تاريخ: ۱۳۹۹ پنج شنبه ۱۵ آبان ساعت ۱۲:۵۴ | بازدید: 1346 نظرات: 1 کد مطلب: 15381 |
مصاحبه با حسن رشیدی
کرونا به دلیل سرعت و گستردگی در شیوع، به بحرانی فراگیر در همه دنیا تبدیل شد. این بحران در نگاه اول، بحرانی بهداشتی علیه سلامت جوامع است، اما بحران اصلی این همهگیری گسترده به تبعات اجتماعی آن باز میگردد و میتوان گفت، در موضوع کرونا، بحران اجتماعی گستردهتر و بزرگتر از بحران خود بیماری است.
تعطیلی، قرنطینه، کسادی بازار، لغو مراسم و مناسکهای اجتماعی و مذهبی، لغو رفت و آمدهای خانوادگی و… همه مواردی است که با رفتار اجتماعی جامعه سر و کار دارد و طبیعتاً بر مناسبات اجتماعی میان افراد تأثیر گذار است.
بدیهی است اگر حس مشترکی نسبت به سایر اعضای جامعه و احساس مسئولیت اجتماعی وجود نداشته باشد، مشکل بیماری کرونا حل نمیشود. افراد همانطور که دنبال منافع شخصی خود هستند، باید نسبت به جامعه هم احساس مسئولیت کنند و نسبت به وظایف اجتماعی خود متعهد باشند زیرا انسان موجودی اجتماعی است و نیازهایش در جامعه تامین میشود.
برای بررسی ابعاد این موضوع و مسئولیت اجتماعی افراد با دکتر حسن رشیدی، جامعهشناس مهابادی مصاحبهای ترتیب دادهایم. رشیدی، محقق مسائل اجتماعی و مؤلف کتب و مقالات متعددی در حوزهی جامعه شناسی است.
در ادامه مصاحبهی هاژه با ایشان را میخوانید.
همانطور که مستحضر هستید مدتهاست کرونا بر سر زبانها افتاده است. برخیها این نکته را نادیده میگیرند که کرونا علاوه بر اینکه یک مقولهی بهداشتی است امریست که تحت تاثیر مسائل اجتماعی قرار دارد. با توجه به این نکته اولین چیزی که به ذهن میرسد مسئولیت اجتماعی شهروندان در قبال یکدیگر و برای کنترل این ویروس است. شما این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
قبل از هر سخنی باید اذعان داشت که اگرچه مقولهی کرونا در حیطهی بیماری و ویروس مطرح شده است لیکن به دلیل همهگیری و گسترش در بین تمام جوامع و همچنین عدم وجود دارو و واکسن برای درمان این بیماری، میتوان گفت که از حالت یک پدیدهی صرفاً بهداشتی-پزشکی خارج شده است و حتی اینروزها جوانب و ابعاد اجتماعی این بیماریست که مشکلساز شده است. پس آنچه در این بین حائز اهمیت است مقولهی «مسئولیت اجتماعی» است. در واقع مسئولیت اجتماعی وضعیتی است که در آن فرد بر اساس چارچوب و مجموعهای از رفتارها و کنشها، به رعایت مسائلی در مقابل دیگران، خانواده و جامعه متعهد خواهد شد، اخلاق و تعهداتی که جامعه بر بنیان آن تداوم مییابد و جوانب متعدد از امور کلان چون محیط زیست، قوانین، اقتصاد و... تا امور خرد، هنجارها، رفتارها و... میتوان برای آن برشمرد. به بیانی دیگر، عرصهی مسئولیت اجتماعی در تمامی موارد انسانی-اجتماعی، دارای توصیهها، سفارشها و تاکیداتی است. از سویی مقولهی مسئولیت اجتماعی در سطوح فردی، گروهی، سازمانی، شهری، ملی و حتی جهانی قابل بحث است. کوتاه سخن آنکه هر نوع اجتماعی که بر اساس هر نوع طبقهبندی هویتِ جمعی شکل میگیرد در برابر دیگری (فرد، خانواده، شهر و کشور) دارای تعهدات و وظایفی میگردد که بقای آن اجتماع مشروط به تعهد اعضای ان بدان مسئولیتها است.
حال اینکه امروزه که با گسترش اپیدمی به شدت مسری و خطرناک کرونا مواجه شدهایم، میزان تحقق مسئولیت اجتماعی و نهادینه شدن آن در جوامع مختلف متفاوت است. آشکارا میزان تفاوت در رعایت توصیههای بهداشتی مرتبط با کرونا جوامع مختلفی را رقم زده است. به عبارتی دیگر میتوان گفت هرچه اخلاق و تعهد افراد جامعه نسبت به ادای مسئولیت بیشتر نهادینه شده باشد، ارتقای سطح مسئولیت اجتماعی و رعایت هنجارهای اجتماعی میسورتر میگردد.
پرواضح است که مسئولیت اجتماعی و عمل به آن صرفا مختص به کرونا نیست. بواقع بشر در طول تاریخ با تغییرات اجتماعی در شدت و قدرتهای مختلف مواجه بوده است و میزان انطباق با شرایط جدید همواره مشکلساز بوده است چرا که انسانها عادت سازی میکنند. زمانی که پدیدهای همچون کرونا ظهور میکند، انسان و گروهها را با خرق عادت مواجه مینماید، اینجاست که لازم است عادتها تغییر کنند و تغییر عادتها امر آسانی نیست.
جامعهشناسی چگونه به مقولهی مسئولیت اجتماعی نگاه میکند و چگونه میتوان کاری کرد که مردم واقف به مسئولیت شوند و این امر در جامعه نهادینه شود؟
جامعهشناسی علم شناخت جامعه و پیشبینی رفتار اجتماع است. کاستیهای جامعه توسط جامعهشناسی ارزیابی میشود و با کمک جامعهشناسی میتوان به دادههایی به دست یافت که آینده مورد استفاده قرار بگیرد. جامعه شناسی باید در کنار اغلب پروژههای اجتماعی حضور داشته باشد.
جامعهشناختی، انسانها را به صورت مستمر در جریان پروسه «جامعهپذیری» فرض میکند. انسانها در طی این پروسه سعی میکنند اشکال مختلفی از مقولهها مانند فهم فرهنگی را یاد بگیرند. بدان معنا که فرد در وهلهی اول تا چه اندازه آدابها، رسوم، هنجارها، قوانین و امثالهم را میتواند از نهادهای اجتماعی (خانواده، مدرسه و...) درک کند. نکتهی بعد چگونگی به فعل درآورن و عملیاتی کردن این آموختههاست. دلیل مطرح کردن این موضوع آن است که در قضیهی مسئولیت اجتماعی، فهم مسئولیت اجتماعی موضوعی است و عمل به آن موضوعی دیگر. چراییِ جامعهای که در انتفال هنجارها، ارزشها، رسوم و ملزومات زندگی اجتماعی به افراد و نسلهای بعدی خودش عاجز است را باید در آموزش و تربیت آن جامعه جستجو کرد. جامعه برای بقای خود به ایجاد افرادی مسئولیتپذیر و متعهد نیاز دارد.
علاوه بر این قوانینی در جامعه وجود دارند و در عصر امروزی این امر برجستهتر نیز است، ضمانت اجرایی این قوانین از سویی و کنشگری به این قوانین از جانب افراد جامعه در سویی دیگر قرار دارند. حاکمیت، ارگانها، ادارات، دولتی و متولیان قوانین اجتماعی با درنظر گرفتن مقتضیات فرهنگی باید شرایط لازم برای عملیاتی شدن را فراهم کنند. آنچه گفته شد، در رابطه با نقش مسئولیت اجتماعی در برخورد با کرونا نیز صادق است. کمااینکه انسانها تا چه میزانی دارای تعهد اخلاقی هستند و تا چه اندازه در رابطه با لطمه زدن به دیگران تفهیم و جامعهپذیر شدهاند، به آن میزان در عمل به پروتکلها، توصیه و... در برابر کرونا موفقتر عمل خواهند کرد.
جامعهی ما دارای دو کلان فرهنگ غنی اسلامی و کوردی است. فرهنگ اسلامی ما که حاوی تاکیدات بسیار قوی و موثر است، میتواند بسترساز تربیت نسلهای امروزی در مواجهه با شرایط جدید و بحرانها باشد. هم چنان که میبینیم بسیاری از پروتکلهای لازم در مقابله با کرونا به صورت مستقیم در میزان گسترش این بیماری، تاثیرگذار است، حال تربیت اسلامی در مقید نمودن افراد به تقیدات بهداشتی و ملزومات اجتماعی در این زمینه بسیار نقش آفرین است، به عبارتی فردی که بر اساس تاکیدات احکام اسلامی تربیت شده باشد هم بهتر مسیولیت اجتماعی در برابر کرونا را درک میکند و هم در عمل رعایت توصیه های بهداشتی و تاکیدات پروتکلی برای وی آسانتر است.
از سویی دیگر ما از فرهنگ غنی کوردی بهرهمند هستیم. فرهنگی که سرشار از آموزههای احترام به جامعه و حرمت دیگران است، فرهنگی که دارای هزارها همزیستی اجتماعی بر اساس سنتهای غنی و مسالمتآمیز و درک متقابل اجتماعی است. مهم آنکه ما در انتقال این دو حوزهی قدرتمند فرهنگی کارامد نبودهایم. لازم است رجعتی به این دو فرهنگ داشته باشیم و تلاشمان را در تقویت آن برای انتقال به نسلهای بعدی بکار بندیم.
با مطرح شدن کرونا و به دنبال آن مسئولیت اجتماعی شهروندان، شاهد آن بودهایم که افراد جامعه ما در مناسبات مختلف توانمندیهای لازم را برای ایفای نقشی موثر در رابطه با کنترل کرونا را نداشتهاند. این مسئله میتوانست با بازخوانی دوبارهی فرهنگ اسلامی- کوردی انسانهای مسئول، متعهد و اخلاقمدار را وارد چرخهی اجتماع میکرد.
مسئلهی بعدی سفارشات و توصیههای شخصی افراد به دیگران برای درمان کرونا است که معمولا به صورت غیر تخصصی و خودسرانه است. این امر میتواند ناشی از این باشد که حوزهی پزشکی ما نتوانسته مرجعیتی را برای ابلاغِ توصیهها و سفارشهای پزشکی در جامعه ایجاد کند و در این زمینه همواره ابهاماتی وجود دارد. این امر میتواند موجبات سوء استفادهی افرادی را فراهم کند و خرافات را در جامعه ترویج کند. حوزهی پزشکی در این زمینه میتوانست بسیار قدرتمندتر ورود کند. یکی از نمودهای ضعف مسئولیتهای اجتماعی در حوزهی پزشکی با توجه به مشاهدات عینی مبنی بر رعایت ضعیف پروتکلها توسط کارکنان و حتی پزشکان محترم است. مسئلهای که میتوانست به صورت جدیتر از جانب این قشر زحمتکش و دلسوز دنبال شود.
در نهایت و برای تکمیل پاسخ سوال باید گفت که متاسفانه در مسئلهی کرونا هیچ رجوعی به جامعهشناسی و علوم انسانی نشده است. در شیوهی مواجهه و تخصیص بودجهها باید به فرهنگ جامعه، مقولههایی که از جامعهای نسبت به جامعهای دیگر متفاوت است توجه شود که این امر تنها به مدد جامعهشناس میسر خواهد شد. نقاط مثبت و منفی در هر جامعه وجود دارد که علوم اجتماعی از آن آگاه است و برای هر کدام راهکار دارد. بهویژه در اپیدمی کرونا که فرد نسبت به اجتماع کمرنگتر میشود میتوان مشاوران اجتماعی در توجیه خانوادهها، شیوهی برخورد با موضوع را به کار بست.
عدهی بسیاری گلهمند هستند که آمارهای مربوط به کرونا، به اندازهی کافی شفاف نیستند. اگر این موضوع واقعیت داشته باشد میتواند چه تاثیری بر مردم داشته باشد و نقش رسانهها و نهادها اعم از دولت و سازمانهای زیربطش در این بین چیست؟
اعتماد به رسانهها، دولت و مسئولین ریشهی تاریخی دارد به این معنا که در طول زمان شکل میگیرد، اگر هر کدام از این نهادها نتوانسته باشند که اعتماد مخاطبین و شهروندان را به دست آورده باشند، تاثیرات قوانین، دستورات و توصیهها کمتر خواهد شد. این موضوع در کشور ما برجسته است به این معنی که مسئولان ارائهی آمارها و اخبار و اطلاعات نتوانستهاند اعتماد لازم مخاطبینشان را کسب کنند. نقش علوم انسانی و جامعهشناسی در این مسئله نیز مشهود است. مسئولان میبایست با مشورت جامعهشناسان اعتماد مخاطبان را به دست میآوردند تا برنامههای آتی شان را بهتر اجرا کنند. با ارائهی آمار واقعبینانه از گذشته و هم چنین دقت در نوع ارایه آنها، میشد این اعتماد را ایجاد کرد.
موضوع این است که مثلا در موضوع کرونا مقدور بود واقعیت ذاتی این بیماری تشریح شود، اینکه این ویروس همهگیر ناشناخته است و آمارها هم نمیتواند دقیق باشد، هم چنین مقدور بود که آمارهای دسته بندی بر اساس انواع مبتلایان، بهبودیافتهگان، تاثیر داروها و... ارایه گردد و با دقت نظر واقعیات آن تشریح گردد و بدینوسیله اعتماد مخاطب را کسب کرده و در پروسه پیشگیری و درمان نیز موفق تر عمل کرد، حال وضع به صورتی درآمده است که مردم غیر متخصص بیشتر مرجع ارایه آمارها یا رویه های بهداشتی-درمانی شده اند تا سیستم بهداشتی-پزشکی و یا رسانه رسمی.
در پایان اگر نکتهای در این رابطه وجود دارد بفرمایید.
روزی فرا خواهد رسید که بیماری کرونا تمام خواهد شد ولی تبعات آن ماندگار خواهد بود. مسئلهای که باید برای آن چارهاندیشی شود. سبک زندگی، شیوهی رفت و آمد، آداب رسوم، مجالس ترحیم و عروسی و بسیاری از مسائل دیگری است که میزان شیوع کرونا را تعیین می کند. اگر برای این تبعات چارهای اندیشه نشود، لطمات آن جبرانناپذیر خواهد بود. تعامل اجتماعی و روابط کمتر شده است. فرد مجبور است فاصلهی اجتماعی را رعایت کند و در خانه بماند، نباید از یاد برد که رها کردن امورات به سیطرهی فضا و از جمله فضای مجازی میانجامد که اگر آن جامعه ما را هدایت کند تهدید جدیتر خواهد بود و تبعات آن در شرایط پساکرونا نیز خود را نشان خواهد داد.
حال دیگر تفاوت جوامع و کشورها در این است که شیوهی صدور دستورالعملها و رعایت پروتکلها متفاوت است. ارگانهای مجری در این رابطه با مدیریت توانمندی باید عمل کنند. بیماری کرونا، همهگیری مهمی است که کمکاری در آن مسائل خانمانسوزی به بار خواهد آورد که چه بسا در نهایت منجر به بحرانی لاینحل شود. ادارات و متولیان امر نقش بسیار مهمی در این رابطه دارند. در هر شهرستانی شخص فرماندار به عنوان راس امور، باید وظایف خود را در ابلاغ، اجرا و پیگیری به صورت جدی انجام دهد. در ارتباط با شهرستان مهاباد باید اذعان نمود که نقدهای جدی به فرماندار مهاباذ وارد است. ایشان در این زمینه چه کار کردهاند؟ ایشان چه رصدی بر پرسنل و ادارات مسئول ذیربطشان داشتهاند؟ یکی از دلایل شیوع گستردهی وسیع کرونا در مهاباد ضعف ارگانها و به خصوص فرمانداری بوده است. البته جای شکی نیست که استانداری و سایر ارگانهای مافوق ایشان نیز کوتاهی کردهاند. نباید نقش نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی را هم از یاد بُرد. ایشان رابط مردم و دولت و سایر سیستم های حکومتی هستند، بیشتر فعالیتهای ایشان در این زمینه نیز نمایشی و تبلیغی است؛ مثلا سر و صدایی درباره بیمارستان کرونا با تصدیگری ایشان نمایش داده شد ولی اکنون معلوم نیست چه بلایی بر سر آن بیمارستان آمده است. نماینده شهر باید حضور فعالتری داشته باشد، تبعات کوتاهیها در مواجهه با این اپیدمی بسیار زود خود را نشان داده است.