين بهترين راه حل اين است كه يك پرسشنامه كاملا علمي در يك سايتي بارگذاري شود تا مردم به صورت خصوصي آن را پُر كرده و ميزان سلامت روان آنها سنجيده شود.
اسدي با اشاره به اقدام وزارت بهداشت براي غربالگري سلامت روان تاكيد كرد: هفته گذشته يك پلتفرم خودارزيابي سلامت روان كه تاييديه علمي از دانشگاه هاي مختلف و همچنين وزارت بهداشت و درمان را دارد در سايت اين وزارتخانه قرار داديم تا مردم با اراده و اختيار خود به سايت مراجعه كرده و اين پرسشنامه را تنظيم كنند.
پس از تنظيم اين پرسشنامه وضعيت رواني فرد توضيح داده مي شود و مشخصا عنوان شده اگر فرد از بيماري افسردگي، اضطراب، وسواس، اختلالات خلقي و.. رنج مي برد بايد به كجا مراجعه كرده، چه كارهايي انجام دهد و چه بسته هاي آموزشي را دنبال كند تا بتواند بر بيماري خود غلبه كند.
معاون دفتر سلامت رواني، اجتماعي و اعتياد وزارت بهداشت در ادامه گفت: هنوز يك هفته بيشتر از بارگذاري اين پرسشنامه نگذشته و بايد منتظر ماند تا ببينيم چه تعداد افراد از آن استفاده مي كنند مانند سامانه 4030 كه ابتداي كرونا طراحي شد و بيش از 20 ميليون نفر پرسشنامه مربوط به آن را پُر كرده و خدمات لازم را دريافت كردند.
از هر 4 نفر يك نفر اختلال رواني دارد/ زنان و افراد بيكار بيشتر از بقيه در معرض خطر هستند/ دو سوم مبتلايان به اختلالات روان پزشكي اصلا از خدمات سلامت روان استفاده نكرده اند
غلامرضا ترابي، عضو هيات مديره انجمن علمي رواندرماني ايران با اشاره به تعداد افرادي كه در كشور درگير بيماري رواني هستند، گفت: بر اساس آخرين پيمايش رسمي سلامت روان كه در طي سال هاي 1389 تا 1390 برگزار شده است مي توان گفت كه حدود 24 درصد از افراد 15 تا 64 ساله ي ساكن كشور، دچار يك يا چند اختلال روان پزشكي در طي 12 ماه قبل از بررسي بوده اند لذا مي توان گفت از هر 4 نفر يك نفر ممكن است در طي يك سال به حداقل يكي از اختلالات روان پزشكي مبتلا شود.
او افزود: زنان، ساكنين مناطق شهري، افراد بيكار، افراد با تحصيلات كمتر، افراد داراي وضعيت اجتماعي و اقتصادي پايين، بيشتر در معرض خطر هستند.
ترابي در پاسخ به اين سوال كه چقدر از بيماران داراي اختلال رواني در كشور از بيماري خود ناآگاه هستند و هيچگونه مراجعه اي به روانشناسان و روانپزشكان نداشتند؟ تصريح كرد: بر اساس پيمايش مذكور متأسفانه فقط حدود يك ششم گروه سني 15 تا 64 در طي يك سال از خدمات سلامت روان استفاده كرده اند و بدتر اينكه حدود دو سوم افراد مبتلا به اختلالات روان پزشكي اصلا از خدمات سلامت روان در طي مدت اين مطالعه استفاده نكرده اند، مبتلاياني هم كه درمان شده بودند؛ همه درمان كافي را دريافت نكرده اند.
اين روان درمان ادامه داد: محققين اين پيمايش تخمين زده اند كه فقط حدود بيست درصد كل اين بيماران درمان كافي گرفته اند يعني 80 درصد بيماران به علل متفاوتي درمان مناسب و كافي دريافت نكرده اند كه عدم آگاهي و بينش يكي از علل عدم مراجعه بيماران است و مشكلاتي مانند انگ اجتماعي، داشتن بيماري روان پزشكي، نداشتن هزينه ي درمان و عدم دسترسي به خدمات نيز مهم هستند.
ترابي درخصوص طرح غربالگري سلامت روان و اعطاي شناسنامه سلامت روان به مردم گفت: استراتژي هايي كه براي افزايش دسترسي به خدمات سلامت روان وجود دارند، معمولا در جهت برطرف كردن موانع و افزايش دسترسي طراحي شده اند به عنوان مثال يكي از علل عدم مراجعه ي بيماران عدم آگاهي از علائم اختلالات روان پزشكي است.
خيلي اوقات علايمي مانند تحريك پذيري، بي حوصلگي و برخي علايم اضطرابي را طبيعي تلقي مي كنيم و براي اخذ كمك مراجعه نمي كنيم. افت عملكرد شغلي، اختلال در روابط بين فردي و نداشتن احساس خوب بودن مواردي هستند كه نياز به توجه جدي دارند لذا آموزش همگاني مناسب يكي از اين موانع را مي تواند كمرنگ كند.
او افزود: ادغام مراقبت هاي بهداشتي سلامت روان در نظام مراقبت هاي بهداشتي اوليه مي تواند دسترسي به خدمات سلامت روان را آسان تر كند، ارائه ي خدمات سلامت روان در مراكز بهداشتي و خانه هاي بهداشتي در اين جهت كمك كننده است، راه اندازي درمان جامعه نگر در كشور يكي از ضروريات است كه بايد به آن پرداخت.
اين رويكرد به سيستم مراقبتي اي اشاره دارد كه در آن به جاي يك مركز خاص مانند بيمارستان روان پزشكي، جامعه ي بيمار، ارائه دهنده ي اصلي بهداشت رواني است؛ اين سيستم شامل تيم هاي تخصصي اي است كه مي توانند انواع خدمات را با سهولت بيشتري به افراد در معرض خطر و مبتلا برسانند.
اين روانشناس اظهار كرد: يكي ديگر از موانع، هزينه ي خدمات است. افزايش پوشش بيمه اي خدمات درماني يكي از ضروريات است چرا كه بسياري از بيماران توان پرداخت هزينه هاي درمان هاي دارويي و روان درماني را ندارند بنابراين افزايش پوشش بيمه اي خدمات بهداشت روان كه ثابت شده هزينه اثربخشي قابل قبولي دارد، ضروري است.
يكي ديگر از موانع دسترسي به خدمات روان پزشكي انگ اجتماعي مراجعه به روان پزشك است، اين تصور كه هر كس به روان پزشك مراجعه كند ديوانه است معمولا باعث اجتناب افراد براي درمان مي شود.
ترابي ادامه داد: سه استراتژي اصلي كاهش انگ بيماري روان پزشكي عبارتند از تبليغات، آموزش و برقراري تماس با بيماران بنابراين بايد كمپين هاي تبليغاتي اي را تدارك ديد تا بتوانند اطلاعات درست را منتشر كنند به عنوان مثال اين كه بيماري روان پزشكي قابل درمان است و فرد را از حقوق خود محروم نمي كند.
اگر جايي فردي يا سازماني حقوق افراد مبتلا به اختلال روان پزشكي را تضييع مي كنند بايد واكنش نشان داد و ضروري است كه جلوي تبعيض هاي اعمال شده ايستاد و بايد مراقب بود كه بيماران منزوي نشوند و بايد به سمت ايشان رفت و جلوي حاشيه نشيني ايشان را گرفت، چه با حمايت هاي مالي و چه با دعوت و به كارگيري ايشان در امور اجتماعي و اقتصادي اما برخي استراتژي ها ممكن است نتيجه ي عكس بدهند.
اين عضو هيات مديره انجمن علمي روان درماني ايران تاكيد كرد: غربالگري اجباري افراد و ساختن پرونده و كارت سلامت براي افراد و بررسي هاي دوره اي اين چنيني نه تنها ممكن است باعث افزايش دسترسي به خدمات سلامت روان نشوند بلكه با تشديد انگ بيماري مي توانند مانع مراجعه ي افراد براي درمان شوند همچنين اين نوع اقدامات مي توانند منجر به مخفي كردن علائم از سوي مردم شوند پس به جاي اين نوع استراتژي ها بهتر است كه با كاهش انگ بيماري و افزايش دسترسي به خدمات، بيماران را تشويق كرد تا آزادانه و با حس كرامت جهت درمان مراجعه كنند.
لزوم اعمال تمهيداتي براي ارتقاي سطح سواد سلامت مردم
اين روزها كه حالِ روح و روان مردم ايران به دليل مشكلات موجود، اصلا مناسب نيست و شاهد انواع و اقسام اختلالات رواني، خشونت، پرخاشگري و... در مردم هستيم، لزوم ارائه خدمات روانشناسي و روانپزشكي بيش از هميشه احساس مي شود بنابراين ضروري ست كه تمهيداتي از سوي وزارت بهداشت و درمان، سازمان بهزيستي و مجلس شوراي اسلامي با همكاري روانشناسان و روانپزشكان انديشيده شود تا حال مردم و روح و روان آنها بهتر و از فجايعي كه ممكن است در آينده ناشي از مشكلات و اختلالات رواني براي فرزندانمان به وجود بيايد، جلوگيري شود البته كه نبايد از موضوع ارتقاي سطح سلامت روان در ميان مردم غافل شد؛ چرا كه براساس آمار 60 درصد مردم از بيماري ها و اختلالات رواني خود بي خبر هستند بنابراين آموزش سواد سلامت روان بايد در اولويت صدا و سيما، رسانه ها و مدارس قرار گيرد.