تاريخ: ۱۳۹۵ يکشنبه ۹ خرداد ساعت ۰:۱۹ بازدید: 902      نظرات: 0      کد مطلب: 1251

خودکشی در شهرهای کردنشین بحرانی تاریخی، فاجعه‌ای نو


واحداحمد توزه، صلاح عزیزیان

جهانی شدن و بە عبارتی بهتر جهانی سازی امروزه به امری فراگیر تبدیل شده است، طوریکه بنیادهای اصلی وجودی جامعه سرمایه داری بر این منطق بنیاد گشته، به عبارتی دیگر تمام فرآیندهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، تکنولوژی و... این نظام و ساختار در جهت پیشبرد و توسعه روزافزون جهان سازی حرکت می کند. در این بین تبعات این توسعه و گسترش فراگیر برای ملت های مختلف که دارای جامعه ای با ساختار و مکانیسم کاملا متفاوت محلی و سنتی خاص خود می باشند مشکلات و معضلات اساسی به دنبال داشته است طوریکه تضاد و رویارویی مکانیسم های ساختاری این دو فرهنگ متفاوت(یکی بە عنوان مهاجم و دیگری مدافع) علل اصلی بسیاری از معضلات جامعه مورد تهاجم بوده است. از افزایش مصرف گرایی تا افزایش‌ مشکلات اجتماعی(جرم و جنایت، اعتیاد، طلاق، خودکشی و...) که افراد و جوامع مختلف را درگیر کرده است. هر چند از دیدگاه بسیاری از افراد و اندیشمندان، این معضلات اجتماعی شاید هیچ رابطه ای با امر جهانی شدن نداشته باشد؛ اما هنگامیکه به صورت ریشه ایی بدان نگریسته می شود، سایه تاثیر و کارکرد ساختار سرمایه داری و اهرم اصلی آن یعنی جهانی سازی هویدا خواهد شد. در این نوشتار سعی خواهیم کرد که نگاهی گذرا و سیستماتیک به افزایش چشمگیر خودکشی، این معضل اجتماعی ـ روانشناختی در جامعه ایران به طور اعم و مناطق کردنشین به طور اخص بپردازیم.

خودکشی عبارت است از گرفتن جان خویش به دستن خویشتن که در صورتیکه منجر به مرگ شود خودکشی موفق و در غیر اینصورت اقدام به خودکشی نامیده می شود. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی خودکشی سیزدهیم علت مرگ و میر در جهان و سومین علت منجر به مرگ در گروه سنی ۱٥- ۳٤ سال است که این میانگین در سطح ایران ۲۹سال است که نسبت به کشورهای غربی بسیار پایین است. نکته قابل توجه در این بین افزایش این آمار در بین زنان نسبت به مردان در ایران است طوریکه در حال پیشی گرفتن از آمار خودکشی مردان است. در سطح جوامع کردنشین نیز به طورکلی این امر به صورت نسبتا برابر بوده است.

"خودکشی و اقدام به آن" از نظر جامعه شناسی یک رفتار ضد اجتماعی و مغایر با اصول انسانی محسوب می شود. از لحاظ دینی و مذهبی نیز امری مغایر با ارزش های انسانی و دینی تلقی شده طوریکه به شدت منفور نگاشته شده و افرادی که اقدام بدین عمل می کنند، شایسته مقام و منزلت انسانی نگاشته نشده و حتی افراد و بستگانشان را از برگزاری مراسم مذهبی نهی کرده اند. از منظر روانشناسی به عنوان سنتز و تضاد بین دو عامل" باورها و واقعیت ها" تلقی گشته است، به نحوی که فرد هنگام مشاهده واقعیت موجود و تضاد آن با خواسته ها و آرزوهای خود اقدام بدین امر می کند که عاملی مضر و تهدیدکننده سلامت رفتاری جامعه محسوب می گردد. به طور کلی باید گفت که در اکثر مکاتب، ایدئولوژی ها و جهان بینی های موجود در جامعه این عمل منع و اقدام بدان مورد نکوهش قرار گرفته است.

در این اواخر با خیل عظیم خودکشی و اقدام به آن در سطح شهرهای کردنشین کشور روبه رو بوده ایم، طوریکه به صورت اپیدمی مهلک در حال نفوذ به تمام ساختارها و رده های سنی و جنسیتی، به خصوص اقشار آسیب پذیر جامعه سنتی کرد بوده است. به گونه ای که روزی نیست که در رسانه های مختلف شاهد بازتاب این خودکشی ها نباشیم که موجی از یاس و نگرانی را در جامعه به همراه داشته است. بر این اساس لزوم انجام مطالعات و پژوهش های علمی برای ریشه یابی عوامل دخیل در این امر اجتناب ناپذیر است.

همانطور که در بالا اشاره شد افزایش روند جهانی سازی و اثرات آن از جمله افزایش خودکشی و اقدام به آن بر دیگر جوامع انکار ناپذیر است و می بایست با دید دیالکتیکی با توجه به کلیت نظام سرمایه داری بررسی شود، زیراکه نظام سرمایه داری در جهت توسعه روز افزون و ابقای خود با شعار دهکده جهانی یکی از عوامل اصلی توسعه و افزایش‌ این ناهنجاری اجتماعی بوده است(شایان ذکر است که عمل خودکشی و اقدام به آن از قدیم الایام در سطح جوامع کردنشین وجود داشته است. از خودکشی زنان و مردان جوان که به علت محدودیت های انتخابی و آزادی فردی صورت گرفته مانند تراژدی "خەج و سیامەند" تا خودکشی زنان و مردان در جهت نرسیدن به اهداف و ارزش های ملی و اجتماعی خود که نمونه بارز آن، خودکشی عده ای از زنان و مردان کرد ترکیه در جریان دستگیری رهبر محبوس شده و کاریزماتیک کردهای ترکیه"عبدلله اوجلان" در سال ۱۹۹۹میلادی گرفته، همگی حاکی از وجود این عمل در مناطق کردنشین بوده است).

در این میان سوالی اساسی که مطرح می شود؛ چه رابطه ای بین افزایش روند خودکشی در سطح مناطق کردنشین و توسعه نظام سرمایه داری و امر جهانی سازی وجود دارد؟

باید گفت که نظام سرمایه داری در جهت ابقا و بازتولید ساختارهای خود اقدام به ایجاد ارزش های جدید و به نحوی فرهنگ سازی و مصرف گرایی شدیدی کرده است، که این ارزش ها و فرهنگ های متفاوت از طریق توسعه رسانه های ارتباطی و عمومی(ماهواره، تلویزیون، شبکه های اجتماعی و...) به اکثر کشورها با فرهنگ های متفاوت راه یافته و به دلیل از خود بیگانگی و خود کوچک پنداری این جوامع در برابر فرهنگ انبوه سرمایه داری به صورت ارزش ها و هنجارهای حاکم پذیرفته و الگوبرداری می شود، غافل از آنکه با این اقدام پایه های فرهنگی و هنجاری این جوامع تخریب و نابود خواهد شد و تبعاتی مانند افزایش خودکشی و اقدام به آن را به همراه خواهد داشت. از نمونه های بارز این تغییر ارزش ها و هنجارها می توان به افزایش توقعات اجتماعی خانواده ها و بخصوص زوج های جوان در زندگی مانند کالای لوکس و انچنانی، تغییر ماهیت رابطه شخصی و حتی ازدواج با عادی نشان دادن رابطه پنهانی و نامشروع زوج ها با افراد دیگر، عدم تحمل پذیری و درک متقابل، عدم قناعت، نحوه رفتار والدین با فرزندان و تغییر خواسته ها در نسل های جدید و... را می توان نام برد.

انتقال این فرهنگ با ارزش ها هنجارهای جدید و رواج مصرف گرایی شدید که گاهی متضاد با فرهنگ جامعه حاکم ملتزم وجود و فراهم سازی بسترهای مناسب اقتصادی ـ اجتماعی در این جوامع است که به علت عدم وجود این بسترهای اقتصادی(با توجه به کالایی و پولی شدن تمام روابط و نیاز به اشتغال و درآمد مناسب و...) و اجتماعی(داشتن روابط نامشروع و غیر اخلاقی قبل و بعد از ازدواج، آزادی های فردی بی شمار و...) در سطح این جوامع و عدو توانایی دولت و ساختار حاکم در تامین این زیرساخت باعث به وجود آمدن تضادی بین خواسته ها و باورهای نو ظهور از یک سو و واقعیت های موجود از سوی دیگر می شود. این امر در نهایت منجر به اقدام و عمل به خودکشی از سوی افراد و کنشگران به نسبت ناسالم به لحاظ روانی(عدم اعتماد به نفس کافی، خود باوری، ضعف شخصیتی، افسردگی و...) می شود. به طور کلی باید گفت که تضاد بین فرهنگ و ارزش های جامعه مهاجم(تز) و فرهنگ و ارزش ها و ساختار جامعه مورد هجوم(آنتی تز) باعث به وجود آمدن معضلات اقتصادی و اجتماعی و امر خودکشی(سنتز) خواهد شد. شایان ذکر است که مساله فقر، نابرابری های اجتماعی، اشتغال و بیکاری، تهاجم فرهنگی، افزایش توقعات اجتماعی و اقتصادی و... که همگی از عوامل مهم و تاثیر گذار در امر خودکشی در سطح جوامع کردنشین محسوب می شوند، همگی برآیند توسعه نظام سرمایه داری می باشند. ناگفته نماند که غیر از عوامل برشمرده شده عامل مهم دیگری که در افزایش خودکشی و اقدام به آن در جوامع کردنشین تاثیر گذار است، وجود سیستم مرد سالاری است که بسیاری از خودکشی های زنان در این جامعه سنتی ناشی از این امر است. در اخر باید اذعان کرد تقابل ساختاری ما بین دو جامعه سنتی کردنشین و مدرن سرمایه داری علت اصلی وجودی معضل اجتماعی به نام خودکشی است که در در این اواخر در مناطق کردنشین به صورت اپیدمی واگیر دار درآمده است، طوریکه آمار بیش از ٥۰مورد خودکشی از اوایل سال تا اکنون گواهی بر این ادعاست. این آمار زنگ خطری اساسی برای مسئولین و دولتمردان است که باید فکری اساسی و اقدامی مناسب در جهت کاهش این معضل اجتماعی ـ روانشناختی صورت دهند و با فراهم کردن بسترهای مناسب اقتصادی ـ اجتماعی و افزایش زیرساخت های اشتغال و کاهش بیکاری و همچنین تقویت بنیان های اجتماعی جامعه با برنامه های پیشگیری، آموزش های لازم در جهت تقویت آموزه های دینی و اسلامی انجام دهند. در این میان نقش خانواده ها به عنوان ستون فقرات کلیتی به نام جامعه انکار ناپذیر است و می بایست با افزایش انسجام جامعه و مهر و محبت بیشتر در بین اعضای خانواده، زمینه بروز خودکشی و حتی فکر بدان در میان افراد کاهش و از بین رود.

 



برچسب ها:

ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
چاپ
نسخه چاپی


نظر کاربران


نظر خود را براي ما ارسال كنيد