تاريخ: ۱۳۹۹ يکشنبه ۱۱ آبان ساعت ۱۶:۵۱ بازدید: 1390      نظرات: 1      کد مطلب: 15373

جامعه‌ی ما نیازمند یک نهضت سواد‌آموزی از نوع رسانه‌ای

سیاوش احمدی


 
 
 

جامعه‌ی

رسانه واژه‌ای که امروزه زیاد می شنویم و بکار می بریم در ساده ترین معنایش به هر آنچه که از طریق محتوا پیامی را به مخاطب یا مخاطبانش برساند گفته می شود.

شاید وقتی کلمه سواد شنیده می سود بسیاری در ذهنشان توانایی یک فرد برای خواندن و نوشتن تداعی می شود حال ممکن است به دلیل کم توجهی متولیان امر و خود رسانه ها بخش زیادی از مردم هنگامی که اصطلاح "سواد رسانه ای" به گوششان برسد برای آن معنایی سطحی همچون برداشتشان از سواد که در بالا اشاره شد در نظر بگیرند. سواد رسانه ای مبحثی بسیار پر اهمیت بوده که از کودکان تا کهنسالان نیازمند آموزش دیدن و بالابردن سطح آن هستند.

 سواد رسانه ای مجموعه‌ای از مهارت‌های قابل یادگیری است که به توانایی دسترسی، تجزیه و تحلیل و ایجاد انواع پیام‌های رسانه‌ای اشاره دارد و یا به عبارت بهتر سواد رسانه ای همان استفاده صحیح از رسانه است.

در برخی کشورها همچون ایالات متحده سواد رسانه ای در مدارس آموزش داده می شود و حتی در کشوری چون کانادا جهت مقابله با تاثیرات آمریکا بر فرهنگ عامه مردم کشورشان بحث آموزش سواد رسانه ای از چنین دهه ی قبل آغاز شده است.

در ایران بصورت رسمی و یا آکادمیک اقدامی در جهت آموزش سواد رسانه ای صورت نمی گیرد و اگر قدم هایی هم برداشته شده است در حد برگزاری سمینار، چاپ بروشو، گنجاندن فصلی مختصر در یکی از مقاطع تحصیلی، راه اندازی سایت و یا وبلاگی از طرف بخش خصوصی بوده است که به هیچ عنوان نیاز جامعه را تامین نکرده است.

جهت نشان دادن عمق کمبود سواد رسانه ای بخش عظیمی از مردم کافیست به نمونه هایی از پیام های دست به دست شده در شبکه های اجتماعی حاوی مضامین زیر دقت کرد: درمان سرطان توسط یک داروی گیاهی، نظر پرفسور(...) در مورد تاسی موی سر، برخورد شهاب سنگ با زمین در شب پنجم ماه، کاهش ده کیلو وزن در پنج روز، انفجار بزرگ در نیویورک آمریکا و...

اینها تنها بخشی از مطالب اغراق آمیز و اغوا کننده و بیشتر بدون مبنای علمی هستند که بیشتر در شبکه های اجتماعی و گاها حتی در شبکه های رسمی پخش شده و در جهت بهره های اقتصادی، سیاسی و مذهبی بکار گرفته می شوند.

این مثالها تنها قسمت ناچیزی از سو استفاده از کم سوادی رسانه ای مردم توسط افراد سودجوست. اتاق های فکر پشت پرده غولهای رسانه ای بسیار هوشمندانه و برنامه ریزی تر شده و بر اساس اصول روانشناسی هوش و حواس مردم را به سمت خود جلب می کنند.

چنین قدرتهای آشکار و نهانی هیپنوتیزم وار از طریق تبلیغات مستقیم در رسانه ها و یا به صورت غیر مستقیم از طریق سینما و ستارگانش، ورزش و قهرمانانش، شبکه های اجتماعی و اینفلوئنسرها ، کالایی را به مبلمان خانه ها اضافه کرده، یا جنسی را به عنوان مد روز همراه اکثریت جوامع خواهند کرد.

 

گردانندگان رسانه های مرجع با استفاده از تمام فنون روانشناسی با کوچک و بزرگ کردن موضوعات و اشخاص، با ایجاد تناقضات و همسو سازی برای مردم عامه حتی فکر تولید می کنند. در واقع این رسانه ها هستند که تعیین می کنند فردا مردم کوچه و بازار در مورد قیمت بنزین صحبت کنند یا مرگ یک شخصیت بزرگ هنری یا نمایش زیبای یک میمون در یکی از روستاهای کشوری آفریقایی.

غولهای رسانه ای گاها حتی رسانه های کوچک را نیز از طریق خوراک خبری همراه خود کرده و با خود می گردانند. این رسانه ها با تکنیک های خاص خود میتوانند ارزش ها را به ضد ارزش، شخصیتهای منفور را به قهرمان و محبوبها را مقهور گردانند.

آنها از طریق بازی های ویدئویی، فیلم و انیمیشن   ها از همین امروز افکار، باورها و قهرمانان مورد نظر خود را به ذهن فرزندان ما تحمیل کرده تا در آینده بدون صرف هزینه فکرهایشان را در تسخیر خود داشته باشند. غول رسانه ای منظور شخص، حکومت و قدرت منحصربفرد و خاصی نیست بلکه در تمام دنیا رقابت بین غول های رسانه ای وجود دارد و گاها یک رسانه مستقر در یک کشور فراتر از ایدئولوژی های حاکم بر آن کشور و حکومتش قدم نهاده و فعالیت می کند.

به نظر می رسد اگر قدرت رسانه ها و منافع گردانندگانشان در خطر نمیافتاد آموزش سواد رسانه ای یکی از بحث های داغ و همیشگی آنها بود.

جدا از آموزش از طریق خود رسانه ها، اضافه کردن واحد های درسی در سیستم آموزشی در مقاطع پایین تحصیلی جهت بالا بردن مهارت و سواد افراد در مواجهه با رسانه ها آنهم در عصر انفجار اطلاعات از بدیهیاتی است که از سوی سیاستمداران کمتر به آن توجه شده است.

امروزه به تسخیر درآوردن ملت ها تنها از طریق جنگ تسلیحاتی صورت نمی گیرد و شاید جنگ رسانه ای بین قدرت های منطقه ای و جهانی بیشتر از رقابت های تسلیحاتی مورد توجه قرار قرار می گیرد.

شناخت رسانه ها، گردانندگان، افکار آنها و منابع تامین مالیشان، آشنایی با تکنیک های تشخیص اطلاعات صحیح از غلط، آشنایی با طیف های گوناگون سیاسی و ترفتدهای رسانه ای جهت القای اهدافشان، تشخیص رسانه های فیک از منابع معتبر، توانایی تجزیه و تحلیل داده های منتشره ار رسانه ها بخش کوچکی از گام های لازم جهت بالابردن سواد رسانه ای است که به نظر می رسد برای تحقق آن در جامعه ی ما به یک نهضت سواد آموزی از نوع رسانه ای نیاز باشد.




ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
چاپ
نسخه چاپی


نظر کاربران

0
0
پاسخ به این اظهارنظر

چشمه ۱۳۹۹/۸/۱۱
نویسنده محترم لطفا اگر منبعد مقاله نوشتید منابع را ذکر کنید چون مقاله شما کپی paste ی بیش نیست از اینترنت

نظر خود را براي ما ارسال كنيد